نیم قرن قبل مجله کیهان ورزشی خاطرات پل برایتنر مدافع وقت تیم ملی آلمان را منتشر کرد. برایتنر نقش یک کاپیتان را در قهرمانی جهان به خوبی به تصویر کشیده است. آن هم در آلمانی که حال و روز مناسبی قبل از جام نداشت.
ورزش دات آنلاین- پل برایتنر یکی از چهار بازیکنی است که افتخار گلزنی در دو فینال جام جهانی را به دست آورده است. مدافع تیم ملی فوتبال آلمان اولین بار در فینال جام جانی ۱۹۷۴ گلزنی کرد و سرانجام در پایان مسابقه با هلند، قهرمانی جهان را جشن گرفت. با این حال خاطراتی که او از تیم ملی آلمان قبل از این رقابتها دارد، نشان از تیمی میدهد که چندان برای درخشش در مسابقات آماده نبود: « قبل از جام جهانی ۱۹۷۴ تمام بازیکنان اصلی و ذخیره تیم تصمیم گرفتیم برای گرفتن پاداش از فدراسیون جلسهای بگذاریم. یک شب بعد از شام به قدری صبر کردیم تا مربیان و نماینده فدراسیون رفتند و ما را تنها گذاشتند. ساعت ۱۰ بود که پیشنهاد رای مخفی داده شد و وقتی آراء قرائت شد، همگی از شادی از جا پریدیم. زیرا هر ۲۲ نفرمان تصمیم گرفته بودیم که چون کوه در مقابل فدراسیون ایستادگی کنیم. »
اما قصد بازیکنان چه بود؟ «ما تصمیم داشتیم که اگر پیشنهادمان با موافقت فدراسیون روبه رو شد کارمان را ادامه دهیم. اما در غیر این صورت دممان را روی کولمان گذاشته و از شرکت در جام جهانی ۱۹۷۴ خودداری کنیم. البته تهدیدمان توخالی بود ولی نتیجه رای گیری ما را- به خیال خودمان- قوی و یکپارچه کرده بود. تصمیم بر این شد که فرانتس بکن باوئر کاپیتان تیم به عنوان نماینده بازیکنان نزد هانس کرت برود. او یکی از نمایندگان فدراسیون بود که به عنوان رئیس اردو در کنار تیم حضور داشت. اما او در پاسخ گفت: پرداخت مبلغ مورد تقاضا از عهده فدراسیون خارج است. من هیچکاره هستم و اتخاذ تصمیم در این مورد در حدود صلاحیت من نیست. »
در آن روزها ایتالیاییها برای بازیکنان خود پاداشی ۷۰ هزار دلاری و هلندیها جایزهای حدودا ۴۰ هزار دلاری در نظر گرفته بودند. با این حال نتیجه مذاکرات ژرمنها ناامیدکننده بود: « ما امیدی به هرمان گوسمان- رئیس فدراسیون- هم نداشتیم. او از مدتها پیش حتی حال ما را هم نپرسیده بود و وعدههایش هم بیاعتبار بود. به خاطر بیکفایتی او بود که معاونش هرمان نویه برگر کلیه امور فدراسیون را در اختیار خود داشت. بکن باوئر نزد نویه برگر رفت و تنها با یک پیشنهاد حدودا ۱۵ هزار دلاری- آن هم تنها به شرط بردن جام- بازگشت. نتیجه این مذاکرات خون ما را به جوش آورد. چون به قول ما آلمانیها «با این پول نمیشد یک نان و کره خرید» فدراسیون فوتبال ما را در محضور اخلاقی قرار داده بود و تا حرف پول و پاداش میزدیم، میگفت: شما باید به خاطر آلمان قهرمان جهان شوید و نه به خاطر پول. این افتخار بزرگی است که نباید با پول، آن را سنجید. »
پل میافزاید: « این در حالی بود که تقاضای ما تنها سهیم شدن در جزئی از درآمدهای میلیونی بود که نصیب فدراسیون میشد. دوست نداشتیم به عنوان ۲۲ بازیکن حرفهای به فدراسیون رو بدهیم که ما را مثل تیم سال ۱۹۵۴ رنگ کند و یکی را با دادن شغل دربانی، یکی را با دادن ماموریت بازرسی، دیگری را با اعطای یک ماشین لباسشویی و نفر بعدی را با دادن یک تلویزیون راضی نگه دارد. »
سرانجام بکن باوئر نقش کلیدی ماجرا را ایفا کرد:
« به هر شکل چانه زدنها ادامه پیدا کرد و سرانجام نویه برگر پیروز شد. قرار شد در صورت قهرمانی جهان پاداشی ۳۵ هزار دلاری به ما داده شود. پیشنهاد نهایی را به رای گذاشتیم و نتیجه آن ۱۱-۱۱ شد. مجبور شدیم رای گیری را تجدید کنیم. اما این بار ۱۲ نفر موافق بودند و ۱۰ نفر مخالف. بکن باوئر تنها مخالفی بود که به جمع موافقان پیوست. این کار او از نظر من، بزدلی بود. اما بعدها متوجه شدم که درک عمیق و تاکتیک ماهرانه او از بروز یک فاجعه جلوگیری کرد. »
اما در جام جهانی هم شرایط چندان بهبود نیافت و کادر فنی عملا نقشی منفعل داشت: « وقتی تیم ملی آلمان غربی در برابر آلمان شرقی (۱-۰) مغلوب شد، همه به جز بکن باوئر روحیه خود را باختند. هلموت شون مربی تیم همه امیدهایش را از دست رفته میدید و تیم ملی را پیشاپیش شکست خورده به حساب آورد. او از شدت ناراحتی به بستر پناه برد و دستور داد برایش شیر گرم ببرند.
در این شرایط تنها بکن باوئر بود که با روحیه عالی خود، زمام امور را به دست گرفت، به جای مربی قدرت را قبضه کرد و معجزه را به وجود آورد. او بود که در همه این باور را ایجاد کرد که میتوانند همچنان برای قهرمانی جهان تلاش کنند. »
برایتنر در فینال جام نقشی کلیدی داشت و وقتی در دقیقه ۲۵ مسابقه آلمان غربی صاحب یک پنالتی بحث برانگیز شد، پشت توپ ایستاد تا بازی را به تساوی بکشاند. اما چرا او؟ پل میگوید: « ما پنالتی زن مشخصی نداشتیم و من آخرین نفری بودم که کادر فنی انتخاب میکردند. ولی من میدانستم هیچ کس حاضر نیست این مسوولیت را قبول کند. ولفگانگ اوورات جلو آمد و به من گفت: پل؛ چه اتفاقی افتاده؟ تو میخواهی این پنالتی را بزنی؟ گفتم: پس فکر کردی اینجا دارم چه کار میکنم؟ حالا بکش کنار!
ثانیههایی بعد همه چیز تمام شد و ماموریت من نیز به انجام رسیده بود. بردن در فینال جام، احساس خیلی خوبی بود و حتی امروز هم تشویقهای بیپایان جمعیت را به خاطر میآورم. »
اما آلمان در جام جهانی ۱۹۷۸ به عنوان مدافع عنوان قهرمانی ناکام ماند. رقابتهایی که برایتنر به دلیل اختلاف با فدراسیون در تیم ملی آلمان حضور نداشت. او در مقایسه دو تیم، کاپیتانها را با هم مقایسه میکند:
« بعد از رفتن بکن باوئر، این برتی فوگتس بود که کاپیتان تیم ملی شد. او مرد تصمیم و عمل نبود و بازیکنان نیز برایش تره خرد نمیکردند! ما از ابتدا فوگتس را به عنوان مامور فدراسیون و خبرچین شناخته بودیم. هر وقت به مناسبتی حرف مربیان و اعضای فدراسیون پیش میآمد، تا سر و کله فوگتس پیدا میشد، فوری حرفمان را میخوردیم و میگفتیم: مواظب باشید! فدراسیون ممکن است بشنود! فوگتس همان زمان هم قراردادی با فدراسیون در جیب داشت که طبق آن، قرار بود در آینده مربی تیم ملی نوجوانان شود. به همین خاطر خودش را در شمار کله گندههای فدراسیون به شمار میآورد. »
سرانجام برایتنر در جام جهانی ۱۹۸۲ به جمع ژرمنها بازگشت و با این تیم نایب قهرمانی جهان را کسب کرد. او هنوز هم تنها مدافعی است که در دو فینال جام جهانی گلزنی کرده است.
انتهای پیام/