فصل 1402-1401 با هفت خداحافظی همراه بود که در این گزارش به آن میپردازیم.
ورزش دات آنلاین- زلاتان ایبراهیموویچ، مهاجم نامدار سوئدی با پیراهن سرخ و سیاه میلان از جهان فوتبال خداحافظی کرد تا دوران حرفهای یکی از تمامنشدنیترین بازیکنان تاریخ معاصر فوتبال به انتها برسد. در مراسم خداحافظیاش خطاب به هواداران روسونری گفت که از فوتبال خداحافظی میکند اما با آنها هرگز.
برای همه هواداران فوتبال، خداحافظی با بازیکنانی که روزی خاطرات زیادی را برای نقش بستن در اذهان به وجود آوردهاند سخت است، انگار که عزیزی را از دست میدهی. زمان مثل برق و باد میگذرد و به خود میآیی و میبینی بازیکنی که روزی با عکس قرارداد بستنش ذوق کردی، امروز برای همیشه کفشهای خود را میآویزد و تو دیگر قرار نیست در مستطیل سبز، قامتی را مشابه او ببینی و یا برای بازی خوبش ذوق کنی و برای ناکامیهایش گریه.
فوتبال ایران و جهان، از ابتدا تا کنون پر است از خداحافظیهایی که با خود میگویی «من به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود» و این، تلخترین حقیقتی است انکار نشدنی.
در فوتبال ایران و در فصلی که گذشت، برخی بازیکنان چهار گوشه زمین را بوسیدند که به آنها میپردازیم:
وریا غفوری؛ خوش استقبال و بد بدرقه
پس از پایان فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۱، یکی از سوالاتی که معمولا میان هواداران فوتبال مطرح میشود، شیرینترین و تلخترین اتفاقات فصل پیش است. در سالی که گذشت اتفاقات تلخ و شیرین فراوانی در فوتبال کشورمان رخ داد؛ اما شاید تلخترین آنها برای استقلالیها و حتی بسیاری از فوتبالیها، خروج وریا غفوری از استقلال و پس از آن، از فولاد خوزستان بود.
فراموش کردن گذشته همیشه هم کار پسندیدهای نیست. یعنی گاهی آن گذشته، آنقدر روی زندگی حال، آثار «ماتأخّر» دارد که گزینه فراموش کردنش به کل قفل میشود. جای خالی امسال وریا، اثر ماتأخّر یک اتفاق شوم است در سالی که گذشت.
۱۸ آذر ۱۳۹۸ از یاد هیچ یک از هواداران استقلال پاک نمیشود. روزی که نیمکت استقلال عجیبترین شب خود را سپری کرد!
ساعت ۵ صبح روز بازی با پیکان، آندرهآ استراماچونی برای همیشه ایران را ترک کرد تا آبیها با یک چالش عجیب و غریب مواجه شوند. عملکرد ضعیف مدیران، مرد ایتالیایی را به نقطه جوش رساند تا او در بازی تیمش را تنها بگذارد.
هیچکدام از اعضای کادر فنی او هم در ایران نماندند و تنها دو نفر روی نیمکت حضور داشتند. کاوه ستوده، پزشک تیم و صالح مصطفوی روی نیمکت بودند اما آن شب بار همه چیز روی دوش یک نفر بود. وریا در سیاهترین روز هواداران استقلال، برای آنها بزرگی کرد و شایستگیهایش برای بستن بازوبند کاپیتانی را به رخ کشید. مردی که یک تنه تیم را جمع کرد و به آزادی برد، فرامین تاکتیکی را به بازیکنان گوشزد کرد و علاوه بر کاپیتانی، هدایت آبیها را هم به عهده گرفت.
و چه کسی شایستهتر از وریا برای گلزنی در غربت هواداران استقلال! به زیباترین شکل ممکن تمام خشم خود را پشت توپ گذاشت و با شلیکی تور دروازه پیکانیها را فرو ریخت.
معمولا کاپیتانها خوش اقبالترین چهره قهرمانیها هستند و بالابُردن جام به خصوص اگر از نوع طلاییاش باشد، مسیر سبزی را برای فردایشان باز خواهد کرد. درست بعد از بالابُردن جام، هواداری که یک فصل در زمین فوتبال شکستی را لمس نکرده بود، شکست خورد و یکی از بزرگترین «از دست دادن»های تاریخش را تجربه کرد و وریا غفوری به فولاد رفت.
او تنها در نیمفصل نخست در جمع قرمزپوشان اهوازی حضور داشت و در ۱۲ مسابقه (۶ بازی در ترکیب اولیه و ۶ بازی به عنوان بازیکن ذخیره) در ترکیب فولاد خوزستان قرار گرفت و در نقلوانتقالات زمستانی با تصمیم جواد نکونام در فهرست مازاد تیم فولاد قرار گرفت و در شرایطی که تصور میشد او تیم جدیدی را برای خود انتخاب کند اما خبری از معرفی تیم جدید غفوری نبود.
وریا غفوری در پیامی اینستاگرامی نوشت: «سلام به مردم عزیز، بنا نداشتم در شرایط کنونی به استادیوم فوتبال بروم اما تصمیم گرفتم از فرصت ناب بازی بزرگ دربی برای وداع با فوتبال و هواداران عزیز تیم محبوبم استقلال استفاده کنم و فردا به استادیوم بروم. بنده خوشبختم که در حضور هواداران عاشق فوتبال (استقلالیهای عزیز و هواداران محترم تیم رقیب، پرسپولیس) که تمام سرمایه این ورزش هستند و به فوتبال و فوتبالیست اعتبار بخشیدهاند، حضور یابم و از دنیای حرفهای فوتبال به عنوان بازیکن حرفهای خداحافظی کنم.
روزهای سخت کاپیتان آبیها پایان نداشت و برای خداحافظی هم نتوانست برای آخرین بار چمن آزادی را ببیند و در یک اتفاق عجیب، در دربی حضور نداشت تا در نهایت سهم او و هواداران از خداحافظی، تنها یک پست اینستاگرامی باشد.
۲ قهرمانی در لیگ و یک قهرمانی در حذفی در تالار افتخارات وریا
وریا غفوری در تیمهای پاس همدان، شهرداری تبریز، نفت تهران، سپاهان، استقلال و فولاد به میدان رفت. وریا در لیگ چهاردهم در قهرمانی دراماتیک سپاهان این تیم را همراهی کرد. این بازیکن از لیگ شانزدهم به استقلال پیوست و با این تیم در جام حذفی ۹۷-۱۳۹۶ به قهرمانی دست یافت. پایان کار غفوری در استقلال با قهرمانی همراه بود. این بازیکن در لیگ بیستویکم به عنوان کاپیتان جام قهرمانی را بالای سر برد تا طلسم ۸ فصل قهرمان نشدن استقلال خاتمه یابد.
زننده آخرین گل پیروزی استقلال در دربی
با شکوهترین دوران بازیگری وریا در استقلال سپری شد. این بازیکن در مجموع ۱۸۵ بار در تمام رقابتها برای استقلال به میدان رفت. ۲۶ گل زد و ۲۵ گل پاس گل داد و ۲ پنالتی گرفت. مشهورترین گل این بازیکن در دربی برگشت لیگ هفدهم بود که استقلال با تک گل این بازیکن به پیروزی رسید و پس از آن استقلال رنگ برد در دربی را ندیده است. وریا علاوه بر این گلهای حساس زیادی برای استقلال به ثمر رساند. این بازیکن دروازه تیمهای قدرتمندی نظیر الهلال و الریان را باز کرد. غفوری پنالتیزن اول استقلال هم بود و ۱۱ بار در لیگ برتر برای این تیم پنالتی زد و تنها امید ابراهیمی آمار بیشتری از این بازیکن دارد.
حذف ناگهانی در آستانه جام جهانی
وریا غفوری اولین بازی خود در ترکیب تیم ملی را در بازی دوستانه مقابل کرهجنوبی در سال ۲۰۱۴ انجام داد و پس از آن به تدریج به ترکیب اصلی راه یافت. این بازیکن در تمام دیدارهای تیم ملی در جامملتهای آسیا ۲۰۱۵ به میدان رفت. گل اول ایران در بازی حساس با عراق با پاس گل زیبای غفوری توسط سردار آزمون وارد دروازه حریف شد. وریا در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ هم در کنار تیم ملی بود. در آستانه جام جهانی و با توجه به درخشش این بازیکن در رقابتهای باشگاهی حتی پیشبینی میشد که وریا در ترکیب اصلی قرار گیرد اما این بازیکن به صورت ناباورانهای از فهرست نهایی تیم ملی خط خورد. غفوری پس از جامجهانی برای جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ دوباره به تیم ملی دعوت شد. این بازیکن آخرین بازی ملی خود را در زمان مربیگری مارک ویلموتس در مصاف با سوریه انجام داد.
پژمان منتظری؛ دژ مستحکم آبیها
خبر خداحافظی پژمان منتظری با فوتبال، به یک نسل طلایی برای باشگاه استقلال پایان میدهد. شنیدن چنین خبری انگار، تلنگری برای یادآوری گذر بیرحم زمان است. چهکسی باور میکند از آخرین حضور پژمان منتظری روی سکوی قهرمانی لیگ برتر، ۱۱ سال گذشته باشد؟
منتظری یکی از بهترین و کاملترین بازیکنان فوتبال ایران در دهه گذشته و یکی از مدافعان برگزیده تاریخ تیم ملی است. بازیکنی که در دو جام جهانی ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ همراه تیم ملی بود اما دوران ملی فوتبالش در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ به پایان رسید. او که سالها در استقلال عضویت داشت بعد از جدایی از آبیها به قطر رفت و بعد از حضور در تیمهای مختلف در نهایت دوران مربیگریاش را در همین کشور آغاز میکند؛ البته همچنان دور از هیاهو و در شرایطی که برخی از تیمهای ایرانی همچنان به دنبال راهی برای استخدام این مدافع خوش تکنیک و خوشفکر خوزستانی بودند که از زمان آغاز فوتبالش در فولاد همواره جزو بازیکنان شاخص فوتبال ایران محسوب میشود.
بازیکنی که با تصمیم حجازی آبیپوش شده بود، ۷ فصل متوالی برای آبیها بازی کرد و موفقیتهای ریز و درشت زیادی بهدست آورد. محبوبیتش هم در این باشگاه، زبانزد خاص و عام بود.
پژمان منتظری به دو دلیل، یک فوتبالیست منحصربهفرد به شمار میرفت. اول از همه به این خاطر که فوتبال را به شیوهای امروزی و کاملا مدرن یاد گرفته بود. درست در همان سالهایی که در دی. ان. ای مدافعان ایرانی، وحشتی عمیق از نزدیکشدن مهاجمان حریف گنجانده شده بود، پژمان بدون ترس فوتبال بازی میکرد. درست وقتی خیلی از مدافعان لیگ برتری به محض دریافت پاس، بدون معطلی زیر توپ میکشیدند، پژمان توپ را میگرفت، با سرِ بالا به اطرافش خیره میشد، بهترین گزینه برای پاس را انتخاب میکرد و بازی را به جریان میانداخت. همین فوتبالیست، الگوی خیلی از مدافعان ایرانی در نسلهای بعدی شد چراکه هیچوقت شتابزده بازی نمیکرد.
دلیل دوم را هم باید در رفتارهای پژمان جستوجو کرد. میگویند فوتبال ایران، همه بازیکنها را بهتدریج شبیه خودش میکند؛ بدخلق، لجوج و کماعصاب. منتظری اما هیچوقت به چنین شباهتی دچار نشد. او سالها در سطح اول فوتبال ایران حضور داشت. بدون آنکه بهانه بگیرد. بدون آنکه شکستها را به گردن دیگران بیندازد. بدون آنکه از بردها بهعنوان بهانهای برای خردکردن حریف استفاده کند. بدون آنکه در گرداب رنگها غرق شود. بدون آنکه تلاشی برای آزار دادن رقبا انجام بدهد. منتظری انگار، از زاویه دیگری به فوتبال نگاه میکرد. او برای خدای کریخوانی هم فقط یک جواب داشت: «امروز نه! ».
پژمان شاید یک سوپراستار نبود. بازیکنی محسوب نمیشد که درشتترین تیترها را به خودش اختصاص بدهد. بازیکنی محسوب نمیشد که همیشه روی جلد باشد. با این حال هر وقت لازمش داشتی، آنجا بود و به کمک تیم میآمد. در آن روزهای سخت و نفسگیر تلاش برای صعود به جام جهانی ۲۰۱۴، منتظری برای تیم کیروش همه کار کرد. حتی وقتی کارلوس از او خواست که در نخستین تجربه حضور در جام جهانی پست تخصصی را ترک کند و به سمت راست خط دفاعی برود، این کار را به بینقصترین شکل ممکن انجام داد. او در برزیل، همه دقایق ممکن را برای تیم ملی بازی کرد و با وجود بدشانسی و از دست دادن جام ملتهای استرالیا، در مقدماتی جام جهانی روسیه دوباره بازیکن مهمی برای تیم ملی شد. هر چند که هیچکس نفهمید آخرش چرا در نخستین بازی ایران در روسیه، او به جای روزبه چشمی وارد زمین مسابقه نشد و این تعویض، ناتمام ماند.
پژمان اما برای هواداران استقلال یادآور روزهای اوج این باشگاه در ابتدای دهه ۹۰ است. جایی که این بازیکن در هر چهار پیروزی پیاپی آبیها مقابل رقیب سنتی در شهرآوردها بازیکن ثابت بود و علاوه بر کسب جامهای متوالی با استقلال، یکی از مهرههای کلیدی استقلالی بود که به نیمهنهایی جام باشگاههای آسیا رسید.
بازگشت پژمان به استقلال و پوشیدن شماره محبوبش ۳۳ برای دومین بار، هواداران این تیم را به وجد آورد. او در این دوران تازه، یک قهرمانی حذفی را هم به فهرست افتخاراتش در این باشگاه اضافه کرد. هر چند که این دوران، چندان طولانی نشد و او دوباره به قطر برگشت تا این بار برای خریطیات بازی کند. آخرین سالهای فوتبال منتظری هم، در سکوت و آرامش سپری شد. او عادت نداشت هیاهو راه بیندازد و راههای مهم دیگری برای نفوذ به قلبها بلد بود.
محمد انصاری
پرسپولیس با برانکو ایوانکوویچ سالهای رویایی را در فوتبال ایران و آسیا پشت سر گذاشت. برگ برنده این تیم ساختار دفاعی مستحکم بود که یکی از عناصر آن محمد انصاری بود. این بازیکن با انتشار پستی در فضای مجازی از فوتبال خداحافظی کرد تا پس از سیدجلال حسینی، حسین ماهینی و محسن ربیعخواه چهارمین مدافع از خط دفاع تسخیرناپذیر پرسپولیس باشد که از فوتبال کناره گیری میکند.
محمد انصاری یکی از کم حاشیهترین بازیکنان ادوار لیگ است. این بازیکن در سنین پایه استقلال حضور داشت اما فرصت بازی در تیم بزرگسالان این تیم را پیدا نکرد. فجرسپاسی و شهرداری تبریز مقاصد بعدی این بازیکن بودند. انصاری در شرایطی در لیگ پانزدهم به پرسپولیس پیوست که شهرداری تبریز تمایلی به همکاری با این بازیکن نداشت و به نظر میرسید انصاری خریدی برای نیمکت پرسپولیس باشد.
در بازی با سپاهان در هفته سوم با مصدومیت وحید حیدریه فرصت بازی به محمد انصاری رسید و این بازیکن قدر این فرصت را دانست و خود را به ترکیب اصلی تحمیل کرد. این بازیکن ۱۴۲ بار در تمام رقابتها برای پرسپولیس به میدان رفت ۳ گل زد و ۳ پاس گل داد. محمد انصاری ۴ قهرمانی لیگ، ۳ سوپرجام، یک جامحذفی و یک نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا یکی از پرافتخارترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است. عملکرد خوب این بازیکن باعث شد تا درهای تیم ملی به روی انصاری باز شود و سابقه ۵ بازی ملی داشته باشد.
محمد انصاری در شرایطی از فوتبال خداحافظی کرد که تنها ۳۱ سال داشت. این خداحافظی زودهنگام ناشی از مصدومیت چندباره این بازیکن بود. خاطرهانگیزترین تصویر از محمد انصاری، دریافت مدال نقره لیگ قهرمانان آسیا در حالی که عصا زیر بغل دارد، است. این عکس برای پرسپولیسیها حالتی نمادین دارد که با چه وضعیتی توانستند به فینال آسیا صعود کنند.
حامد شیری؛ با وفای گلزن
مدافع آملی فوتبال ایران در تیم شموشک چهره شد و بعد از آن به نظر برای گذران سربازی به فجر سپاسی رفت. نساجی سکوی پرتاب او به سایپا بود و بعد از ۷ سال بازی در این تیم به نساجی برگشت و تا روز خداحافظی از فوتبال پیراهن تیم مازنی را برتن داشت. اگر چه حامد شیری در فصل صعود نساجی به لیگ برتر در کنار مازنیها نبود اما مهمترین افتخار نساجی در فوتبال ایران که قهرمانی در جام حذفی بود، در روزهایی به دست آمد که حامد بازوبند کاپیتانی نساجی را بر بازو داشت. او در مصاف با استقلال در کنار ۴ همبازی خود پنالتی خوبی زد و موجب حذف استقلال شد. گل صعود به دیدار پایانی جام حذفی هم در بازی با مس با ضربهٔ حامد شیری به ثمر رسید. در دقیقه ۱۱۸ بازی و بعد از پنالتی که مهدی نظری گرفت، همه نفسها در سینه حبس شده بود اما حامد این بار هم مثل همهٔ دفعات ضربهٔ بینقصی به توپ زد و صعود نساجی به دیدار پایانی را با این گل امضاء کرد.
حامد شیری با ۱۸ گل، گلزنترین بازیکن نساجی در لیگ برتر به شمار میرود. بعد از او کریم اسلامی با ۱۳ گل در رتبهٔ دوم جدول قرار دارد. شاید این رکورد هم از سوی حامد شیری تا سالها دست نخورده باقی بماند. به خصوص که کریم اسلامی از ترکیب تیم جدا شده است اما مجموع بازیهای حامد شیری در لیگ برتر به همراه تیمهای شموشک، فجر سپاسی، نساجی و سایپا ۳۱۶ بازی است. او ۳۸ گل در لیگ برتر به ثمر رسانده و گلزنترین دفاع وسط تاریخ لیگ برتر است و این به سبب تخصص او در زدن ضربات پنالتی است.
آرش افشین
مهاجم سابق تیم ملی فوتبال ایران که در جام ملتهای ۲۰۱۱ یکی از بازیکنان شاخص ترکیب ایران زیر نظر افشین قطبی بود، در ۳۴ سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و با انتشار یک پست در اینستاگرام، تصمیم خود را علنی کرد.
آرش افشین که در فولاد به فوتبال ایران معرفی شد و با درخشش در لباس قرمزهای خوزستانی بخت حضور در تیم ملی را هم پیدا کرد، در شرایطی خداحافظی خود از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن را اعلام کرد که طی سالهای حضور در فوتبال ایران، تجربه حضور در باشگاههای شاخصی چون استقلال و سپاهان را هم پشت سر گذاشته بود و شاید اگر دچار مصدومیتهای متوالی نمیشد، عمر فوتبالی طولانیتری را هم پیش روی خود میدید و مانند بسیاری از همنسلان خود، کماکان مشغول بازی بود.
با این حال، افشین که آخرین بار در لباس خیبر خرمآباد به میدان رفته بود، تصمیم گرفت کفشهای خود را آویزان کند و با یک پست، فوتبال خود را خارج از مستطیل سبز تمام کند.
میثم مجیدی
فوتبال برای میثم مجیدی کم لحظههای شیرین نداشته است. روزی که در قامت یک بازیکن اراکی پیراهن تیم استقلال تهران را بر تن کرد، روزی که به همراه مردم اراک به آرزوی دیرینهاش رسید: صعود آلومینیوم اراک به لیگ برتر، تیمی که در آن رشد کرد و چهره شد.
او یک تصمیم بزرگ در زندگی فوتبالیاش گرفت: آویزان کردن کفشها. واقعا تصمیم سختی بود. سیدمهدی رحمتی سرمربی سبزپوشان اراکی که با کاپیتانی میثم مجیدی توانست پس از دو دهه به لیگ برتر برسد، در کنفرانس خبری، گفت: «قبل از اینکه درباره بازی صحبت کنم، میخواهم درباره میثم عزیز صحبت کنم. بازیکن خوب، شایسته و بااخلاقی که ۲۰ سال در فوتبال این کشور در تیمهای مختلف بازی کرده و زحمت کشیده. درنهایت به آلومینیوم اراک آمده و با زحماتی که در کنار مجموعه باشگاه انجام شده، ثمرهاش این شده که تیم آلومینیوم پس از سالیان سال به لیگ برتر برسد. »
محسن ربیع خواه
محسن ربیعخواه یکی از اعضای ثابت سالهای پرافتخار پرسپولیس با انتشار پستی در فضای مجازی از دنیای فوتبال حداحافظی کرد. این بازیکن در لیگ برتر در ۵ تیم مختلف بازی کرد اما تمام شهرت و موفقیت او به دوران حضور در پرسپولیس باز میگردد.
پرسپولیس در لیگ شانزدهم، عزم خود را برای پایان دادن به حسرت قهرمان نشدن جزم کرده بود. این تیم چندین بازیکن شاخص نظیر علیرضا بیرانوند، سیدجلال حسینی، وحید امیری و… را به خدمت گرفت و در این میان بازیکن کم نام و نشانی از لیگ یک و صنعت نفت آبادان جذب کرد. به نظر میرسید که در پرسپولیس پرستاره فرصت خاصی برای بازی به محسن ربیعخواه نرسد اما برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت پرسپولیس به سبک بازی این بازیکن اعتقاد داشت. برگ برنده ربیعخواه قابلیت بازی در چندین پست بود. این بازیکن علاوه بر هافبک دفاعی، در دفاع چپ و دفاع وسط هم بازی کرد.
ربیعخواه در پرسپولیس در ۱۰۴ بازی در تمام رقابتها به میدان رفت. ۴ قهرمانی در لیگ، ۳ قهرمانی در سوپرجام، یک قهرمانی در جامحذفی، یک بار صعود به فینال لیگ قهرمانان آسیا، افتخاراتی است که ربیعخواه در پرسپولیس در آن سهم داشت. پس از جدایی برانکو از پرسپولیس، پیشبینی میشد که این بازیکن جایگاه ثابت خود را در ترکیب پرسپولیس از دست بدهد اما برخلاف انتظار گابریل کالدرون هم به این بازیکن اعتماد کرد و از ۱۸ بازی در لیگ و جامحذفی که سرمربی پرسپولیس بود در ۱۴ بازی به میدان رفت. با آمدن گل محمدی خورشید اقبال ربیعخواه غروب کرد. این بازیکن آخرین بار در هفته بیست و سوم لیگ نوزدهم برای پرسپولیس به زمین رفت و پس از آن فرصت بازی پیدا نکرد و در پایان فصل از این تیم جدا شد.
ربیعخواه قبل از بازی در پرسپولیس در لیگ برتر، در تراکتور و پاس همدان بازی کرد و به جز آن بیشتر در لیگ یک حاضر بود. تنها گل دوران بازیگری این بازیکن در لیگ برتر در زمان بازی در تراکتور زده شد. ربیعخواه پس از ترک پرسپولیس، روزهای خوبی را سپری نکرد. این بازیکن در لیگ بیستم به آلومینیوم اراک رفت و در این تیم تنها در ۶ بازی حاضر بود. ربیع خواه در لیگ بیست و یکم برای پدیده مشهد بازی کرد و آخرین بازی خود را مقابل پرسپولیس انجام داد و در نهایت به لیگ یک سقوط کرد.
این بازیکن در فصلی که گذشت به تیم دریا کاسپین بابل رفت و در مقطعی از فصل به جز بازیکن نقش مربی را هم بر عهده داشت. ربیع خواه هفتههای پایانی فصل را به دلیل مصدومیت از دست داد و در پایان با دریا کاسپین بابل در لیگ یک به رده دوازدهم دست یافت و از فوتبال خداحافظی کرد.
خداحافظی سخت است اما اجتناب ناپذیر، پایان ناپذیر و تلخ.
انتهای پیام/