ورزش دات آنلاین-زلاتان ابراهیموویچ یکی از چهره‌های شاخص و کاریزماتیک دنیای فوتبال است و علاقه‌مندان به فوتبال شاهد بیش از دو دهه هنرنمایی او در مستطیل سبز بودند.

اسطوره فوتبال سوئد که سابقه بازی در باشگاه‌های سرشناسی چون یوونتوس، آژاکس، اینتر، میلان، پاری سن ژرمن، منچستریونایتد و بارسلونا را در کارنامه درخشان خود داشته است، در گفتگویی مفصل با گاتزتا دلو اسپورت از دوران حرفه‌ایش صحبت کرده است. با توجه به مصاحبه مفصل و طولانی زلاتان ابراهیموویچ با گاتزتا، این گفتگو در دو بخش ارائه خواهد شد.

از دوران کودکی‌ات بگو

 یادم هست که من همیشه فوتبال بازی می‌کردم و کارم هم در مدرسه خیلی خوب بود. هر جا که می‌رفتم یک توپ همراهم بود و قدرت حمل توپ خوبی هم داشتم. حتی اگر مردم آن موقع هم بهم می‌گفتند که کارت خوب نیست، من اهمیتی نمی‌دادم.

انتقال به آژاکس

 مقایسه با بازیکن بزرگی چون فان باستن در ابتدا برایم سخت بود. اولین بار بود که خارج از سوئد، تنها و با این همه فشار بازی می‌کردم. همه هر روز از من انتظار جادو در زمین را داشتند، اما من آماده نبودم. در سال دوم، اوضاع به مراتب بهتر شد و در سال سوم تبدیل به یک رهبر شده بودم.

در آمستردام با رایولا ملاقات کردی

 در واقع دوران حرفه‌ای من با او شروع شد. من در شروع کار با او از سر غرور رفتار می‌کردم، اما در نهایت تسلیم شدم، چراکه به او نیاز داشتم. بعد از سه ماه رایولا مرا به یوونتوس برد. او خیلی بیشتر از یک ایجنت برای من بود. او یک پدر، یک دوست و یک مشاور برایم بود. ما هر روز با هم صحبت می‌کردیم و یکجورایی با هم بزرگ شدیم.

 در مورد بیماری‌اش هم باید بگویم که نمی‌خواستم زیاد در این مورد موضوع صحبت کنم، می‌خواستم برای او انرژی مثبت بفرستم، همانطور که او همیشه این چنین خصلتی داشت و همیشه به دیگران و بازیکنانش فکر می‌کرد. او شخصیت خیلی قوی داشت.

فابیو کاپلو

 به محض اینکه وارد یوونتوس شدم، او به من گفت که هر تفکر و هر چیزی که از آژاکس داری را بریز دور. او فکر می‌کرد که من از نظر تکنیکی نسبت به فن باستن برتری دارم، اما در حرکاتم با توپ نسبت به او بدتر بودم. در یوونتوس می‌خواستم نشان دهم که من چه کسی هستم. من نمی‌توانستم به آن شکل گل بزنم، چرا که آنها یک گلزن قهار به اسم ترزگه داشتند. در آن زمان بود که ذهنیت ایتالیایی و اهمیت گل زدن را درک کردم. در یوونتوس ما برای هر بازی می‌جنگیدیم و در زمین بازی ثابت می‌کردیم که قوی‌ترین تیم در ایتالیا چه تیمی است.

بعد از یوونتوس به اینتر رفتی. در مورد بالوتلی بگو

 او فرصت‌های بسیار زیادی داشت تا از استعدادش استفاده کند و آینده‌اش را تغییر بدهد اما واقعیت این است که هرگز این کار را نکرد. افراد زیادی آرزوی داشتن فقط یک فرصت در زندگی‌شان را دارند. بالوتلی فرصت‌های زیادی داشت اما همه را از دست داد.

حضور در بارسلونا

 رفتن به بارسلونا در آن زمان رویای همه بود. من همه چیز را در اینتر رها کرده بودم و می‌خواستم رشد و پیشرفت کنم. شش ماه اول در بارسا خوب گذشت، اما بعدش جو و افکار آن تیم تغییر کرد. بازی مقابل اینتر در لیگ قهرمانان اروپا اگر VAR وجود داشت، همه چیز طور دیگری پیش می‌رفت.

در مورد اولین انتقالت به میلان بگو

 لحظه آسانی برای من در بارسلونا نبود که این تیم را ترک کنم. مربی می‌خواست مرا به هر قیمتی بفروشد. ما مقابل آنها (میلان) بازی کردیم و رونالدینیو به من گفت: ایبرا بعد از بازی با ما به میلان بیا. در آن لحظه گالیانی به خانه ما آمد تا مرا متقاعد کند، من با برلوسکونی رابطه خوبی داشتم، او به من فرصت داد تا دوباره لبخند بزنم.

پس از میلان، بار سفر به فرانسه و پاری سن ژرمن بستی

 واقعا نمی‌خواستم بروم، دوست داشتم در میلان بمانم. آنها من را در یک بسته به همراه تیاگو سیلوا فروختند، اما من مردی هستم که به معنای واقعی کلمه، هر کاری از دستم بر می‌آید.  من رفتم و در پایان در آنجا هم فوق‌العاده بودم.

در مورد حضورت در MLS بگو

 وقتی لیونل مسی به آمریکا آمد آنها به فوتبال برگشته بودند و حس و حال فوتبال در بین آنها بود. اما وقتی من به MLS آمدم، آمریکایی‌ها بیسبال می‌دیدند و بیشتر طرفدار این بازی بودند.

تجربه دومت در میلان

 آخرین اسکودتویی که با میلان گرفتم، ارزشش برایم خیلی زیاد بود. ما تیمی نبودیم که زیاد رویمان حسابی باز کنند، حتی در بین چهار تیم برتر هم نبودیم. در این تیم، هیچ فوق‌ستاره‌ای وجود نداشت و ما باید بازی به بازی پیش می‌رفتیم. هر کسی که آماده بود، می‌ماند و بقیه رفتند. یک گروه باورنکردنی در میلان به وجود آمد، قوی‌ترین گروهی که تا به حال دیده‌ام. همه پا به پای هم رشد کردند و به هم‌تیمی‌هایشان کمک می‌کردند. من مصدوم شدم، اما تا آخر ماندم تا سهمم را ادا کنم. بعضی‌ها گفتند ما خوش‌شانس بودیم، اما در نهایت ما اسکودتو را بردیم.

ساندرو تونالی

 اولین سال حضورش در میلان او بیشتر مثل یک هوادار بود. به او گفتم که باید یک قدم رو به جلو بردارد تا بتواند تفاوت‌ها را رقم بزند. مردم نمی‌دانند بین بازی در برشا و بازی در یک باشگاه بزرگ چه چیزهایی است که می‌تواند تغییر کند. در میلان هم این فشار و جو مثل همه باشگاه‌های بزرگ وجود دارد و در این تیم همیشه استعداد وجود داشته است.

 شرط بندی؟ من اطلاعات کمی در مورد این داستان دارم، هرگز او را در چنین موقعیت سختی ندیدم. ما باید قبل از قضاوت شرایط را درک کنیم. اگر او از این موضوع خسته شده باید به ساندرو کمک کنیم. اگر او به قمار اعتیاد پیدا کرده باید به او کمک کنیم. این چیزها اعتیادآور است. البته این به آن بستگی دارد که آیا او به کازینو رفته یا فقط از طریق سایت‌ها روی فوتبال شرط بندی کرده باشد.

زلاتان بهتر است یا رافائل لیائو

 من کسی هستم که لیائو را خلق کردم. عملکرد او عالی است. اگر سعی کنید همانند من به این شکل گل بزنید، پس شما یک نابغه هستید.

پائولو مالدینی

 ما همیشه در میلان، در زمان‌های خوب و بد، با هم بودیم. من او را به عنوان یک مربی دیدم که مدام رشد می‌کرد. کارهایی که پائولو انجام می‌داد، آسان نبود، چون بودجه میلان محدود بود. برای نحوه رفتن او متاسفم، مالدینی یک پرچم بود.

صحبت پایانی‌ات در مورد آینده

 از زمانی که بازنشسته شدم، شرایط کاملا متفاوتی را تجربه می‌کنم. در حال حاضر پیشنهادهای بیشتری نسبت به زمانی که بازی می‌کردم دارم، اما می‌خواهم همچنان به ایجاد تفاوت‌ها ادامه دهم. نمی‌خواهم نماد باشم. میلان؟ من چند جلسه با آنها داشتم. ببینیم اوضاع در آینده به چه شکلی رقم می‌خورد.

انتهای پیام/