انگار قرار نیست فوتبال زنان در ایران شکل درستی بگیرد. خشت ساختار آن از همان روز اول آنقدر بد پایهگذاری شد که به ثریا نرسیده کج رفته.
ورزش دات آنلاین- فوتبال زنان مغضوب و مهجور، کسی با نوش با آن برخورد نمیکند ولی تا دلتان بخواهد نیش بسیار. مگر میشود این همه تفاوت و تبعیض؟ بله میشود. در نگاه مدیران فدراسیون فوتبال هیچ چیز نشدنی نیست. مخصوصا زمانی که پای فوتبال زنان در میان باشد. در زمانهای که زنان برای برابری جنسیتی میجنگند و جامجهانی زنان به بهترین شکل برگزار میشود، ما هنوز اندر خم یک کوچه هستیم و هر از گاهی یک اردوی نصف و نیمه برگزار میشود تا برگ درخشانی به کارنامه مدیران فدراسیون فوتبال اضافه شود!
انگار قرار نیست فوتبال زنان در ایران شکل درستی بگیرد. خشت ساختار آن از همان روز اول آنقدر بد پایهگذاری شد که به ثریا نرسیده کج رفته. البته که فوتبال مردان هم خیلی درست و اصولی نیست ولی باور اینکه فوتبال زنان تا این اندازه فشل و ناکارآمد است درد بزرگی برای بخشی از جمعیت کشور است. بدبختی اینجاست که هم تماشاگران زن فوتبال دستشان از علاقمندیشان کوتاه است یعنی نه میتوانند به ورزشگاه بروند و هم بازیکنان تیمهای فوتبال زنان بعد از گذشت دو دهه موفقیت چشمگیری نداشتهاند. لطفا به اتفاقات و موفقیتهای جرقهای و بدون پایه و اساس توجه نکنید. درد همین است که به پیروزیهای «فیک» دل میبندیم و فکر میکنیم که با این سبک مدیریت بوده که توانستهایم موفقیتهایی داشته باشیم. لطفا به کارنامه فوتبال زنان نگاه کنید. چند سال قبل که اسم تیم ملی زنان ایران حتی در رنکینگ فیفا هم به چشم نمیخورد. چرا؟ چون مدتها بازیکنان تیم ملی پایشان به توپ هم نخورده بود. به این دستاوردهای کوچک دلخوش نباشیم. تیم ملی زنان هفته گذشته دو بازی دوستانه با تیم ملی روسیه داشت. و هر دو بازی را بدون گل زده و با شکست پشت سر گذاشت. چرا تیم روسیه را انتخاب کردید؟ بله جواب آن واضح است، چرا از تیمهای قویتری دعوت نمیکنید تا با تیم ملی زنان بازی داشته باشند؟ البته برای تیم ملی مردان هم از تیمهای درجه اول دنیا دعوت نمیکنیم یا عادت نداریم با آنها بازی کنیم. مثلا به همین جام کافا نگاه کنید. ببخشید که انتظار ما بالاست.
لازم نیست با ذرهبین دنبال دلایل شکستهای فوتبال زنان باشیم. «اظهر من الشمس» است که چرا میبازیم و موفق نمیشویم. حتی به المپیک هم نمیرویم یا اگر به جام ملتهای آسیا صعود کردهایم جایی برای موفقیت نیست. نه جوانگرایی درست انجام میدهیم، نه بلدیم بستری برای پرورش استعدادها مهیا کنیم، نه توجیهی پشت انتخاب سرمربی تیم ملی است. حتی تکلیف نایب رییس فدراسیون فوتبال هم مشخص نیست و علیرغم برگزاری دو مجمع، این سمت در فدراسیون فوتبال بلاتکلیف باقی مانده. حتی اگر هم از نظر قانونی وجهی به آن بدهند عملا این سمت در فدراسیون فوتبال فقط یک کارمند ساده است که در یک ساختار مردسالار حرفی برای گفتن ندارد. برای همین هم هست که از نیروهایی استفاده میشود که بُرش لازم را ندارند.
مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال، مسوول وضعیتی است که تیم ملی فوتبال زنان در آن قرار دارد. او باید پاسخ دهد که بعد از دو شکست برابر روسیه، (هر چند دوستانه) چه توضیحی از سرمربی تیم دریافت کرده و چه برنامهای برای آینده دارد. حتی معلوم نیست عملکرد مریم آزمون برای فدراسیون فوتبال قابل قبول بوده یا نه. به نظر میرسد تمام آنچه که از تیم ملی فوتبال زنان میبینیم نمایشی است که فدراسیون اجرا میکند تا نشان دهد به این بخش هم توجه دارد. اما این یکی دو مسابقهای که هر از گاهی برگزار میشود نمیتواند نه بازیکنان فوتبال را آماده رقابتهای مهم کند نه افکار عمومی را اقناع.
به امکانات فوتبال زنان نگاه کنید. قابل مقایسه با تیمهای درجه سوم مردان هم نیست. چرا؟ دلیل اینکه فدراسیون فوتبال قدمی برای فوتبال زنان بر نمیدارد چیست؟ بدیهی است وقتی مطالبهگری نه در سطح جامعه و نه در رسانهها وجود ندارد، فدراسیون فوتبال هم به راحتی از کنار آنها میگذرد. به تصویر سرمربی تیم ملی فوتبال زنان نگاه کنید، روی یک تخته وایت برد با ماژیک برنامههای تاکتیکی را برای بازیکنان شرح میدهد. به امکانات دیگران هم نگاه کنید. مانیتورهای متعدد برای آنالیز و تحلیل حریف. بله درست است که درس عشق در دفتر نباشد.
انتهای پیام/