ورزش دات آنلاین- ذوق زدگی مدیران باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال در جریان ورود کاروان النصر به تهران نشان داد برخلاف ادعاهای فراوان و ژستهای مدیریتی پر حرف و حدیث هنوز با الفبای مدیریت و رفتارهای دیپلماتیک آشنایی نداریم و همانند یک فرد مبتدی با دیدن یک ستاره یا چند چهره مشهور کنترل خود را از دست میدهیم و کلکسیون از رفتارهای خنده دار را به اجرا در میآوریم!
تکریم میهمان و به جا آوردن رسم و رسوم میهمان نوازی حرکتی بسیار پسندیده و ارزشمند است اما واقعا لشکرکشی به پاویون فرودگاه امام خمینی و تقدیم تخته فرش ابریشمی به رونالدو و مانه کجای این اصول و قواعد گنجانده شده است؟!
شاید رضا درویش خود را برنده این رویداد قلمداد کند اما مطمئنا برای افکارعمومی همچنان این پرسش مطرح است که چرا و بر اساس کدام استراتژی او در سالن مملو از جمیعت پاویون فرودگاه امام خمینی تصمیم گرفت فرشهای ابریشمی گران قیمت را تقدیم کریس و مانه کند؟ دستاورد این رفتار برای فوتبال ایران چه بود؟
حضور هدایت الله ممبینی به همراه دستیار ویژه او در پاویون فرودگاه امام خمینی چه کمکی به فوتبال ایران کرد؟ آیا آقای دبیرکل تا این حد فراغت داشت که خودش و حامد مومنی برای ملاقات با رونالدو و دیگر بازیکنان النصر محل کار خود را رها کردند و به فرودگاه امام خمینی آمدند؟ ثمره این حضور برای فوتبال ایران چه بود؟
امروز سوالات و ابهامات بزرگی در ذهن افکارعمومی به وجود آمده است که هیچ پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد؟ مهمترین مساله که بایستی درویش و ممبینی بابت آن به مردم توضیح دهند اینست که آیاشان و جایگاه فوتبال ایران با این رفتار آماتورگونه آنها حفظ شد؟
سوال دیگر اینکه آیا طرف مقابل نیز مشابه چنین رفتاری را با شما خواهد داشت؟ یا اینکه این ذوق زدگی تنها نزد مدیران فوتبالی ایرانی است و بس!
آقای درویش! جناب ممبینی! اگر به دنبال دفاع از جایگاه و حیثیت فوتبال ایران هستید روشهای بهتری برای انجام آن وجود دارد که به کلی آنها را از خاطر بردهاید! البته که در این میان باید عنصر ماجراجویی عالی جنابان را نیز در نظر گرفت چون ممکن است دیگر چنین فرصتی پیش نیاید که آنها بتوانند به راحتی با رونالدو و مانه سلفی بگیرند و نزدیکان خود را به او در یک قاب تماشا کنند!
شاید سابقه ذهنی درویش و ممبینی به واسطه فضای کنونی به خوبی یاری نکند اما بد نیست به این آنها یادآوری کرد سیاست قالیچه و پسته نه تنها کارآرایی ندارد بلکه مدت هاست که منسوخ شده، دوره این رفتارها به زمانی برمی گردد که پیترولاپان و داریوش مصطفوی با همدیگر رفیق بودند و همه مشکلات با یک بسته پسته خندان و یک قالیچه دستباف حل و فصل میشد اما امروز دیگر نه خبری از ولاپان است نه سیاستهای نخ نما شده آن دوره، امروز برای پیشرفت و توسعه نیاز به دیپلماسی و استراتژی درست است پس به جای این رفتارهای پوپولیستی بهتر است کمی تامل کنید تا شاید متوجه شدید اطراف شما چه میگذرد و مردم چگونه درباره این رفتارهای نسنجیده شما در کوچه و خیابان صحبت میکنند.
انتهای پیام/