یکی از انتقامجویانهترین مسابقات تاریخ فوتبال جهان، به مرحله نیمهنهایی یورو 1988 آلمان برمیگردد؛ جایی که لالههای نارنجی به زمین رفتند تا انتقام اتفاقات جنگ جهانی دوم را از ژرمنها بگیرند.
ورزش دات آنلاین- از زمانی که هلندیها در جنگ جهانی دوم مورد هجوم نازیها قرار گرفتند، آتش نفرت هلندیها از ژرمنها زبانه کشید. پس از آن هلندیها جایی را جز میدان فوتبال نداشتند تا انتقام حملات نظامی رایش سوم را بگیرند.
همه چیز از آنجایی آغاز شد که نازیها تصمیم گرفتند که به خاک هلند حمله کنند. در جریان جنگ جهانی دوم؛ ارتش هیتلر میخواست که از فرودگاههای هلند برای بمباران انگلیس و فرانسه استفاده کند، چرا که برد هواپیماهای آلمان و میزان سوخت آنها برای حمله به انگلستان کافی نبود. مردمان سرزمین لالههای نارنجی، سرانجام پنج سال بعد و در روز پنجم ماه می، از اشغال نیروهای نازی آزاد شدند و به همین دلیل، این روز به نام آزادی هلند نام گذاری شد که هلندیها هر ساله در این تاریخ جشن ملی برگزار میکنند. هر ساله این جشن به آنها یادآوری میکند که آلمان و آلمانی دوست آنها نیست و باید از هر فرصتی برای انتقام گرفتن استفاده کنند.
تابستان 1988 در هامبورگ، فرصت طلاییای بود تا لالههای نارنجی یک روز تاریخی دیگر را رقم بزنند. هلند باید در مرحله نیمهنهایی جام ملتهای اروپا به مصاف آلمان میرفت. فرانس بکن بایر هدایت آلمان غربی را در این رقابتها به عهده داشت. کسی که در فینال جام جهانی 1974 به عنوان کاپیتان آلمانیها به مصاف نارنجی پوشان هلند رفت و توانست قهرمانی جهان را برای کشورش به ارمغان بیاورد.
این بار هم این آلمانها بودند که جنگ را آغاز کردند؛ درست مثل چندین سال قبل در جنگ جهانی دوم. ساعت یک بامداد روز قبل از مسابقه، یک خبرنگار آلمانی به رود گولیت، کاپیتان محبوب هلندیها زنگ زد تا از او بپرسد که قبل از میلان در چه تیمی بازی میکرده است. رسانههای آلمانی که قبل از دیدار دو تیم در فینال جام جهانی 1974 هم برای یوهان کرویف دردسرساز شده بودند و با تیتر ((کرویف،شامپاین و دختران برهنه)) تمرکز ستاره وقت فوتبال هلند را بر هم زده بودند؛ این دفعه هم دست به کار شدند تا گولیت را مورد تهاجم جنگهای روانی خودشان قرار دهند.
اما انگار قصهی این بازی با فینال 1974 کاملا فرق داشت. نارنجی پوشان در نیمه نخست یکی از بهترین بازیهای آن سالهای خودشان را به نمایش گذاشتند. تیم رینوس میشل آنقدر آماده بود که برایش فرقی نداشت در برابر آلمان بازی میکند یا یک تیم درجه سه اروپایی. در نیمه دوم و بر خلاف جریان بازی، یورگن کلینزمن در صحنهای مشکوک به رود گولیت برخورد کرد تا داور رومانیایی نقطه پنالتی را نشان دهد. لوتار ماتیوس که منفورترین بازیکن تیم ملی آلمان نزد هلندیها بود این پنالتی را گل کرد؛ اما این پیروزی دوامی نداشت و 19 دقیقه بعد، داور یک پنالتی دیگر، اما این بار به سود هلند اعلام کرد که رونالد کومان این پنالتی را تبدیل به گل کرد تا حساب کار به تساوی کشیده شود. در دقایق پایانی بازی، فان باستن گل پیروزی بخش تیم میشل را وارد دروازه آلمان کرد تا آنها به عنوان فینالیست جام ملتهای 86 شناخته شوند.
گر بلوک، مربی هلندی تیم ملی هندوراس در آن سالها پس از پیروزی هلند در برابر آلمان، در خیابانهای تگوسیکالپا شروع به دویدن کرد. اهالی آمستردام هم هم در میدان لایدشپلاین دوچرخههایشان را به هوا پرتاب میکردند و شعار ((دوباره دوچرخههایمان را پس گرفتیم)) را فریاد میزدند. قبلاً آلمانها تمام دوچرخههای آنها را در زمان اشغال هلند مصادره کرده بودند. دکتر ال دیونگ که بخش عمدهای از عمر خود را صرف نوشتن تاریخ رسمی هلند در جنگ جهانی کرده میگوید:(( وقتی هلند گل زد در اتاقم شروع به رقصیدن کردم. من دیوانه فوتبالم و چه کردند این بچهها! البته که این بازی نوعی جنگ بود؛ عجیب است که انکارش میکنند.))
شاید این اولین بار بود که رسانههای هلندی هم سختگیر هلندی هیچ انتقادی از تیم نمیکردند و حتی از آنها تشکر هم شد. روزنامههای داخلی برخی از خطاهای بازیکنان تیم را نادیده گرفتند؛ چرا که این رفتارها نمادهایی از دوران مقاومت بودند. فن ارله، دفاع راست هلند هم انکار کرد که در جریان بازی موهای رودی فولر را کشیده است و خبرنگارها هم اصراری بر این موضوع نداشتند و خیلی زود حرفهای فن ارله را باور کردند؛ اما همه آنها میدانستند واقعیت چیست؛ ولی یک مبارز نهضت مقاومت هرگز درباره کارهای قهرمانانهاش صحبت نمیکند.
نبرد هامبورگ یک عقدهگشایی برای مردم سراسر جهان بود. در کنفرانس مطبوعاتی پس از مسابقه، 150 خبرنگار خارجی از جا برخاستند و به رینوس میشل ادای احترام کردند.
چندی بعد، کتاب شعری در وصف این دیدار به چاپ رسید که بازیکنان و شاعران هلندی برای این مسابقه تاریخی، هر کدام یک شعر سروده بودند. بهترین شعر میان بازیکنان به جانی رپ تعلق داشت که این طور به اتمام رسید:
«پیراهن جدید واقعا فقط ارزش پاک کردن کثافتهایتان را دارد.»
به نظر میرسد پس از آن شب هامبورگ؛ دیدگاه هلندیها نسبت به آلمانیها به مراتب منفیتر شد. چرا که در سال 1993 یک موسسه ارتباطات بین المللی در هلند گزارشی در رابطه با دیدگاه نوجوانان هلندی نسبت به کشورهای اروپایی ارائه داد. در این گزارش از مخاطبان خواسته شده بود که کشورهای اروپایی را به ترتیب احساس مثبتی که نسبت به آنها دارند بنویسند؛ که نام آلمان در انتهای جدول به چشم میخورد. این گزارش نشان داد که نوجوانان بیشتر از بزرگسالان از ژرمنها تنفر دارند. فقط افرادی که در زمان اشغال هلند زنده بودند تا این حد از آلمان بیزار بودند. انگار تغییری رخ داده بود، و دلیلش را فقط میشد در فوتبال پیدا کرد.
انتهای پیام/