در شوروی سابق، سیستم با چهره شدن ورزشکاران و تبدیل آنها به سلبریتی به شدت مخالف بود؛ حتی در صورت لزوم، ستاره های مردمی را از صحنه حذف می کرد.
ورزش دات آنلاین- در دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق، ورزش در این کشور از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود. چرا که پیروزی در ورزش برای شوروی، نماد کارآمدی سوسیالیسم بود. اتحاد جماهیر شوروی در فوتبال هم مثل بسیاری از ورزش های دیگر، استعدادهای زیادی داشت. بازیکنانی مثل لو یاشین، نیکیتا سیمونیان، اولگ بلوخین و ایگور بلانوف همگی در تیم ملی شوروی- ملقب به ارتش سرخ- بازی می کردند و به خاطر قابلیت های خود، در سراسر جهان شهرت داشتند. اما می توان گفت که بااستعدادترین فوتبالیست تاریخ شوروی، کسی بود که کمتر از سایر فوتبالیست های این کشور شناخته شده است. نام ادوارد استرلتسوف در خارج از روسیه تنها برای کسانی که تاریخ فوتبال را به صورت جدی دنبال می کنند، تداعی کننده اتفاقاتی مهم است. به این ترتیب افراد معدودی پیدا می شوند که پله روسیه را بشناسند. لئونید پاخوموف درباره وی می گوید:
مزیت بزرگ او، غیرقابل پیش بینی بودنش بود. در مجموع وقتی کسی فوتبال را به سبک و سیاق خاص و منحصر بفرد خودش بازی می کند، خواندن نوع بازی او برای بازیکنان حریف خیلی دشوار می شود. استرلتسوف از این دسته بازیکنان بود. بله! او خیلی فوق العاده بود. فوتبالیستی بود که می توانست با توپ، معجزه کند.
استرلتسوف در مسکو به دنیا آمد و نزد مادربزرگ خود بزرگ شد. استعداد او اولین بار در نوجوانی و زمانی که در تیم کارخانه مادرش بازی می کرد، کشف شد. ادوارد در سال 1954 در 16 سالگی به باشگاه تورپیدو مسکو منتقل شد و در طول فصل در تمام بازیهای تیم خود در لیگ بازی کرد. درخشش او سبب شد کمی بعد به تیم ملی دعوت شود. وادیم نیکونوف نیز درباره استرلتسوف می گوید:
ما بعید می دانستیم بتواند فوتبال بازی کند. زیرا کف پاهایش صاف بود. اما وقتی پا به توپ می شد، مهارت و تکنیکش فوق العاده بود. بله! او فوتبالیستی استثنائی بود.
استعداد استرلتسوف باعث می شود حتی در بیرون از مرزهای شوروی نیز هوادارانی پیدا کند. به نظر می رسید تقدیر ستاره نوظهور فوتبال شوروی این بود که در جام جهانی 1958 بدرخشد. اما حوادثی غیرمنتظره در انتظارش بود که نگذاشت او خود را به سوئد و محل برگزاری جام جهانی برساند. دو هفته پیش از شروع جام جهانی اتهامی اخلاقی مبنی بر تجاوز به استرلتسوف زده شد. با این که شواهد قطعی دال بر محکومیت ادوارد وجود نداشت، اما به او گفته می شود تنها در صورتی می تواند در جام جهانی بازی کند که اتهامات خود را بپذیرد. اما مسوولین قضایی شوروی به قول خود وفادار نمی مانند. ادوارد به 12 سال حبس محکوم شد و به صورت مادام العمر از حضور در میادین فوتبال محروم. آن هم در حالی که تنها 20 سال داشت! این محکومیت به تئوری توطئه دامن می زند. پسرش ایگور درباره پدر خود، چنین اعتقادی دارد:
وقتی پدرم در حال مرگ بود، به همسرش- مادر من- گفت: رایس! من بیگناهم. بعید می دانم کسی در آخرین لحظات زندگی اش بخواهد دروغ بگوید. شاید هنوز کسانی زنده باشند که حقیقت را بدانند. ولی به نظر من، پدرم بی تقصیر بود. شک ندارم ماجرا آن طور که به پدرم نسبت داده شد، اتفاق نیفتاده بود. من مطمئنم به دستور مقامات بالاتر، برای پدرم پاپوش دوخته شد.
استرلتسوف 5 سال را در یک اردوگاه کار اجباری سپری کرد و در سال 1963 آزاد شد. ادوارد بعد از آزادی به فوتبال در سطح آماتوری بازگشت و بعد از کمپینی- که افکار عمومی راه می اندازند- لئونید برژنف محرومیت استرلتسوف از بازی را لغو می کند و ادوارد در سال 1965 به باشگاه تورپیدو بازمی گردد. با این که استرلتسوف به مدت 6 سال از فوتبال حرفه ای دور بود، اما در لیگ آن فصل تا سه فصل بعد و همچنین در جام حذفی شوروی، برای تورپیدو مهره ای تاثیرگذار تبدیل می شود. پاخوموف از دوره دوم حضور ادوارد در تیم چنین یاد می کند:
ادوارد در سال 1965 به باشگاه بازگشت. اما انگار حتی یک روز هم از باشگاه نرفته بود! درست مثل قبل بازی می کرد؛ انگار حتی یک روز هم به زندان نرفته بود. این ثابت می کند که استرلتسوف استعداد خدادادی فوق العاده ای داشت. بوروف همیشه می گفت: کس دیگری مثل او پیدا نمی شود. این حرف را درباره یک فوتبالیست بزرگ می زد. بله! ادوارد یک بازیکن استثنائی بود.
استرلتسوف در سال 1967 به تیم ملی برمی گردد و تا قبل از بازنشستگی در سال 1970 در 13 بازی ملی دیگر نیز به میدان رفت. در آن زمان ادوارد با 25 گل زده در 38 بازی ملی، چهارمین گلزن برتر تاریخ تیم ملی شوروی محسوب می شد. بعضی از کارشناسان تا به امروز از پاش پشت پایی که ادوارد ابداع کرده بود به عنوان حرکت استرلتسوف نام می برند. استعداد خارق العاده ادوارد برای او لقب پله روس را به ارمغان آورده بود. استرلتسوف در فوتبال روسیه چنان جایگاهی دارد که هواداران فوتبال این کشور معتقدند اگر او موفق می شد به جام جهانی برود، جای پله را به خود اختصاص می داد. نیکولوف نیز چنین عقیده ای دارد:
در مورد تیم ملی باید بگویم اگر ادوارد به سوئد رفته بود و این شانس را پیدا می کرد که در گوته بورگ بازی کند، شک نکنید که همه از 2 پله صحبت می کردند. یک پله برزیلی و یک ادوارد استرلتسوف روس. البته کسی نمی تواند با اطمینان بگوید که چه اتفاقی می افتاد.
ادوارد استرلتسوف در سال 1990 از دنیا رفت. اما میراثی که از خود به یادگار گذاشت، نامش را جاودان کرد. استادیوم تورپیدو به عنوان استادیوم استرلتسوف نامگذاری شده و این بزرگ ترین افتخار فردی است که در فوتبال روسیه می تواند نصیب یک فوتبالیست شود. علاوه بر این در سال 2001 کمیته ای به نام کمیته استرلتسوف تاسیس می شود. این کمیته با ریاست آناتولی کارپف قهرمان سابق شطرنج دنیا تلاش می کند تا حکم محکومیت ادوارد استرلتسوف پس از مرگ او فسخ شود. نیکولوف ادامه می دهد:
سخت است که بگوییم ادوارد می توانست بهترین بازیکن دنیا شود. البته ممکن بود این اتفاق بیفتد ولی من شک ندارم که حداقل او می توانست بهترین فوتبالیست اروپا باشد.
پسرش در خاتمه چنین می گوید:
این واقعیت که همه پدر آدم را به خاطر بیاورند نشان می دهد که کارش خوب بوده است. این که هنوز در تیم ملی از پدرم با احترام یاد می کنند، نشان می دهد که فوتبالیست موفقی بوده است. در این شکی نیست که او توانسته روی خیلی ها تاثیر قابل توجهی بگذارد.
انتهای پیام/