روزی که درک کویت گل سوارز را از او دزدید

تاریخ: ۲۲ اسفند ۱۴۰۱، ۱۱:۴۵:۰۴

کدخبر: 27873

روزی که درک کویت گل سوارز را از او دزدید
درک کویت و سوارز، دو تا از بهترین مهاججمین لیورپول در دهه قبلی بودند و در این مطلب، روزی را یادآوری کنیم که مرد هلندی گل سوارز را برای خود کرد.

ورزش دات آنلاین- درک کویت یکی از چهره‌های ماندگار بازی‌های لیورپول و منچستر یونایتد است و در این مطلب، می‌خواهیم خاطره‌ای را تداعی کنیم که شاید برای لوییس سوارز اروگوئه‌ای چندان شیرین نباشد.

به سختی می‌توان فصل 11-2010 در آنفیلد را فصلی خوب و درخشان دانست. روی هاجسون در ژانویه با سقوط قرمزها به ردة دوازدهم از این تیم اخراج شد و حالا مسئله اصلی، برگرداندن افتخارات به باشگاه بود.

بخش بزرگی از آن در پنجرة نقل و انتقالات زمستانی با انتقال 35 میلیون پوندی اندی کارول آغاز شد، اما او تبدیل به یک مهاجم نیمکت‌نشین شد و در اوایل حضورش درخشش چندانی نداشت.

در حالی که عملکرد لیورپول در بیرون از خانه در تمام طول فصل قابل پیش‌بینی بود، نمایش آن‌ها در آنفیلد تحت هدایت کنی دالگلیش و به لطف لوئیس سوارز به اوج خود رسید.

این بازیکن اروگوئه‌ای قبلا در اولین بازی خود مقابل استوک گلزنی کرده بود و به رکورد فوق‌العاده‌ای در باشگاه قبلی خود، یعنی آژاکس، اضافه کرد. درخش لوییس سوارز باعث شد تا لیورپولی‌ها در شرایط ایده‌آلی قرار بگیرند. آن‌ها چهار پیروزی پیاپی را پشت سر گذاشتند و در اوج آمادگی باید به مصاف منچستریونایتد آماده فرگوسن می‌رفتند.

در جریان این دیدار، وقتی تنها نیم ساعت تا سوت پایان بازی باقی مانده بود، سوارز تنها چند سانتی‌متر تا به ثمر رساندن گلی شگفت‌انگیز فاصله داشت، گلی که فورا هر بازیکنی را تبدیل به یک قهرمان می‌کرد. اما کویت آن لحظه را از او گرفت.

در آن زمان، بعید بود که بازیکنان بدون هیچ ترسی به منچستر یونایتد نزدیک شوند. شاگردان سر الکس تا اوایل فوریه در لیگ شکست نخورده بودند و تنها با یک گل خورده از گروه خود در لیگ قهرمانان اروپا عبور کردند.

او برای شروع از رافائل به عنوان یک تکیه‌گاه استفاده می‌کند، اما او فقط دفاع راست را نگه نمی‌دارد. (این یک بازی شطرنج 4 بعدی‌ست که در آن او نه تنها به حرکت بعدی، بلکه به صفحة بعدی شطرنج فکر می‌کند)

به همین دلیل، مداخلة مایکل کریک هرگز شانسی برای جلوگیری از حمله نداشت. او بین رسیدن به جایی که سوارز بود و جایی که باید باشد گیر کرده است و خیلی دیر متوجه می‌شود که هیچ کدام از این‌ها نباید هدف باشد.

اما جالب‌تر این‌که، حرکت و ظرافت سوارز کافی بود تا وس براون تمرکزش را از دست بدهد.

به طور کلی، مدافعان یونایتد آن‌قدرها هم نشانه‌ای از خجالت نشان نمی‌دادند. به این ترتیب، نباید انتظار داشته باشید که ملی‌پوش انگلیسی تکل بزند، مگر این‌که کاملا مطمئن باشد که توپ را می‌زند.

ممکن است سعی کنید بفهمید که این نظریه چگونه با بی‌چارگی دیوانه‌وار تکل واقعی مطابقت دارد، اما پاسخ ساده است: براون از موفقیت مطمئن بود. او قبلا هرگز با کسی روبه‌رو نشده بود که بتواند با این اطمینان بر او غلبه کند.

سوارز روح براون را بیرون کشیده بود و آن را در یک بشقاب دست‌نیافتنی به او داده بود. این مدافع پس از آن سفر به آنفیلد، تنها سه بازی دیگر برای یونایتد انجام داد و حتی همین سه بازی هم با سخاوت‌مندی خاصی به او داده شده بود. اگر فکر می‌کنید که همة آن‌ها مستحق یک گل هستند، حق با شماست. اما، با بهره‌مندی از آینده‌نگری، تعداد کمی از افراد به آن اهمیت می‌دهند.

اگر بی‌طرفانه به این موضوع نگاه می‌کردیم، عملی خودخواهانه‌ست که یک بازیکن لحظة شکوه یک تازه‌وارد را خراب می‌کند. اما نمی‌توانید آن را از منشور آن‌چه که اکنون از کویت و سوارز می‌شناسیم تماشا نکنید.

آن را با گلی مشابه در بازی پرتغال مقابل اسپانیا مقایسه کنید، جایی که نانی نقش کویت را بر عهده گرفت و کریستیانو رونالدو نقش سوارز را بازی کرد. خشمی که رونالدو نمایش داد به ما جان بخشید و کافی بود تا هر کسی شرایط اطراف را فراموش کند.

علاوه بر این، این‌طور نیست که سوارز پس از از دست دادن فرصت خود در برابر منچستریونایتد، سال‌ها افتخار را از دست داده باشد، و حتی به نظر نمی‌رسید که از دیدن کویت که در خط حمله گل‌زنی کند، آن‌قدر ناراحت به نظر نمی‌رسد.

در واقع، اگر می‌خواستیم روایتی جایگزین بسازیم، می‌توانستیم ادعا کنیم که از دست دادن این گل، او را تشویق می‌کند تا حتی سخت‌تر کار کند و جایگاه‌های بهتری را افزایش دهد، و برای کمیت و کیفیت تلاش کند.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

...