سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران، نسبت به نقدهای اخیر مصطفی هاشمی از عملکرد تیم ملی و وی، واکنش بسیار تندی نشان داد و علیه هاشمی حرف زد.
ورزش دات آنلاین- چند روز قبل مصطفی هاشمی سرمربی سابق تیم ملی بسکتبال ایران، در مصاحبهای تفصیلی انتقادات تندی را راجع به عملکرد تیم ملی بسکتبال خصوصاً سعید ارمغانی به عنوان سرمربی این تیم مطرح کرد که باعث شد ارمغانی نیز نسبت به این صحبتها واکنش نشان داده و جواب نقدهای هاشمی را با صحبتهای تندی بدهد.
* انتقادهای هاشمی مغرضانه بود
ارمغانی در ابتدای صحبتهای خود گفت: آقای هاشمی در انتقادهایی که از من به صورت کاملا مغرضانه انجام دادهاند فقط تصمیم داشتهاند که بنده را زیر سوال ببرند. او در ابتدای صحبتهای خود گفته است مسیر و شاخصههای ما برای طی کردن مسیر مشخص نیست و اگر هم مسیری طی میشود اشتباه است. به همین منظور قصد دارم در این رابطه شفافسازی انجام دهم.
* جوانگرایی خواسته فدراسیون است
وی ادامه داد: از اولین روزی که بنده به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شدم در مذاکراتی که با جواد داوری رئیس فدراسیون بسکتبال داشتیم، فلسفه ما بر این اساس بود که در کنار باتجربهها از نیروهای جوان و با استعداد خود استفاده کنیم تا کم کم به بدنه تیم ملی تزریق شوند، به همین دلیل زمینه را برای تغییر نسل فراهم کردیم که خواسته فدراسیون از بنده بود. این کار انجام شد و فلسفه و مبنای کار ما همین است. نمیدانم ما چطور باید فلسفه خود را به آقایان توضیح دهیم.
* نمیدانم جوانگرایی را چطور به او توضیح دهم
سرمربی تیم ملی بسکتبال ادامه داد: ایشان گفتهاند که جوانگرایی یعنی چه، به همین دلیل من جوانگرایی را به او توضیح خواهم داد؛ جوانگرایی یعنی پیتر گریگوریانها، متینها و جلالها را به تیم ملی دعوت کنیم و پس از قرار گرفتن آنها در جمع ۱۲ نفر پایانی، در بازیهای سخت به آنها میدان دهیم. بازیهایی مثل دیدار مقابل چین که هر کدام از آنها باید حداقل ۱۰ دقیقه بازی کنند، اتفاقی که در حال حاضر ما برای جوانها رقم زدهایم. اگر دقت کنید بازیکنی مثل پیتر در باشگاه خودش زمان بازی کافی نداشت اما در تیم ملی شرایط را فراهم کردیم که بتواند خودش را ثابت کند، چرا که استعداد لازم را دارد. حتی برنامهای چیدیم که این جوانان با استعداد دو بازی تدارکاتی بینالمللی را در ژاپن انجام داده و قدمهای رو به جلو برداشتهاند. جوانگرایی یعنی همین، نمیدانم جوان گرایی از نظر آقایان چگونه است! ترکیب تیم ایران مقابل چین و استرالیا هم همه چیز را مشخص میکند.
* هاشمی خودش چرا با مهرام به جمع ۴ تیم لیگ نرسید؟
ارمغانی در ادامه صحبت های خود تصریح کرد: هاشمی در قسمتی از صحبتهای خود نسبت به نتایج ما مقابل قزاقستان، اردن و چین انتقادهایی را مطرح و گفته است که اگر من بودم با این ترکیب پیروزی را به دست میآوردم. حقیقت این است که هر بازی شرایط خاص خودش را دارد و هر کسی که مربیگری را بفهمد این موضوع را نیز میداند. اگر بخواهیم این گونه انتقاد کنیم بنده باید به هاشمی بگویم چرا دو فصل پیش وقتی تیم قدرتمندی مثل مهرام با ستارههای پر شمار را در اختیار داشت حتی نتوانست در لیگ ایران به جمع چهار تیم پایانی راه پیدا کند؟ اگر قرار باشد این گونه انتقاد کنیم باید بگویم نتیجهای که هاشمی به دست آورد اصلاً خوب نیست. از نظر من چنین صحبتهایی نمیتواند فنی باشد و باید بدانیم هر بازی شرایط خاص خود را دارد و منصفانه صحبت کنیم. گاها در بازی اتفاقاتی میافتد که غیر قابل پیش بینی است. هیچ مربی از شرایط تیم یک مربی دیگر مطلع نیست، به همین دلیل شخص خود من هیچگاه به خودم اجازه نمیدهم این چنین درباره عملکرد مربی دیگری مغرضانه صحبت کنم.
* بحث منافع شخصی مطرح است
مصطفی هاشمی در بخشی از صحبتهای خود نسبت به استراتژی تیم ملی ایران مقابل چین نیز انتقاد کرده بود، ارمغانی در این رابطه اظهار کرد: آیا او میداند که برنامه و استراتژی ما برای بازی مقابل چین چه بود؟ آیا او میداند برنامههایی که ما داشتیم در زمین اجرا شد یا خیر؟ همانطور که گفتم اگر قصد داریم فنی صحبت کنیم باید منطقی به ماجرا نگاه کنیم، اینکه فقط بخواهیم با صحبتهای خود کسی را خراب کنیم نمیتواند فنی باشد و نشان از اهداف دیگری است که به نظرم به بحث منافع شخصی باز میگردد.
* خود هاشمی با کامرانی چگونه رفتار کرد؟
سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران ادامه داد: هاشمی در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز به بیاحترامی من نسبت به باتجربههای تیم اشاره کرده است که جا دارد اعلام کنم چنین چیزی اصلا درست نیست. بنده همواره احترام زیادی به باتجربهها قائل هستم و این را خود بازیکنان میدانند چون همه آنها را همانند برادر کوچک خود دوست دارم، اما سوال من این است که خود او با مهدی کامرانی اسطوره بسکتبال ایران چه رفتاری داشت؟ او را به بازی با قزاقستان دعوت میکند و روز بعد بدون حتی کوچکترین صحبت کامرانی را از تیم ملی کنار میگذارد. اگر احترام گذاشتن به باتجربهها از نظر مصطفی هاشمی چنین چیزی است بنده صحبتی ندارم. شما چگونه از جوانگرایی صحبت میکنید وقتی حتی احترام بزرگترها را در دوران خود نگه نداشتهاید؟ نفراتی مثل مهدی کامرانی، سعید داورپناه، اصغر کاردوست و ... برادران من هستند و به آنها احترام زیادی قائلم، اصلا درست نیست که بگوییم بنده به آنها بیاحترامی کردم.
* هاشمی سرمربی نباشد همه را نقد میکند
ارمغانی گفت: همیشه وقتی هاشمی در دوره ریاست کسی روی کار نبوده و سرمربی نیست، در رسانهها میگوید اگر من باشم قهرمان میشویم، در جام جهانی به دور دوم صعود میکنیم و ... کسی که چنین صحبتهایی را مطرح میکند خود هاشمی است و بنده اصلاً بسکتبال ایران را به نام خودم نزدهام. شما چه نتیجهای گرفتهاید و در آینده چه نتایجی به دست میآورید مهم نیست، برای من فقط موفقیت بسکتبال ایران اهمیت دارد و هیچگاه به خودم اجازه نمیدهم درباره عملکرد کسی بدون اطلاعات کافی انتقاد کرده و بخواهم شخصیت او را خراب کنم. خود جامعه بسکتبال باید تصمیم گیری کند که چه کسی همیشه چنین صحبتهایی را در رسانهها مطرح میکند. اینکه کنار گود بایستیم و بگوییم لنگش کن، درست نیست.
* استفاده از مربی خارجی اتفاق عجیبی نیست
هاشمی در بخشی از مصاحبه خود نقدهایی را راجع به انتخاب بچیروویچ به عنوان مدیرفنی مطرح کرده بود. ارمغانی در پاسخ به این اظهارات گفت: او گفته است هیچ کجای دنیا یک مربی خارجی را به عنوان مدیر فنی تیمهای ملی یا مسئول فنی تیمها انتخاب نمیکنند، بنده باید همین جا بگویم که اشتباه کردهاند و اطلاعاتی که دارند درست نیست. خود چین سالها قبل مربی به نام «دل هریس» را به عنوان مسئول کل تیمهای ملی چین به کار گرفته بود. ما هم در این دوره صلاح دانستیم بچیروویچ کنار تیم باشد چون بسکتبال چین را میشناخت و از نظر من انتخاب ایشان چیز غیر طبیعی نیست که هاشمی به آن اشاره کرده است. الان در همه جای دنیا کشورهای صاحب بسکتبال که از قدرتهای اصلی این رشته در جهان نیز به شمار میروند (مثل اسپانیا) حتی بازیکنان خارجی را هم به خدمت میگیرند تا نقاط ضعف خود را بپوشانند. اینکه مربی خارجی در کادر فنی یک تیم حضور داشته باشد یا به عنوان مدیر فنی در بسکتبال یک کشور کار کند اصلا چیز عجیبی نیست. باز هم تاکید میکنم که ما اگر مربی هستیم نباید به عنوان مربی کسی را عمدا بکوبیم.
* بسکتبال و کشف نسل طلایی را به نام خودم نزدهام
ارمغانی در ادامه انتقادهای تند خود از مصطفی هاشمی افزود: او در بخشی از مصاحبه خود نیز بنده را به کاری که نکردهام محکوم کرده است. هاشمی گفته من ورود و کشف نسل طلایی را به نام خودم زدهام و همواره من من من میکنم. جا دارد بگویم که آن شخصی که همواره من من من میکند خود شما هستید. در مصاحبه قبلی خودم همانطور که در ایسنا منتشر شد تاکید داشتم نسل طلایی را آقای غضنفری و فتحی با تلاشهای بسیار زیاد استعدادیابی و کشف کردند. من به همراه دو همکار خوبم آقایان مهران شاهینطبع و فرزاد کوهیان کار را به نتیجه رساندیم و این جوانان را وارد تیم بزرگسالان کردیم. بنده هیچ گاه نگفتم شخصا این کار را کردم و آن کسی که همیشه همه چیز را به نام خود میزند خود هاشمی است، من فقط قدم آخر را درباره نسل طلایی برداشته و آن جوانان با استعداد را به تیم ملی بزرگسالان وارد کردم. در مصاحبه قبلی خودم نیز گفتم که آقایان غضنفری، فتحی، شاهینطبع و کوهیان در این زمینه بسیار کمک حال بنده بودند و زحمت زیادی کشیدند. در واقع یک کار جمعی باعث به وجود آمدن نسل طلایی شد.
* مربیگری کار تیمی است
سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران ادامه داد: در آن زمان دو پایگاه تمرینی را در اصفهان و تهران به پا کردیم که در تهران آقای شاهینطبع و در اصفهان آقای کوهیان جوانان نسل طلایی را تربیت و روی تکنیک آنها کار میکردند تا به سطح ایدهآل برسند. هیچ وقت ادعا نکردهام نسل طلایی را من آوردم. همیشه گفتهام که قدم آخر را برداشتم و به عنوان سرمربی شجاعت کافی داشتم و این نسل را در آن دوره وارد تیم ملی کردم. حتی قصد داشتم حامد حدادی را هم در ۱۶ سالگی به تیم ملی بزرگسالان دعوت و از او در بازیها استفاده کنم، اما آقای فتحی گفتند که زود است و اجازه دهید دو سال بگذرد بعد او را به تیم بزرگسالان وارد کنیم که قبول کردم. من معتقدم سرمربیگری و مربیگری در یک تیم کاری تیمی است و همانطور که در مصاحبه قبل نیز به آن اشاره کردم، در این دوره هم نفراتی چون مهران آتشی و محمد کساییپور به بنده کمک بسیار زیادی میکنند.
* اطلاعات آقایان اشتباه است
ارمغانی تاکید کرد: آقایان درباره زمان مربیگری من نیز تاریخهای اشتباه گفته است که اصلاً رفتاری اخلاقی نیست و نشان میدهد او تنها تصمیم داشته به هر قیمتی شخصیت بنده را زیر سوال ببرد که این دور از انصاف و ادب است. بنده اوایل سال ۱۳۸۰ سرمربی تیم ملی شدم و با ورود آقای مشحون به عنوان رئیس فدراسیون اوایل سال ۱۳۸۱ از تیم ملی جدا شدم، در حالی که هاشمی گفته است من اواخر سال ۱۳۸۰ سرمربی شدم و اوایل سال ۱۳۸۱ از ایران رفتم. ضمن اینکه باید اشاره کنم بنده به تصمیم رئیس فدراسیون احترام گذاشته و هیچگاه چنین مصاحبههایی را همانند هاشمی انجام ندادم، چرا که هر کسی میتواند با فرد مورد نظر خود کار کند و این اصلا اتفاق بدی نیست.
* یوانوویچ کمک زیادی به ما کرد
او ادامه داد: هاشمی درباره یوانوویچ نیز صحبت کرده است. باید بگویم ما از همان ابتدا میدانستیم که او تنها دو ماه کنار ما خواهد بود، اما با توجه به اینکه ایشان از نظر فلسفه مربیگری به من نزدیک است از او تقاضا کردم که در ابتدای راه به بنده کمک کند تا برنامهها و فلسفه مد نظر خود را در تیم پیاده سازی کنیم. اتفاقاً در این مسیر نیز به ما کمک کردند.
* چون کاپیتان تیم ملی بودم، هاشمی به من حسادت میکرد
ارمغانی با اشاره به آمارهای اشتباه هاشمی تصریح کرد: او گفته که من سال ۱۳۶۵ از ایران خارج شده و سال ۱۳۸۰ به کشور برگشتهام، اما اگر به حافظه خود مراجعه کند من پس از آن که سال ۱۳۶۵ به مجارستان رفتم، چندین مرتبه برای حضور در ترکیب تیم ملی به عنوان بازیکن و کاپیتان که خود هاشمی هم جزو همان تیم بود، به ایران آمده و به تیم کشورم کمک کردم. البته باید تاکید کنم که در همان دوره هم هاشمی نسبت به بنده که از سوی مربیان به عنوان کاپیتان تیم انتخاب میشدم حسادت میکرد، چرا که معتقد بود او باید کاپیتان شود. باید یادآور شوم که انتخاب کاپیتان تصمیم مربیان بود و بنده نمیگفتم که چنین تصمیمی بگیرند، اگر حتی کاپیتان هم انتخاب نمیشدم باز هم به تیم ملی کشورم کمک میکردم. متاسفانه هاشمی از همان دوران نوجوانی و جوانی که با هم همبازی بودیم نسبت به بنده جبهه داشته است!
* مثل آقایان ساعتها پشت در اتاق مدیران باشگاهها نمینشینم
سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران ادامه داد: باید اشاره کنم که من در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ از بسکتبال ایران دور نبودهام که هاشمی چنین صحبتی را مطرح میکند. در این مدت با تیمهایی چون کاوه، ذوب آهن (با سرمربیگری فرزاد کوهیان)، فولاد ماهان سپاهان و چند تیم دیگر که در لیگ برتر ایران حضور داشتند به صورت مستقیم همکاری کرده و با لیگ ایران در ارتباط بودهام. صحبتهای او مبنی بر دور بودن بنده از بسکتبال ایران اصلا درست نیست، ضمن اینکه الان دیگر آن زمان نیست که نتوانیم از دو نقطه جهان با هم ارتباط داشته باشیم و از یکدیگر خبر بگیریم، الان نسل ارتباطات است و من همیشه به صورت مداوم با بسکتبال ایران ارتباط داشته و آن را میشناسم. اگر به عنوان سرمربی کار نکردهام به خاطر شخصیت من است، چون مثل آقایان نیستم که ساعتها پشت در اتاق مدیران باشگاهها بنشینم تا پس از ساعتها جوابم را بدهند و من را به عنوان سرمربی انتخاب کنند. چنین چیزی در مرام من نیست و در این مدتی که مجارستان محل زندگیام بود، ارتباط خوبی با بسکتبال ایران داشتهام.
* هاشمی سالها شاهینطبع و کوهیان را میکوبید، الان دلسوز آنها است؟
ارمغانی در پایان صحبتهای خود اظهار کرد: همیشه به مربیان ایرانی ارزش بسیار زیادی قائلم و روابط خوبی با همه این مربیان داشتهام، هیچ کس نیست که بگوید ارمغانی با من مشکل دارد. همواره سعی کردهام در حد توان و کاری که از دستم بر میآید به آنها کمک کنم. جا دارد تاکید کنم کسی که سالیان سال علیه افرادی چون شاهینطبع و کوهیان حرف زده من نیستم و هاشمی است. او بود که سالها درباره مربیان نظر داده و آنها را مثل بنده به شکل مغرضانه و ناجوانمردانه کوبیده است که بگوید همه چیز با حضور خودش خوب میشود. چگونه است که اکنون دلسوز شاهینطبع و کوهیان است؟ ما باید جوانمردانه زندگی کنیم و در کار نیز با صداقت پیش برویم.