سالها قبل از آن که کره ای ها با جومونگ و BTS در سطح جهانی به محبوبیتی بین المللی برسند، اسطوره آنها یک قهرمان ماراتن بود؛ نماد کشور کره و سمبل وطن پرستی این کشور.
ورزش دات آنلاین- یکی از نامهای جاودانه ورزش کرهجنوبی سون کی چونگ است؛ مردی که به عنوان سمبل وطنپرستی در تاریخ ورزش جهان شناخته میشود. سون در 29 آگوست 1912 در سینویجو واقع در استان پیونگان شمالی متولد شد. در آن روزگار کره مستعمره ژاپن بود و ژاپنیها حتی اسامی کرهای را غیررسمی میدانستند. به همین جهت نام سون با لهجه هانجا ـ که لهجهای ژاپنی بود ـ به صورت سون کی تای خوانده میشد. سون در دبیرستان یانگیهئونگ تحصیل کرد و آنگاه به دانشگاه میجی ژاپن رفت و در همین دوران به صورت جدی به دوی ماراتن روی آورد.
او بین سالهای 1933 تا 1936 در 13 مسابقه ماراتن شرکت کرد و در 10 مسابقه برنده شد. از جمله در رقابت روز سوم نوامبر 1935 که در این مسابقه با زمان 2:26:42 ساعت رکورد جهان را به نام خود ثبت کرد.
ماراتن برلین
با نزدیک شدن به پایان مسابقات المپیک 1936 برلین و نزدیک شدن به زمان رقابت ماراتن، توجه تمامی مردم و خبرنگاران به دوندگان ماراتن افزایش مییافت. چهار سال قبل در المپیک 1932 لسآنجلس خوان کارلوس زابالا آرژانتینی قهرمان شده بود و حالا پس از چهار سال میخواست اولین دوندهای باشد که از عنوان قهرمانی خود در ماراتن دفاع کرده است.
در آن روزها سون به هنگام امضا دادن به علاقهمندان از اسم کرهای خود استفاده میکرد. حتی پا را از این نیز فراتر گذاشت و نقشه کره را در کنار امضایش رسم کرد! این کار همواره سبب کنجکاوی گیرندگان امضا میشد و وقتی از او سئوال میپرسیدند، سون درباره سرزمین مادری خود توضیحات کاملی میداد.
نام سیونگ یانگ دوست و همتیمی سون نیز یک کرهایالاصل بود و او نیز باید برای کشور ژاپن و با لباس ژاپن در ماراتن شرکت میکرد. این امر برای هر دو دونده که عاشق سرزمین خود بودند، توهینی بزرگ بود.
مسابقه تا کیلومتر بیست و هشتم بدون اتفاق خاصی ادامه یافت. اما از این به بعد بود که سون و هارپر سرعت خود را بیشتر کردند و قهرمان دوره پیش را پشتسر نهادند. این درحالی بود که نام نیز لحظه به لحظه به آنها نزدیک و نزدیکتر میشد. سون میدانست که قهرمانی وی نقش مهمی در شناسایی نام کره به مردم سراسر جهان دارد. این امر انگیزه وی را بیش از قبل ساخت و سرانجام با زمان 2:29:19:2 ساعت رکورد المپیک را شکست و قهرمان شد. دو دقیقه بعد نوبت به هارپر رسید که از خط پایان گذشت و نفر سوم هم کسی نبود جز نام که صاحب گردنآویز برنز و تاجی از درخت زیتون شد.
به هنگام توزیع مدالها و پخش سرود ملی دونده قهرمان، دو دونده کرهای کاری نمیتوانستند بکنند به جز آن که سر خود را پایین انداخته و به تلخی اشک بریزند. بعدها سون این بخش تلخ از زندگی خود را این چنین بیان کرد:
«واقعاً هیچکس نمیتواند احساس مرا به هنگام دیدن پرچم ژاپن درک کند. فقط کسانی که درد و احساس بیوطنی را چشیدهاند، شاید بتوانند احساس مرا درک کنند. یادآوری این مسأله هنوز هم برای من دشوار است....» در تمام مدت ترنم سرود ملی ژاپن، سرهای قهرمانان بالا نیامد.
سون حتی اطلاعی نداشت که در این مسابقات علاوه بر مدال، یک ماسک برنزی نیز به قهرمان ماراتن اعطا خواهد شد. این ماسک در قرن هفتم یا هشتم قبل از میلاد در کورینث یونان ساخته شده بود و ارنست کورتیوس (باستانشناس آلمانی) در سال 1875 آن را در کاوشهایی که در دشت المپیاد انجام داد، پیدا کرد، اما سون به سرعت استادیوم را ترک کرد و جایزه روی دست مسئولین مربوطه ماند!
به هرحال او اولین کرهای بود که در المپیک قهرمان شده بود. اما روزنامه بومی کرهای دونگ آ ایلبو تصویری از سکوی قهرمانی ماراتن چاپ کرد درحالی که پرچم ژاپن را از روی گرمکن قهرمان پاک کرده بود. این عمل موجب خشم حاکمان ژاپنی شد و این روزنامه را به مدت 9 ماه تعطیل کردند. ضمن آن که هشت نفر از کارکنان این روزنامه را هم به زندان افکندند.
استقلال کره
در زمان جنگ جهانی دوم و به سال 1942 ژاپن و کره مجدداً با یکدیگر به نبرد پرداختند و پس از شکست ژاپن در جنگ، کره مستقل و به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد.
سون پس از پایان جنگ جهانی دوم، نزد شهردار برلین رفت و از او درخواست کرد که در لیست قهرمانان و ملیت آنها ـ که روی دیواره استادیوم المپیک برلین حک شده بود ـ تغییراتی به وجود آورند و نام ژاپن را از جلوی نام سون به «کرهجنوبی» تغییر دهند! طبیعی بود که شهردار این کار را قبول نکند. اما علاقه سون به سرزمین مادریاش به حدی بود که شب هنگام با میخ و چکش نام کره را جلوی اسم خود حک کرد!
البته مسئولین مجدداً نام ژاپن را جلوی اسم وی حک کردند.
در المپیک لندن (1948) کرهایها هیچ کسی را شایستهتر از سون ندیدند که پرچم کشور تازه استقلال یافتهشان را حمل کند. مدتی بعد نیز او را به سمت ریاست سازمان تربیتبدنی کره برگزیدند.
به هنگام میزبانی شهر سئول در المپیک 1988 نیز پیرمرد 76 سالهای مشغل بازیها را به استادیوم آورد که برای تمام وطنپرستان کرهای آشنا بود، سون کی چونگ این لحظه، لحظهای باشکوه از شور و احساسات ملی بود که او برایش اشک ریخته بود.
اندکی بعد او زندگینامه خود را چاپ کرد. نام این کتاب، گویای تمام زیباییهای زندگی این قهرمان بود: سرزمین مادری من و دوی ماراتن.
وقتی در سال 1992 هوانگ یونگ چو قهرمان ماراتن شد، سون که برای دیدن مسابقه او به شهر بارسلونا رفته بود، گفت:
«اکنون میتوانم با خیال راحت بمیرم. زیرا یک کرهای با پرچم کره قهرمان ماراتن المپیک شده است!»
ده سال بعد و در نیمه شب پانزدهم نوامبر 2002 ذاتالریه قهرمان بزرگ را از پای درآورد و او در قبرستان ملی دائهجون به خاک سپرده شد. کرهایها حتی پس از مرگ نیز وی را فراموش نکردند. فرمان ورزشی لیاقت و کمربند اژدهای آبی از دیگر هدایایی بود که بعد از درگذشت سون به وی اعطا شد. کمی بعد نیز پارک یادمان سون کی چونگ ساخته شد. او قطعا بعد از مرگ هم خوشبخت بود!
انتهای پیام/