
تیم ملی فوتبال، برای جام ملتهای آسیا آماده میشود. ولی آیا امیدی به موفقیت این تیم هست؟ زمان مطرح کردن معایب این تیم به موقع است یا دیگر دیر شده است؟
ورزش دات آنلاین- تیم ملی فوتبال کشورمان بعد از تساوی مقابل ازبکستان در راه انتخابی جامجهانی، باید وارد مقصد و آوردگاه بعدی شود. جام ملتهای آسیا. جایی که فوتبال ایران برای رسیدن به قهرمانی در این گردهمایی بزرگان آسیاییها مدتهاست که انتظار کشیده است. اما آیا تیم ملی میتواند انتظارات را برآورده کند؟ آیا ظرفیتهای فوتبال ملی با قهرمانی در جام ملتهای آسیا برابری میکند؟ در واقع هم باید پاسخ مثبت بدهیم و هم تا اندازهای نگران باشیم. اینکه با استناد به قهرمانی در دو تورنمنت چهارجانبه خودمان را «علامه دهر» بدانیم و «هیچ خدایی را بنده» نباشیم فقط فریبی است شیرین که در سختترین میادین گریبانگیرمان میشود. وقتی به تیم سختی مثل ازبکستان خوردیم آن وقت معلوم شد که چند مرده حلاجیم وگرنه بردن و پیروزی مقابل افغانستان و هنگکنگ و تیمهای سید سوم و چهارم آسیا که نباید ونمی تواند مایه مباهات باشد.
تیم ملی برای میادین سخت آنقدر آبدیده هست؟ آیا میراثی که همه از آن به نام میراث کیروش یاد میکنند برای جام ملتهای آسیا هم معجزه میکند؟ باز هم با یک دوگانه سخت مواجه هستیم. بازیکنان تیم ملی بازیکنان کمتجربه یا بیتجربهای نیستند. به غیر از لژیونرها که گاهی در تیمهای خود پایی به توپ میزنند، سردار آزمون و مهدی طارمی را باید جزو دسته بازیکنانی لحاظ کنیم که میتوان روی علم فوتبال و تجربه آنها حساب کرد. در مورد بازیکنان داخلی هم سطح فوتبال ایران آنقدر نسبت به دو دهه گذشته بالاتر رفته که نگرانی از این بابت نیست. ولی فراموش نکنیم همین تیم «عزیز دُردانه» فوتبال، در جامجهانی سال گذشته بدترین نتایج را کسب کرد. مقابل انگلیس باخت سنگینی تجربه کرد و برابر آمریکای جوان آنقدر ترسو بود که وقتی از میراث کیروش نام میبریم بیشتر از آنکه مایه مباهات باشد، باعث تردید است. فارغ آنچه که سال گذشته از نظر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران گذشت و تیم ملی هم متاثر از آنها بود، مقابل انگلیس، بازیگر خوبی نبودیم و مقابل آمریکا هم نمایش غول اول آسیا را نداشتیم. اگر متر و معیار موفقیت ایران بازی با تیمهای درجه سه و چهار آسیاست که منطقی است و ما همچنان حرف اول آسیا را میزنیم. ولی وقتی پای غولهای واقعی به میان آید ما چه جایگاهی داریم؟ بعد از جامجهانی تیم ملی محک جدی نخورده و تنها دلخوشی امیر قعلهنویی و نیمکت پرتعداد دستیارانش قهرمانی در جام کافا و تورنمنت اردن بوده است. آیا میتوانیم مقابل ژاپن، کرهجنوبی، استرالیا و حتی عربستان هم سربلند باشیم.
واقعیت این است که بهتر است نگران باشیم. نگرانی برای تیمی که هزار «منیت» را با خود به هر مسابقهای میبرد و بازیکنانش به رکوردهایی دست پیدا میکنند که برای آن سختی نمیکشند و حاصل آن موفقیتهایی است که صدای «بهبه» و «چهچه» از طیف هواداران شنیده نمیشود. واقعیت این است که ما نمایش دلپذیری داریم وقتی که حریفان دلنشین نیستند. ما نمیدانیم مقابل «دلبران» آسیایی چگونهایم. با تیمی که تعدادی از بازیکنان آن از مرز 30 سالگی رد شدهاند یا کمک مربیان آن طاقت شنیدن کوچکترین نقدی را ندارند، وقتی دبیرکل فدراسیون فوتبال از رسانهها میخواهد برای رسیدن به قهرمانی در آسیا قلمها را زمین بگذارند، به نظرتان تیم ملی را میتوان نقد کرد و گفت: «چشممان آب نمیخورد؟» فرض کنید قهرمان شدیم! بعد از آن فدراسیون فوتبال چه برنامهای دارد؟ بله به خوبی میدانیم چندین ماه به مدح و ثنای تیمی خواهیم پرداخت که با مشکلات زیاد قهرمان آسیا شده است! اما کسی هست که واقعیتها را بگوید؟ آن هم واقعیتی که مثل روز روشن است؟
انتهای پیام/