سه اسم بزرگ کنار هم نیمکت تیم ملی والیبال را اگر دقیقه نود اتفاق عجیبی رخ ندهد، پر می کنند.
ورزش دات آنلاین-این روزها والیبال درمانی در جلسات کمیته فنی فدراسیون با تعداد زیادی صاحب نظر و کارشناس سه نوبت را گذارنده تا به نسخه درمان تضمینی برسد.
والیبالی که در بازیهای آسیایی مثل کشتی و چند رشته معدود دیگر با طلا آبرو داری کرد وقتی در انتخابی المپیک ناکامیاش با استعفای بهروز عطایی هم زمان شد از رسیدن به پاریس ناامید نشد. المپیک پاریس هنوز هم برای والیبالیها اگر در لیگ ملتها خوب نتیجه بگیرند از طریق رنکینگ قابل دسترس است. اما حال تیم ملی والیبال بعد از استعفای عطایی و حواشی آن بیشتر از تحول فنی نیاز به سوپرایزی بزرگ برای درمان روحیه تیمی دارد.
برند سعید معروف و محبوبیت او میتواند نسخه تضمینی خوبی باشد اگر از کلیشه بازی با نامهای بزرگ عبور کنیم. معروف هم محبوبیت دارد و هم قابلیت فنی برای تحولی بزرگ. هر چند انتقاد رزومه خالی او از مربیگری زمزمه میشود اما گاهی ریسکهای بزرگ با اسطورههای زنده (لقب FIVB به سعید معروف) میتواند راه گشا باشد.
طبق شنیدههای موثق ما طرح سرمربیگری سعید معروف در کنار مشاوره فنی آلکنو و مربیگری توتولو این روزها بیشترین شانس را برای آینده والیبال ایران در صورت قبول این سه ضلع مثلث دارد. اضلاعی که به نظر میرسد دو ضلع آن تقریبا موافق و فقط راضی شدن آلکنو مانده است. البته شرایط سعیدمعروف را هم باید در نظر گرفت.
در این بین طرح مورد علاقه محمدرضا داورزنی رییس فدراسیون والیبال همین فرمول با کمی تغییر است. جایی که الکنو در راس بایستد و معروف و توتولو کنارش باشد.
محبوبیت معروف میتواند اقبال و استقبال عمومی را به والیبال برگرداند و تجربه وی در کنار مشاورههای دو با تجربهتر نیمکت تیم ملی ترکیب برندهای را بچیند. ترکیبی که تقریبا هم وزن در دنیا هم نداشته باشد.
کار تیم ملی والیبال ایران از فقط تغییرات فنی گذشته و بیشتر به مهرههایی نیاز است که که اوضاع کنونی را با برند خود از بحران خارج کند. بالاتر از سعید معروف در تمام تاریخ والیبال ایران بیتعارف وجود نداشته و هیچ گاه حرف و حدیثها از میزان محبوبیت او کم نکرده است. این روزها منتقدها بیم بازگشت معروف و خوش خبر را هم دارند اتفاقی که هر چقدر هم زمان خودش نقد پذیر بود، نتایجش کتمان ناپذیر است.
همچنین تمام اسمهایی که برای نیمکت ایران مطرح شده برابر محبوبیت معروف بازنده هستند. شاید ایران جایی نباشد که تجربه روشنی از به کارگیری اسطورههایش در بحران داشته باشد اما حساب والیبال و اتفاقاتش همیشه با بقیه جدا بوده است.
همان طور که احسان حدادی در فاصله کمی از خداحافظی با دایره پرتاب داوطلب ریاست در دوومیدانی شده یا بقیه قهرمانان با کت و شلوار میز ریاست را برای کمک به رشتهشان انتخاب کردند، معروف هم قابلیت برگردان عزت والیبال را چند قدم آن طرفتر از زمین و بازی کردن دارد. ضمن اینکه والیبال ایران چیزی برای از دست دادن ندارد. بعد از نرسیدن فوتبال، هندبال و بسکتبال به المپیک پاریس فقط والیبال است که از مسیری سخت میتواندتنها نماینده تیمی ایران در المپیک باشد. طی کردن این مسیر سخت قطعا همه چیز را از حالت معمولی خارج میکند و ریسکی بزرگ میطلبد.
اگر اتفاق عجیبی نیافتد میتوانیم سعید معروف را روی نیمکت تیم ملی والیبال ببینیم و این بار والیبال را با دست فرمون ستاره بزرگش به نبرد بامدعیان بزرگ جهان بفرستیم. کم تجربگی او در مربیگری را هم به دستیاران کنارش ببخشیم تا اعتلای آنچه در والیبال از دست رفته محقق شود.