در روزهای بدون گرمای فوتبال، به سرگذشت جالب یکی از مربیان خاص فوتبال انگلیس پرداختیم.
ورزش دات آنلاین- به این فکر کنید که چه چیزی باعث میشود یک سرمربی فوتبال، احساسات شما را برانگیزد و برای مخاطب، یک شخصیت تماشایی باشد.
آیا دوست دارید غرق در فلسفه بازی شوید و ساعتها به صحبتهای جزیی پپ گواردیولا درباره اهمیت بازی مالکانه و هماهنگ گوش کنید؟ دوست دارید سرمربی موردعلاقه شما مانند خوزه مورینیو در سختترین زمانها جنگ روانی را بلد باشد و کنار زمین تا پای جان برای تیمتان بجنگد؟ یا اینکه سرمربی ایدهآل شما، فردی آرام و خونسرد مانند کارلو آنچلوتی است که در مهمترین لحظات، بهترین تصمیمات را اتخاذ میکند؟ با وجود شهرت، موفقیت و محبوبیت مثالهای بالا به عنوان بزرگترین سرمربیان فوتبال جهان، یکی از اعجازهای بازی این است که گاه برای تماشایی بودن، لازم نیست یک انسان نخبه در کار خود باشید. فقط کافیست به روشی خاص و منحصربفرد، تیم خود را با تمام توان رهبری کنید تا برای سالها، شخصیت شما به عنوان یک سرمربی در ذهن هواداران باقی بماند.
در روزگاری از فوتبال انگلیس که کفه ترازوی انگیزه دادن و صحبتهای تیمی نسبت به تاکتیکهای پیچیده سنگینی میکرد، جان سیتون تبدیل به یکی از همین سرمربیهای ناموفق اما خاص شد. بازیکن تیمهای چلسی، میلوال، گیلینگهام و لیتون اورینت در دهه ۸۰، برای نجات لیتون اورینت از سقوط به سطح سوم فوتبال انگلیس، به همراه کریس ترنر مشترکا هدایت این تیم را برعهده گرفتند. ایدهای عجیب و نهچندان متداول در فوتبال انگلیس که به پیشنهاد خود جان سیتون اجرایی شد و در نهایت، منجر به بقای اورینت در سطح دوم فوتبال انگلیس نیز شد. با این وجود، اوضاع برای زوج رویایی ترنر-سیتون در دومین فصل حضورشان خوب پیش نرفت و قصه سرمربیگری مشترک در فوتبال انگلیس، خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت به پایان رسید. لیتون اورینت در ۴۷ بازی با هدایت این زوج، تنها در هفت مسابقه به برتری رسید و فصلی که با حضور این دو آغاز شده بود، سرنوشتی جز سقوط به دسته پایینتر برای تیم ریشهدار شهر لیتون نداشت.
نکته جذاب در کارنامه مربیگری کوتاه سیتون اما حضور به عنوان سرمربی مشترک و اخراج زودهنگام نیست؛ در اواسط دهه ۹۰، کانال ۴ انگلیس تصمیم گرفت از نحوه هدایت برخی مربیان در سطوح مختلف فوتبال انگلیس مستندی بسازد و لیتون اورینت سال ۱۹۹۵، یکی از این تیمها بود. مستند لیتون اورینت، در سال ۲۰۲۰ توسط مجله فوربس به عنوان یکی از ۵ مستند ورزشی برتر تاریخ انتخاب شد و بازیگر نقش اول این مستند، کسی جز جان سیتون نبود. در دورهای که مربیان فوتبال کمتر به دوربینها اجازه حضور در رختکنها را میدادند و برخورد مربیان با بازیکنان حرفهای تفاوت زیادی با فوتبال مدرن امروز داشت، ضبط شدن تصاویری اعجابانگیز از رختکن یک تیم قعرنشین در سطح دوم فوتبال انگلیس، فضای رسانههای ورزشی این کشور را تحت تأثیر قرار داد.
در این مستند، سیتون به عنوان یکی از دو سرمربی لیتون اورینت، با حرارت همیشگی مربیان معمولی فوتبال انگلیس و زبان تند خود، بازیکنانش را هدایت میکرد. سکانس طلایی مستند اورینت، روز ۷ فوریه ۱۹۹۵ ضبط میشود. جایی که پس از شکست یک بر صفر در نیمه اول مقابل بلکپول، جان سیتون با ادبیاتی زننده و مختص مربیان خشمگین انگلیسی، تری هووارد مدافع محبوب هواداران را از تیم اخراج میکند و رو به دو بازیکن خود میگوید:
اگر با من دربیفتی، از زمین و تیم دور خواهی شد و مسیرتری (هاوارد) را در پیش خواهی گرفت. تو (هاوارد) فردا به دیدن من بیا. تو دو هفته تذکر گرفتی چون عملکردت کاسه صبر را لبریز کرده بود. و چنین رفتارهایی تا زمانی که من اینجا هستم و به همراه کریس ترنر هدایت تیم را بر عهده دارم، قابلقبول نخواهد بود. این شرایط معمول در لیتون اورینت لعنتی است. من نفسم را برای بعضی از شما هدر دادم. درباره بازیکنان خوب چه چیزی به شما گفته بودم؟ آنها تمام مدت میخواهند بازیکنان خوبی باشند. نمیدانید که چنین مفهومی چقدر عمیق است؟ این کلمات را امتحان نکردهاید؟ شما دو بازی بزرگ انجام دادید و با خود فکر کردید: ” من امشب برتی بیگ بالاکز (فردی که خود را شجاعتر و با اعتماد به نفستر از آنچه هست، نشان میدهد) هستم. هر طور که دلم بخواهد بازی میکنم. ” اما شما هر طور بخواهید بازی نمیکنید چون اگر این کار را انجام دهید، من تیم جوانان را به میدان خواهم فرستاد. پس تو کودن کوچک (بری لاکین) و تو کودن بزرگ (مارک وارن)، وقتی میگویم کاری را انجام بدهید، همان را انجام دهید. و وقتی پیش من بیایید، ما اینجا یک راه حل درست خواهیم داشت. مفهوم است؟ و اگر دوست داشته باشید میتوانید با هم همکاری کنید. و میتوانید کس دیگری را برای کمک انتخاب کنید. میتوانید شام لعنتیتان را به همراه بیاورید. چون زمانیکه کار من با شما تمام شود، به آن نیاز خواهید داشت.
در این مونولوگ مشهور جان سیتون، حرفهای انگیزشی و تلنگرهای رایج مربیان فوتبال انگلیس دیده میشود اما تهدید دو بازیکن برای درگیری در دفتر کار پس از بازی، آن چیزی بود که این قسمت از مستند را تبدیل به یک اتفاق ماندگار در تاریخ باشگاه لیتون اورینت کرد. این صحبتهای عجیب سیتون حتی بین هواداران عامه فوتبال انگلیس که اطلاع زیادی از جزییات مسابقات نداشتند هم مورد توجه قرار گرفت. اگر به فضای مجازی نگاهی بیاندازید، ویدئوی صحبتهای خصمانه سیتون با بازیکنان تیمش همچنان به عنوان یکی از مشهورترین لحظات رختکن در تاریخ فوتبال پخش میشود.
قسمت دردناک ماجرا برای آقای سیتون اما تازه پس از پایان کارش در لیتون اورینت آغاز میشود؛ نتایج اسفناک در دوره مربیگری و پخش فیلم صحبتهای خشونتآمیز وی در رختکن، شانس حضور وی در سطوح بالای فوتبال انگلیس به عنوان سرمربی را کمرنگ کرد. پس از اخراج او و بدنامی وی به دلیل صحبتهای مشهورش، سیتون دچار یک افسردگی شدید شد و مراحل درمان را پیش گرفت. او که پیش از هدایت تیم بزرگسالان لیتون اورینت در آکادمی این باشگاه فعالیت داشت، برای حضور در آکادمی چارلتون اتلتیک به دلیل رفتارهای ناشایست پخش شده در مستند رد شد. سیتون ۱۸ ماه را در جستجو برای یک شغل در دنیای مربیگری فوتبال گذراند اما بدنامی وی، هیچ فرصتی به او برای بازگشت نمیداد و اینجا، فصل جدیدی از زندگی آقای سرمربی آغاز شد.
در سال ۱۹۹۷ و پس از یک سال تلاش بیوقفه برای بازگشت به فوتبال، سیتون مجبور شد برای گذران زندگی مهارتهای رانندگی به عنوان یک «راننده تاکسی» ماهر را یاد بگیرد. او در سال ۲۰۰۳ گواهینامه رانندگی در تاکسیهای مشکی مشهور انگلیس را گرفت و تا امروز که ۶۳ سال دارد، همچنان به این کار ادامه میدهد. در طول بیست سال فعالیت به عنوان راننده تاکسی، سیتون کارهای جزیی بسیاری در فوتبال انگلیس از جمله دستیاری در تیم انفیلد و هدایت تیم محلی لیتون را انجام داد و حتی برای مدتی، به عنوان یکی از استعدادیابان باشگاه منچسترسیتی فعالیت کرد. پیشنهاد دادن فرانک لمپارد جوان به سیتیزنها در دورهای که هیچکس برترین هافبک سالهای آینده فوتبال انگلیس را نمیشناخت، میتواند گواهی بر این موضوع باشد که شاید سیتون غیرمنصفانه با بیرحمی فوتبال مواجه شده است.
یکی از مشهورترین رانندگان تاکسی در لندن، سال ۲۰۱۶ کتاب زندگینامه خود را با عنوان تاملبرانگیز «دانش کم خطرناک است؛ زندگی من در فوتبال» منتشر کرد. کتابی که به دوران بازی وی در دهه هشتاد و روزهای کابوسوار و مشهور هدایت لیتون اورینت میپردازد. با شناخت راننده تاکسی این روزهای پایتخت انگلیس، متوجه میشوید که چرا داستان زندگی و شخصیت برخی مربیان مانند وی، میتواند جذابتر از برترین مربیان سطح اول فوتبال جهان باشد. شاید اگر سیتون بدشانس نبود و دوربینی در رختکن تیمش در آن روز کذایی مقابل بلکپول وجود نداشت، فرصتهای بیشتری به او داده میشد تا ما امروز او را نه به عنوان راننده تاکسی، که به عنوان یک سرمربی مطرح در فوتبال انگلیس بشناسیم؛ بیرحمی فوتبال اما درست مثل بیرحمی زندگی، در جایی که اصلا انتظارش را ندارید، کار خود را میکند و شما چارهای جز کنار آمدن با شرایط جدید نخواهید داشت.
انتهای پیام/