وداع با نماد صلابت یک ملت

تاریخ: ۱۹ دی ۱۴۰۲، ۱۹:۰۰:۰۳

کدخبر: 80362

وداع با نماد صلابت یک ملت
اسطوره فوتبال آلمان روز گذشته در ۷۸ سالگی درگذشت.

ورزش دات آنلاین- روز دوشنبه، نه تنها فوتبال آلمان، بلکه جامعه این کشور یکی از بزرگ‌ترین نمادهای خود در عصر مدرن را از دست داد.

فرانتس بکن‌باوئر درست در زمانی به دنیا آمد که هویت اروپایی، آمیخته با نفرت از ژرمن‌ها بود. نفرت از آلمانی‌هایی که باعث و بانی جنگ ویرانگر جهانی بودند و آلمان نازی، چهره‌ای ترسناک از این کشور را به دنیا نشان داده بود. بکن‌باوئر درست در زمان بمباران‌های مونیخ، در سال ۱۹۴۵ به دنیا آمد و دو دهه بعد، امید کشورش شد. بازیکنی که نشان داد می‌توان در سخت‌ترین شرایط، زندگی کرد و با کیفیت و نبوغ، مثل یک اثر هنری در زمین فوتبال جنگید و تصویری متفاوت از یک کشور در جهان ارائه داد.

جام جهانی ۱۹۷۰، جایی بود که جهان با شمایل اسطوره‌ای قیصر آشنا شد؛ پس از کسب عنوان برترین بازیکن جوان جام قبلی در انگلیس و درخشش در فینال جام حذفی ۱۹۶۹ مقابل شالکه، بکن‌باوئر عضوی از تیم پرستاره آلمان برای رسیدن به فینال جام جهانی ۱۹۷۰ بود. در یکی از ماندگارترین رقابت‌های تاریخ جام جهانی که رکورد تعداد گل در وقت اضافه را شکست، آلمان غربی با نتیجه ۴ بر ۳ مغلوب ایتالیا شد اما حضور بکن‌باوئر در آن مسابقه، از او در کشورش یک اسطوره ساخت. پس از پایان بازی با نتیجه یک بر یک در وقت قانونی، تکل خشن جیاکنتو فاکتی بازیکنان ایتالیا باعث مصدومیت شدید بکن‌باوئر از ناحیه کتف شد اما به دلیل پایان تعویض‌های آلمان، بکن‌باوئر در وقت اضافه با کتف شکسته و بانداژ معروف خود بازی کرد. تصاویر بکن‌باوئر در این مسابقه مشهور، تبدیل به بخش بزرگی از خاطرات ورزشی این اسطوره فوتبال آلمان شد و «زیباترین مسابقه تاریخ جام جهانی» به عقیده کارشناسان قدیمی فوتبال، قیصر را تبدیل به نماد شجاعت ژرمن‌ها کرد.

برای کاسته شدن از تلخی این شکست، بکن‌باوئر به چهار سال زمان نیاز داشت تا به عنوان رهبر ژرمن‌ها، جام جهانی را بالای سر ببرد. پس از شکست فضاحت‌بار مقابل آلمان شرقی در مرحله گروهی، هیچکس روی تیم هلموت شون به عنوان مدعی قهرمانی حساب نمی‌کرد اما آلمان، به رهبری بکن‌باوئر و با درخشش ستارگانی چون گرد مولر و پل براینتر، آرام آرام مسیر رسیدن به فینال مونیخ را طی کرد. فینالی که در آن، همه منتظر پیروزی تیم فوق‌العاده رینوس میشل با توتال فوتبال هلندی بودند اما بازی عمل‌گرایانه آلمانی، کرویف و یارانش را متحیر کرد. بکن‌باوئر برای دومین قهرمانی پس از جنگ در آلمان، تبدیل به اولین کاپیتان قهرمان جام جهانی با شمایل جدید شد و لبخند او در ورزشگاه المپیک مونیخ، یکی از تصاویر نمادین تاریخ جام جهانی را ثبت کرد. حالا، آن پسرک شجاع و مستعد که در زمین به زیباترین شکل ممکن بازی می‌کرد، تبدیل به اسطوره یک ملت شده است.

بالا بردن سه جام قهرمانی متوالی جام باشگاه‌های اروپا، قهرمانی در پنج بوندسلیگا با بایرن مونیخ و هامبورگ و قهرمانی در رقابت‌های داخلی با نیویورک کاسموس، دوران بازیگری بکن‌باوئر را به شکلی باشکوه تکمیل کرد. برنده توپ طلای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶، در کنار سر بابی چارلتون، گرد مولر، پائولو روسی، زین‌الدین زیدان، ریوالدو، رونالدینیو، کاکا و مسی، یکی از ۹ بازیکنی است که برنده توپ طلا، جام جهانی و لیگ قهرمانان اروپا شده است. شاید همین افتخارات برای اینکه یک بازیکن تبدیل به یکی از بهترین‌های تاریخ شود کافی باشد اما جاه‌طلبی قیصر، در دو بخش دیگر فوتبال نیز ادامه داشت.

یک سال پس از آویختن کفش‌ها، بکن‌باوئر به عنوان سرمربی تیم ملی آلمان غربی انتخاب شد و یکی از ترسناک‌ترین تیم‌های ملی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی را ساخت. آلمان بکن‌باوئر، به اندازه برزیل پرستاره نبود، به اندازه آرژانتین مارادونا طرفدار نداشت و به اندازه فرانسه پلاتینی چشم‌نواز بازی نمی‌کرد؛ اما یک تیم قدرتمند و سازمان یافته بود. بکن‌باوئر برخلاف دوران بازی خود، در دوران مربی‌گری تیمی عملگرا ساخته بود که زیبا بازی کردن در درجه دوم آن بود. برخلاف درخشش در زمین فوتبال مانند یک اثر هنری، تیم ۱۹۸۶ بکن‌باوئر به عنوان یک تیم قلدر و منطقی، راهی فینال شد. 

بکن‌باوئر سال‌ها پس از شکست در فینال جام جهانی ۱۹۸۶ و بالا رفتن جام با دستان مارادونا، در کتاب خاطرات خود نوشت که «خوشبختانه ما نبردیم، چون برد ما، شکست فوتبال بود». از همین جمله می‌توان فهمید که ما نه با یک فوتبالیست و مربی معمولی، بلکه با یک آدم باهوش، سیاستمدار و عمیق طرف هستیم. سرمربی عمیقی که چهار سال بعد، به جای پیروزی با بازی زشت، اشک مارادونا را در ورزشگاه المپیک رم درآورد و پس از ماریو زاگالوی فقید، تبدیل به دومین فرد تاریخ شد که هم به عنوان مربی و هم به عنوان بازیکن قهرمان جام جهانی شده است. قدم‌های قیصر در ورزشگاه المپیک رم، خبر از خداحافظی او با فوتبال می‌داد اما کیست که نداند مردی مثل بکن‌باوئر، هر طور که شده در فوتبال می‌ماند و میراث بیش‌تری از خود به جای می‌گذارد.

پس از قهرمانی در لیگ یک فرانسه با مارسی و بالا بردن سینی نقره‌ای به عنوان سرمربی بایرن، این بار وقت این بود که بکن‌باوئر به عنوان یک سیاستمدار و مدیر فوتبال، نمونه یک فرد آلمانی موفق در عرصه جهانی باشد. بکن‌باوئر به عنوان رییس کمیته برگزاری جام جهانی ۲۰۰۶ معرفی شد و یکی از جذاب‌ترین دوره‌های تاریخ جام جهانی و یکی از موفق‌ترین آن‌ها از لحاظ نظم و سازمان‌دهی، با مدیریت او صورت گرفت. قیصر فوتبال آلمان اعتقاد داشت که کشورش، پنج هفته برای تغییر دادن تصویری که پنج دهه در جهان از آن‌ها به وجود آمده فرصت دارد و با شیوه بکن‌باوئر، این اتفاق هم افتاد. موفقیت در تمامی این عرصه‌ها، بکن‌باوئر را به یک چهره جهانی و موجه از آلمان تبدیل کرد. کسی که در آلمان برای هر پروژه تبلیغاتی روی او حساب می‌شد و از بازی در زمین‌های خاکی و بی‌کیفیت در کودکی، به یک میلیونر تبدیل شد. میلیاردری که سه بار ازدواج کرد و یکی از پنج فرزندش به فوتبالیستی حرفه‌ای تبدیل شد. وقتی از او پرسیدند که چرا فرزندت به اندازه خودت موفق نبوده، بکن‌باوئر جواب جالبی داد: «من پسر یک کارگر بودم و او پسر یک میلیونر، من برای رسیدن به آرزوهایم چاره‌ای جز جنگیدن نداشتم و او دلیلی برای جنگیدن ندارد.»

مرور تنها بخشی کوچک از زندگی فرانتس بکن‌باوئر، به ما ثابت می‌کند که چرا باید او را دوست داشته باشیم و چرا تمام جامعه فوتبال دنیا و جامعه آلمان، از روز گذشته در شوک از دست دادن وی در ۷۸ سالگی است. شاید تیتر امروز روزنامه اسپانیایی مارکا، بهترین تعبیر برای بزرگی قیصر فوتبال آلمان باشد؛ «همه ما می‌خواستیم بکن‌باوئر باشیم».

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

...