لوییس فیگو امروز 51 ساله شد، ستارهای که همواره نامش در کنار خیانت در فوتبال آورده میشود.
ورزش دات آنلاین- ضربهٔ کرنر به سود رئال مادرید اعلام شد و حالا بازیکنی که تمام نگاهها به او خیره بود باید به فاصلهٔ چند متری هواداران بارسلونا میرفت و ضربهٔ کرنر را برای دشمن دیرینهٔ کاتالانها ارسال میکرد. کسی نمیداند در آن لحظات چه چیزهایی در سر لوییس فیگو گذشت، شاید حتی خودش هم درست آن ثانیهها را به خاطر نیاورد، چرا که در میان ناسزاها و سوتهای کرکننده غرق شده بود.
تماشاگرها دست بردار نبودند؛ شاید اگر کسی به آنها اجازه میداد، همان شب خون ستارهٔ پرتغالی را میریختند. توهینها و سوتها ادامه داشت تا اینکه فیگو به سمت نقطهٔ کرنر رفت؛ حالا بارساییها فرصت داشتند تا خوکهایی که برای فیگو به ورزشگاه آورده بودند را به او تقدیم کنند. کلهٔ خوک به سمتش پرتاب کردند تا نشان دهند او در نظرشان چیزی بیشتر از یک خائن نیست.
شاید در آن دقایق، فیگو به تمام روزهایی که او را به اینجا رسانده بود فکر میکرد. او تا چندی پیش، عزیز این هواداران بود، ستارهٔ بیبدیلشان، همانی که مقابلشان ایستاده بود و مادریدیها را مسخره کرده بود، اما حالا خودش به اردوگاه دشمن پیوسته بود.
در این بحبوحه، فلورنتینو پرز سیگاری روشن کرد و با لبخند به صندلیاش تکیه داد؛ لبخند او تحقیرآمیز بود، انگار به خودش میبالید که توانسته اینگونه باعث حرص و جوش بارساییها شود. هر چه باشد، او کسی بود که فیگوی دوستداشتنی را از کاتالانها گرفته بود؛ آری، پرز کارگردان اصلی این نمایش عشق و نفرت در نیوکمپ بود.
پرز در سخنرانیهای انتخاباتی خود برای ریاست رئال مادرید مدعی شده بود لوییس فیگو را به مادرید میآورد؛ اما فیگو سریعا این ادعا را تکذیب کرد و رسما اعلام کرد که بازیکن بارسلونا است و دوست ندارد برای رئال بازی کند، اما انگار قراردادی که بین مدیربرنامههای فیگو و پرز امضا شده بود دردسر ساخته بود.
خوان گاسپارت، رئیس سابق باشگاه بارسلونا در مصاحبه با ال اسپانیول و در مورد جدایی فیگو گفت: «شبی که من رئیس بارسا شدم، بهترین بازیکن لالیگا راهی رئال شد. بله، از لوئیس فیگو صحبت میکنم. آن یک بازی کثیف، شبانه و خیانتکارانه از سوی دوست خوبم فلورنتینو پرز بود. پرز شروعی اینگونه در باشگاه رئال مادرید داشت. همان شب فیگو به من زنگ زد و گفت خوان، دو بلیط دارم یکی برای بارسلونا یکی برای مادرید. به او گفتم فرودگاه به استقبالت میآیم ولی پاسخ داد که اگر به رئال نروم، ایجنتم باید مبلغی هنگفت را به عنوان غرامت پرداخت کند. او گفت که حاضر است در بارسا بماند اگر ما حاضر شویم این غرامت را پرداخت کنیم و اینکه دوست ندارد خیانت کند. من گفتم این مبلغ را پرداخت خواهیم کرد ولی فیگو گفت باید چکی به عنوان ضمانت بدهم. تصور کنید ساعت ۱۲ شب چنان درخواستی از من داشت. به او گفتم من به نام بارسا قطعا به تعهدم عمل خواهم کرد ولی او فردایش به رئال پیوست تا خیانت قرن شکل بگیرد. »
حالا لوئیس فیلیپ مادریا کائریو فیگو ۵۱ ساله شده، کسی که شاید فکرش را هم نمیکرد با استعداد فوقالعادهای که دارد، چندین سال پس از بازنشستگی او را با خیانت به یاد بیاورند، اما ماجرای پیوستنش از بارسلونا به رئال مادرید، باعث شد تا کمتر کسی نام فیگو را بهخاطر تواناییهای خارقالعادهاش در زمین به خاطر داشته باشد.
البته فیگو نه اولین یاغی دنیای فوتبال بوده و نه آخری. یاغیها در همه جای دنیا حضور دارند، حتی در کشور خودمان ایران. مهدی هاشمینسب را باید معروفترین یاغی تاریخ فوتبال ایران معرفی کرد، کسی که از پرسپولیس راهی استقلال شد و با پیراهن آبی موفق شد دروازهٔ تیم سابقش را باز کند و تبدیل به یکی از منفورترین بازیکنان نزد پرسپولیسیها و یکی از محبوبترینها نزد استقلالیها شود.
یا دنیس لاو، ستارهٔ سالهای دور منچستر یونایتد که پس از افتخارآفرینی در پیراهن سرخ، راهی منچستر سیتی، تیم همشهری و رقیب شد و حتی دروازهٔ یونایتد را باز کرد و باعث شد شیاطین سرخ به دستهٔ پایینتر سقوط کنند.
و یا یوهان کرویف بزرگ، اسطورهٔ باشگاه آژاکس در سالهای آخر دوران فوتبالش به فاینورد پیوست که دشمن قدیمی آژاکس محسوب میشود.
سول کمپبل، آندریاس مولر، زلاتان ابراهیموویچ و حتی کارلوس توز از دیگر یاغیان تاریخ فوتبال جهان هستند، اما باید پذیرفت هیچکدام از این بازیکنان به اندازهٔ فیگو به تیمشان ضربه نزدند؛ ستارهٔ پرتغالی به یک نقطهای از قلب کاتالانها شلیک کرد که جای زخمش تا ابدالدهر درمان نمیشود.
انتهای پیام/