تصمیمات جنجالی محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتورسازی در این چند ساله سر و صداهای فراوانی ایجاد کرده و آخرین آنها، اخراج قربان بردیف پس از تنها یازده هفته سرمربیگری است.
ورزش دات آنلاین- چند روز پیش، در میان اخبار و هیاهوی جام جهانی، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قربان بردیف، سرمربی ترکمن تراکتورسازی تبریز از این باشگاه جدا شده است. خبری که جام بیست و دوم باعث شد چندان به آن پرداخته نشود. اما اگر یک بار به طور کلی این اتفاق را بررسی کنیم؛ به اشتباهاتی پی میبریم که در این چند ساله برای کادر مدیریت تراکتورسازی تبدیل به عادت شده.
محمدرضا زنوزی مطلق، مالک متمول باشگاه تراکتورسازی که از چند سال پیش با ولخرجیهای بدون برنامهاش شهرت فراوانی برای خود در فوتبال ایران بههم زد؛ یک تصمیم عجولانه دیگر برای باشگاهش اتخاذ کرد. او در ابتدای دوران مدیریتاش در تراکتور، ستارههای لژیونر فوتبال ایران و کاپیتانهای تیم ملی را با قراردادهایی سنگین به تبریز برد و آنها را به استخدام سرخپوشان این شهر در آورد؛ اما خرجهای بیحساب و کتاب آقای زنوزی فایدهای نداشت و تراکتورسازی بهجز یک قهرمانی در جام حذفی، افتخار برجسته دیگری به دست نیاورد تا تمام رویاپردازیهای او و هواداران تراکتور ناتمام بمانند.
او با آوردن جان توشاک سرشناس، برای موفقیتهای بینالمللی برنامهریزی میکرد؛ اما اخراج زودهنگام توشاک نشان داد که محمدرضا زنوزی مدیر صبوری نیست و شکیبایی لازم برای راهاندازی یک پروژه بلندمدت در فوتبال را ندارد. همین کم صبری باعث شد تا در این چند سال، چهرههای متفاوت و پرتعدادی را بر روی نیمکت تراکتورسازی ببینیم؛ از علیرضا منصوریان و ساکت الهامی و فراز کمالوند تا فیروز کریمی و رسول خطیبی و ساغلام، همگی در این چند سال حداقل یک بار سرمربیگری در تراکتور را تجربه کردند.
در فصل نقل و انتقالات ابتدای فصل اما، بهنظر میرسید اضافه شدن علی خطیر به کادر مدیریت تراکتورسازی موجب شده تا زنوزی یکسری تغییرات را در سیاستهای مدیریتیاش به وجود بیاورد. آنها با آوردن قربان بردیف و جذب چند بازیکن خارجی باکیفیت و همینطور، جذب چهرههای جوان و بااستعداد لیگ، نشان دادند که قصد دارند بالاخره سرمایههایشان را در مسیر درستی خرج کنند.
آنها در اقدامی درست و آیندهنگرانه، به بردیف باتجربه اجازه دادند تا بر تیمهای پایه تراکتورسازی هم نظارت داشته باشد؛ اما به یکباره چه اتفاقی میافتد که رهبر یک پروژه بلندمدت، پس از گذشت چند ماه به راحتی با جداییاش موافقت میشود و تلاشی مبنی بر حفظ این سرمربی باتجربه نمیشود؟
فصل برای پرشورها چندان مطلوب آغاز نشد، دو شکست در مقابل تیمهای گلگهر سیرجان و فولاد خوزستان در چهار هفته آغازین، امیدهای تبریزیها را کمرنگ کرد. اما از هفته پنجم رقابتها و پس از پیروزی دو بر صفر برابر آلومینیوم اراک، تیم بردیف سیر صعودی پیدا کرد و سپس در هفتههای ششم و هفتم، مقابل صنعت نفت آبادان و پرسپولیس به برتری رسید.
هرچند که پس از کسب 3 امتیاز ارزشمند در ورزشگاه آزادی مقابل پرسپولیس صدرنشین، تراکتور دوباره به روند سینوسی خود بازگشت و در چهار هفته بعدی، تنها 4 امتیاز کسب کرد تا در پایان هفته یازدهم رقابتهای لیگ خلیج فارس ایران، در رتبهای بهتر از رتبه هفتم قرار نگیرد.
اینکه نتایج قربان بردیف تا هفته یازدهم لیگ برتر، آنطور که انتظار میرفت رقم نخورد؛ اما آیا از نظر مدیران تراکتورسازی 11 هفته فرصت برای پروژهای بلندمدت کافیست که به سادگی هرچه تمامتر بردیف را از دست میدهند؟ اینها سوالاتیست که محمدرضا زنوزی و دیگر مدیران تراکتورسازی، هرروز از خودشان بپرسند تا شاید دلیل منطقی و قانعکنندهای برای اتمام همکاریشان با قربان بردیف بیابند؛ تا شاید درک کنند که چرا شرایط را برای ماندگاری بردیف فراهم نکردند؟
اسم رسول خطیبی، در این چند روز بهعنوان جانشین قربان بردیف مطرح شده است. جدای از سطح کیفی رسول خطیبی، باید این نکته را یادآور شد که او در این چند سال رفت و آمدهای فراوانی به تراکتورسازی داشته است و حالا مسئله اصلی در این مورد این است که اگر زنوی و هیئت مدیره تراکتورسازی به رسول خطیبی اعتقاد دارند؛ چرا دفعات قبلی او را اخراج کردند؟ و اگر به او اعتقاد چندانی ندارند، چرا قصد دارند او را بهعنوان جانشین قربان بردیف معرفی کنند؟
انتهای پیام/