هیکل و جنسیت ملاک پرچمداری!

تاریخ: ۱ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۰۰:۰۲

کدخبر: 62516

هیکل و جنسیت ملاک پرچمداری!
هر ۴ سال یک بار و قبل از آغاز بازی های آسیایی، بحث انتخاب پرچمدار کاروان ورزشی ایران به یک بحث جدی در ورزش بدل می شود. زن یا مرد؟ از چه رشته ای؟ در سالهای اخیر با مشترک شدن پرچمداری بین دو ورزشکار زن و مرد، بسیاری از مشکلات ورزش ایران خاتمه یافت!

ورزش دات آنلاین- انتخاب پرچمدار در بازیهای آسیایی طبعا از پرچمدار بازیهای المپیک دشوارتر است. زیرا در المپیک تعداد کمتری ورزشکار از کشورمان فرصت می‌کنند که در بازیها حضور یابند و از طرف دیگر، مدالهای ما در المپیک به دو سه رشته خاص محدود می‌شود. حالا با این شرایط، اگر در نظر بگیریم که عموما در مراسم آغاز بازیهای المپیک، تعداد زیادی از ورزشکاران ایرانی هنوز به محل برگزاری بازیهای اعزام نشده‌اند، طبعا گزینه‌های بسیار کمتری باقی می‌مانند و انتخاب پرچمدار از بین این نفرات کار چندان دشواری به نظر نمی‌رسد. اما در بازیهای آسیایی شرایط کاملا متفاوت است. .

کار دشوار انتخاب پرچمدار در بازیهای آسیایی

در بازیهای آسیایی ایران معمولا یکی از بالانشینان جدول توزیع مدالها است. اگر رتبه نازل دهمی سال ۲۰۰۲ را کنار بگذاریم، ایران همواره در بین شش کشور برتر مسابقات حضور داشته است و در چهار دوره اخیر بازیهای آسیایی نیز به ترتیب ششم، چهارم، پنجم و ششم شده است. در هر یک از این ادوار مدالهای کاروان ایران به حدود ۵۰ مدال می‌رسد و در سه دوره اخیر نیز مدال‌های طلای ایران به ترتیب ۲۰، ۲۱ و ۲۰ بوده است. به این ترتیب انتخاب پرچمدار کاری بسیار دشوار می‌شود. می‌توان ملاک را بر افتخارات قرار داد. یا کسوت یا حتی ظاهر ورزشکار. هر کدام از این عوامل می‌توانند تاثیرگذار باشند و به این ترتیب هم پرچمداری بهداد سلیمی در دوره گذشته و هم رسیدن این افتخار به ورزشکارانی چون صمد نیکخواه بهرامی، علی دایی، حسین رضازاده و… می‌تواند دلایل منطقی فراوانی داشته باشند.

کسوت؛ اولین ملاک برای پرچمداری

در اولین حضور کاروان ایران در بازیهای المپیک سرهنگ بهارمست پرچمدار کاروان ایران بود. سال ۱۹۴۸ بود و هیچ یک از ورزشکاران ایران تا قبل از این رقابت‌ها، در مسابقات برون مرزی شرکت نکرده بودند. به این ترتیب هیچ یک از ورزشکاران صاحب افتخاری نبودند که ملاک پرچمداری، مدالهای آنان باشد. اما از ادوار بعد و به دنبال مدال‌های وزنه برداری در مسابقات جهانی، این مشکل حل شد. در بازیهای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی نو، بهترین گزینه‌ها برای پرچمداری کاروان، جعفر سلماسی (برنده اولین مدال تاریخ ورزش ایران در المپیک) و محمود نامجو (اولین قهرمان وزنه برداری جهان و نخستین طلایی ورزش ایران) بودند. از بین این دو ورزشکار، نامجو انتخاب شد. او یک سال بعد در المپیک ۱۹۵۲، آن گاه در المپیک ۱۹۵۶ و سرانجام در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ نیز پرچمدار کاروان ایران بود. البته در بازیهای ۱۹۵۸ دو قهرمان المپیک (امامعلی حبیبی و غلامرضا تختی) نیز در کاروان حضور داشتند اما هنوز هم کسوت مهم‌تر از افتخارات در نظر گرفته می‌شد و حضور نامجوی ۴۲ ساله در بازیها، سبب شد که کسی ایرادی به انتخاب پرچمدار نگیرد. دو سال بعد در بازیهای المپیک ۱۹۶۰ نیز قرار بود غلامرضا تختی پرچمدار ایران باشد اما خود تختی ترجیح داد به خاطر کسوت، این پرچم را به جعفر سلماسی بدهد که حالا به عنوان مربی تیم ملی وزنه برداری، در کاروان ایران حضور داشت.  

هیکل‌های تنومند، عامل انتخاب پرچمدار

گاهی اوقات برنامه بازیها سبب می‌شود که یک ورزشکار علیرغم تمام شایستگی‌های خود شانسی نداشته باشد که پرچمدار کاروان باشد. برای مثال در اواخر دهه ۶۰  میلادی و اوایل دهه ۷۰ و در روزهایی که محمد نصیری در وزنه برداری جهان می‌درخشید، او هرگز شانس پرچمداری را به دست نیاورد. زیرا مسابقات وزنه برداری از جمله نخستین مسابقاتی بود که بعد از افتتاحیه بازیهای آغاز می‌شد و هیچ کس دوست نداشت دستان وزنه بردار پر امید ایران، با گرفتن پرچم در مراسم افتتاحیه خسته شود. به این ترتیب نصیری تنها یک بار پرچمدار ایران شد؛ اختتامیه بازیهای آسیایی تهران (۱۹۷۴)!

سه دوره پرچمداری کاروان ایران

در بین حاضران بازیهای آسیایی، رضا سوخته سرایی از بقیه خوش اقبال‌تر بود. او در بازیهای آسیایی ۱۹۸۲ یکی از معدود بازماندگان ورزش ایران از مسابقات ۱۹۷۴ بود؛ جایی که سوخته سرایی در آن به مدال نقره رسیده بود. طبیعتا او در بین اعضای کاروان بسیار کوچک ایران، پر افتخارتر از سایرین بود و طبیعی بود که با  داشتن اندام تنومند خود، این افتخار نصیب او شود. سوخته سرایی در آن سال طلای مسابقات را هم کسب کرد تا چهار سال بعد، باز هم پرچمدار شود. در سال ۱۹۸۶ او در کشتی فرنگی شرکت کرد و باز هم طلا گرفت و به این ترتیب به هنگام رژه بازیهای ۱۹۹۰، او هم از دیگران پیش کسوت‌تر بود، هم عظیم الجثه‌تر و هم پرافتخارتر. ملاک انتخاب کنندگان هم به هیچ وجه افتخارآفرینی در المپیک نبود. در غیر این صورت می‌توانستند نیم نگاهی به عسگری محمدیان داشته باشند که اولین مدال المپیکی ایران را بعد از انقلاب به دست آورده بود و در بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ نیز شرکت داشت.

زنان پرچمدار

انتخاب زهرا محروقی در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ از نکات عجیبی بود که نشان می‌داد ملاک‌های انتخاب پرچمدار تا چه اندازه در کشور ما با سرعت تغییر می‌کند. در بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ زنان ایرانی در مراسم رژه حضور پیدا نکردند. دو سال بعد لیدا فریمان بدون داشتن هیچ گونه افتخاری در تیراندازی، پرچمدار کاروان ایران در المپیک آتلانتا شد و این روال در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ نیز ادامه پیدا کرد.  

بعدها زنان دیگری نیز این افتخار را کسب کردند. هما حسینی در بازیهای المپیک ۲۰۰۸ و زهرا نعمتی در المپیک ۲۰۱۶ از جمله این نفرات بودند. در سال ۲۰۱۸ هم سیاست‌های پوپولیستی حاکم بر کمیته ملی المپیک سبب شد که اکثر کاندیداها زن باشند. نفراتی چون الهه احمدی در تیراندازی، الهه منصوریان در ووشو و کیمیا علیزاده در تکواندو که این شانس در ابتدا نصیب علیزاده شد؛ ورزشکاری که پیش از این، در المپیک نوجوانان نیز پرچمدار کاروان ایران بود. البته او به دلیلی مصدومیت بازیها را از دست داد و سرانجام این افتخار به احمدی رسید.  

جالب اینجاست که هرگاه یکی از ورزشکاران ایرانی در یک دوره بازیهای آسیایی پرچمدار بوده است، در آن مسابقات صاحب مدال شده و عموما رنگ این مدال هم طلا بوده است. اما تنها دو پرچمدار در کاروان ایران بوده‌اند که موفق به کسب مدال نشدند. نفر اولزهرا محروقی تیرانداز خراسانی بود تا مشخص شود مسوولین در سال ۱۹۹۸ تا چه اندازه در انتخاب پرچمدار، کج سلقیگی کرده‌اند. الهه احمدی هم در دوره قبل بازیها هفتم شد تا سندی باشد بر انتخاب نادرست و سیاست‌های غلط کمیته المپیک وقت.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

...