احسان حدادی ورزشکار خاص و تاریخ سازی است که بعد از خداحافظی از دنیای قهرمانی همچنان کاریزمای بودن در صدر خبرها را دارد.
ورزش دات آنلاین-احسان حدادی شخصیت تازهای را به میان ورزشکاران ایران آورد. بیتعارف و رک در کنار پوست کلفت بودن برابر تمام حرف و حدیثها و حواشی! او مدال المپیک گرفت، تاریخ سازی داشت و کمرش زیر فشار وصلههای جورواجور خم نشد و ادامه داد تا زمانی که خودش به نتیجه رسید باید خداحافظی کند اما این به معنی رفتن از دوومیدانی نبود. حدادی میخواهد دینش را به دوومیدانی باآنچه این سالها یاد گرفته ادا کند. کاری ندارد بقیه چه قضاوتی دارند، او آماده است تا مثل هادی ساعی، آرش میراسماعیلی، جواد داوری یا علیرضا دبیر بالای سر رشتهاش بایستاد و در قواره رییس فدراسیون دوومیدانی را به جلو ببرد. ولی زمانی که حدادی هنوز پا به انتخابات نگذاشته مثل دوران ورزشکاریاش که حتی وقتی در اوج بود به اردوی آمریکا تا جزییترین موارد در ارتباط با او انتقاد میشد، این روزها هم حرف میشنود اما کوتاه نمیآید. گفتگوی «ورزش دات آنلاین» با او را بخوانید.
من که دنبال پول توجیبی و سفر راه نمیافتم!
از اتفاقات هانگژو مفصل صحبت کردی، برای ما از این بگو که چرا وقتی فقط لفظ ورود به مدیریت دوومیدانی را آوردی که اگر اشتباه نکنیم پیش از بازیهای آسیایی برای اولین بار به خود ما گفتی، یک عده دوباره شروع به انتقاد از تو کردند؟ به قول بهداد سلیمی امثال شما که خاک این رشته را با سپری کردن دوران قهرمانی خوردید اگر نتوانید به رشتهتان کمک کنید چه کسی میتواند مشکلات را حل کند؟
این حرفها همیشه بوده و هست. منتقدها چه خوب و چه بد نتیجه بگیری و کار کنی انتقاد میکنند. بهداد سلیمی حرف قشنگی زده است. ماها سالها خاک رشتهمان را خوردیم. اگر ما نتوانیم کی باید کمک کند؟ حداقل در وزنه برداری میدانم که سجاد انوشیروانی چه چیزی را تحویل گرفته و باید چه چیزی را تحویل بدهد تا دوباره وزنه برداری به اوج برگردد. گاهی بعضی چیزها طوری خراب میشوند که آباد کردن آنها ۲۰ سال طول میکشد. با دو سه سال کار نمیتوان قهرمان ساخت. شما ببینید خود دوومیدانی ده تا ورودی المپیک میآورد اما حالا با سلام و صلوات یک ورودی میآورد. در بازیهای آسیایی پنج شش تا مدال داشتیم اما حالا احسان حدادی ۳۸ ساله باید یکی از دو مدال را بگیرد. دوستان با ادعای حرفهای بودن برای کار میآیند اما فقط یک هفته طول میکشد تا در مقام ریاست فدراسیون خودشان را معرفی کنند که فلان اسپانسر با آنها کار کند. اما قهرمانان ورزش نیازی به معرفی خود ندارند و صرف وقت و انرژی در این زمینه ندارند. قطعا ورزشکار شناخته شده راحتتر منابع را به سمت فدراسیونش سرازیر میکند. خدا را شکر تمام قهرمانان ما هم تحصیل کرده و صاحب جایگاه هستند شاید برخی نقلط ضعفهایی هم باشد اما حقیقت این است که ورزشکار برای دو سه سال مدیریت نمیآید و برود چون ورزشی است سالها میماند و تبعات کارش را میبیند و با آن درگیر است. مدیران غیر ورزشی بعضا از این جنس هستند که دنبال سفر و پول تو جیبی راه میافتادند اما ورزشکاری که مدیر شده این خلاها را ندارد. دنبال منافع خودش نیست. نمیگویم ورزشکاری که مدیر شده همه عالی و خوب هستند اما اکثرا موفقتر عمل کردند و حداقل ورزشکار آن رشته دلش قرص و محکم است که دردش و نیازش از سوی رییس فدراسیون قابل درک است. این حرف و حدیثها هم من را ناراحت نمیکند. من میخواهم به دوومیدانی کمک کنم و کاری به صحبتهایی که میشود و خواهد شد، ندارم.
کفاشیان بود برای دوومیدانی جفت پا میایستادم و تی هم میکشیدم
از هجمهها و انتقادهایی که به ساعی، دبیر و بقیه قهرمانان میشود، نمیترسی؟
فدراسیونهای این عزیزان خیلی توی چشم است. دوومیدانی در کل تاریخش فقط یک مدال المپیک داشته اما کشتی اگر در یک المپیک دو مدال بگیرد میگوید ضعیف کار کرده است. ما اگر در بازیهای آسیایی بعدی سه مدال بگیریم یعنی پیشرفت کردیم و شرایط اینجا فرق دارد. در دوومیدانی ایران هیچ وقت با دنیا ارتباط گرفته نشده بود. دوومیدانی یعنی ارتباط با دنیا. من خودم با دنیا ارتباط گرفتم. مربی گرفتم، فیزوتراپ گرفتم و حتی از جیب هزینه کردم تا به مدال المپیک رسیدم. همان موقع هم فدراسیون هزار جور حرف به من زد و حمله کرد. همین حالا که آخرین مدالم را گرفتم مگر کم حرف شنیدم؟ گفتند احسان چاق شده، سنش بالا رفته، کج راه میرود و… اتفاقا این حرفها برای من انگیزه شد تا به مدال بگیرم. من برای مدال مهدی رسولی هم از ته دلم خوشحالم چرا که این طلا تغییری در زندگی من ایجاد نمیکرد اما برای رسولی اتفاق بزرگی است. شاید شاید بعد از این به او رسیدگی بیشتری شود و اردوی خوب برایش بگذارند. او با این طلا از سربازی معاف شد و امیدوارم اتفاقات خوب بیشتری در راه باشد تا حمایت کافی از وی صورت بگیرد. برای من طلا یا مدال دیگر در هانگژو تفاوت بزرگی نداشت که به این شدت تاثیر گذار باشد. فقط امیدوارم مثل من که بعد از المپیک رها شدم، رسولی را رها نکنند. باور کنید همین حالا اگر مدیری مثل علی کفاشیان بود یا او برمی گشت من جفت پا برابرش میایستادم و میگفتم چه کاری میتوانم انجام بدهم؟ مربی بشوم؟ کجا کمک کنم؟ تی بکشم؟ تمام مهرههای موفق دوومیدانی از دوران علی کفاشیان بیرون آمدند چون او بود که فهم و درک مدیریتی داشت و به نتیجه هم رسید. اتفاقا جزو معدود مدیرانی بود که به من بعد از مدالم تبریک گفت.
خارج از ورزش شاید معروفتر شوم
اگر به ریاست برسی روزهای ساده و آرامی با این وضعیت دوومیدانی نداری ضمن اینکه برخی منتظر هستند تا انتقاد کنند!
اذیتها و چوب لای چرخ گذاشتنها همیشه است. من کار خودم را انجام میدهم. مردم من را فقط در ورزش دیدن از بقیه شغل و کسب و کار من بیخبر هستند شاید اگر تمام وقتم را آنجا بذارم حتی بیشتر معروف شوم. نمیخواهم حقم را از دوومیدانی بگیرم نیت من این است که هرچیزی که یاد گرفتم را در این فرصت به جوان ترها یاد بدهم. وزارت ورزش و کمیته المپیک برای امثال من زحمت کشیده و من هم متوجه هستم.
انتهای پیام/