پله در آغوش کلاهسیلندریها؛ روزی که نجابت اسطوره زیر سوال رفت
پله بیشک بزرگترین اسطوره ورزشی تاریخ برزیل است، اما حضور او در دنیای سیاست حواشی زیادی در پی داشت و همچون دوران فوتبالش درخشان و بینقص نبود.
ورزش دات آنلاین- برزیل را سرزمین قهوه و فوتبال میدانیم. کشور فوتبالیستهای تکنیکی و البته پرحاشیه. اما شاید بتوان پله را بزرگترین شخصیت فوتبالی یا حتی ورزشی برزیل به شمار آورد؛ کسی که در طول دوران حرفهای خود 3 بار فاتح جام جهانی شد و بیش از 1000 گل به ثمر رساند. مرد وفادار به باشگاه سانتوس که هرگز مثل دیگر فوتبالیستهای برزیلی درگیر حواشی نشد؛ اما سالها پس از بازنشستگی، تصاویری از او در قامت یک سیاستمدار پخش شد که نجابتش را زیر سوال برد.
لیگ فوتبال برزیل، هر ساله استعدادهای پرتعدادی را به باشگاههای اروپایی معرفی میکند. اما اگر نگاهی به لیگهای رده پایینتر فوتبال دنیا هم بیاندازیم، میبینیم که این لیگها پر از فوتبالیستهای برزیلی هستند. حتی همین لیگ برتر خلیج فارس خودمان هم در تاریخش، بازیکن برزیلی کم نداشته. اما چرا این بازیکنان بازی در لیگهای رده پایین آسیایی و آفریقایی را به بازی در کشورشان ترجیح میدهند؟ شاید پاسخ این پرسش را بتوان با جمله معروف رونالدو نازاریو داد، آنجایی که او گفت حاضر نیست با بهترین پیشنهادها هم به لیگ برزیل برگردد.
کلاهسیلندریهای برزیلی، جواب اصلی به این سوال هستند. افراد کت و شلواری و اتوکشیدهای که بر لیگ برزیل حکومت میکنند و پشت پرده، اتفاقات شرمآوری رقم میزنند تا به منافع شخصی مورد نظرشان دست پیدا کنند. یکی از معروفترین نمونهها، میراندا مدیر باشگاه واسکو دو گاما بود، کسی که با ورود تاجرین خارجی به لیگ سری آ برزیل مخالفت کرد و از همین رو، نزد هواداران به شدت محبوب شد.
در یک دورهای، ثروتمندان آمریکایی قصد داشتند لیگ برزیل را به ان بی ای دنیای فوتبال تبدیل کنند؛ اما کلاهسیلندریها که نمیخواستند با ورود این تجار منافعشان در خطر بیافتد، به شدت با این ایده مخالفت کردند. آنها از جهانیسازی در لیگ برزیل هراس داشتند و مدام علیه این موضوع مصاحبه میکردند.
آنها با استفاده از احساسات هواداران دست به کارهای بدتری هم میزدند. به طور مثال، میراندا با رای هواداران واسکو د گاما تا سالها در مجلس برزیل حضور داشت و به همین خاطر، از هرگونه تعقیب قضایی مصونیت داشت؛ همین مصونیت به او این امکان را میداد تا با استفاده از سرمایههای باشگاهش پولهای کثیفی که از راههای دیگر کسب میکرد را شستشو دهد.
اما یکی دیگر از همین کلاه سیلندریها، تکسیرا بود. کسی که ریاست فدراسیون فوتبال برزیل را هم بر عهده داشت. با ورود تکسیرا به فدراسیون فوتبال، نقش کلاه سیلندریها بیشتر شد؛ در همان دوران، پله به عنوان وزیر ورزش دولت برزیل انتخاب شد؛ پسر نجیب فوتبال برزیل که رعایت اخلاق جزو مهمترین اصول زندگیاش بود حالا وارد دنیای سیاست شده بود.
پله در دوران فوتبال خود هرگز شرکت در تیزرهای تبلیغاتی برندهای مربوط به نوشیدنیهای الکلی شرکت نکرد و با انجام چنین کارهایی نشان داد که او نه تنها یک فوتبالیست و ورزشکار درجه یک است، بلکه برای موازین اخلاقی نیز احترام زیادی قائل است.
این خاطرات خوش باعث شدند تا مردم برزیل نسبت به پله دی گاه مثبتی داشته باشند و رسانهها امیدوار بودند که او یک تنه در برابر مافیای کلاهسیلندریها ایستادگی کند، اما روزی که او تکسیرا را در آغوش کشید و رسما اعلام کرد که با او همکاری میکند تا فوتبال برزیل پیشرفت کند، چهره نجیب و محبوب او خدشهدار شد. پس از آن، رسانههایی که از اسطورهشان ناامید شده بودند شروع کردند به تداعی خاطراتی که پله را از چشم مردم میانداخت.
مثلا آنها به عدم انتقاد پله نسبت به نظام دیکتاتوری برزیل در دهههای قبل اشاره میکردند؛ و همین باعث شد تا روزهای تلخ پله در دنیای سیاست آغاز شود.
حالا شاید هیچکس آن روزها را به خاطر نیاورد؛ و تنها خاطرات خوش از اسطوره فوتبال برزیل باقی مانده است؛ اما شاید بازنگری دوباره این اتفاقات به ما نشان بدهد که چرا پله هرگز نتوانست به اندازه مارادونا در دنیا محبوب باشد.
انتهای پیام/