دلایل بسیاری وجود دارد که حسن یزدانی باید از ضربه فنی شدن مقابل تیلور خوشحال باشد. ذر واقع پیروزی تیلور، برد کشتی گیر برتر در برابر یک پروسه تبلیغاتی بود!
ورزش دات آنلاین- در دو سه دهه اخیر تلاش های فراوانی شد که یک ورزشکار به عنوان نماد کشورمان انتصاب شود. برای سالها و دهه ها غلامرضا تختی به عنوان نماد ورزش ایران شناخته شده است ولی طبیعی است که مسوولان کشورمان هرگز برنمی تابند که ورزشکاری که در جبهه ملی ایران حضور داشته، طرفدار دکتر مصدق بوده و بدتر از همه این که خودکشی کرده است، به عنوان نماد کنونی ورزش ایران شناخته شود. تلاش ها آغاز شد و چهره هایی مثل رسول خادم، حسین رضازاده و سرانجام حسن یزدانی گزینه هایی بودند که تلاش شد از آن ها نمادسازی شود.
اولین محصول رسانه ای
وقتی کسی ظرفیت یک موفقیت یا عنوان را نداشته باشد، طبیعتا نمی تواند آن موقعیت را حفظ کند. اگر از رسول خادم بگذریم که در دورانی ظهور کرد که رسانه قدرت کنونی را نداشت و مساله پرسونال برندینگ personal branding از او نتیجه ای نداد، حسین رضازاده نخستین ورزشکاری بود که تلاش شد به یک چهره محبوب بدل شود. به این ترتیب تبلیغات حول و حوش او به شکل وحشتناکی اوج گرفت، اعلام شد او ملیت ترکیه ای را نپذیرفته( بدون هیچ سند رسمی و شاهدی!)، برایش لباس مخصوص مذهبی طراحی شد، حتی مراسم عقدکنان او در برابر خانه کعبه برگزار شد، این قدر او به عنوان مرد سال ورزش ایران انتصاب شد که موحب ناراحتی و اعتراض کلیه ورزشکاران طراز اول ایران در زمان خودش شد و سرانجام خداحافظی او از میادین ورزش بی سرو صدا و دقیقا در زمانی صورت گرفت که وزنه برداری ایران به علت سونامی دوپینگ ملی پوشانش در بدنام ترین شرایط ممکن قرار داشت، همه و همه در جهت این بود که چهره ای بی عیب و نقص و مطابق اصول نظام کشورمان از او ساخته شود. اما آیا رضازاده ظرفیت این همه هدیه را داشت؟!
فجایع یک انتصاب سیاسی- ورزشی
بعدها او هم رئیس فدراسیون وزنه برداری شد و هم عضو شورای شهر. حتی حالا هم نام او در لیست حقوق بگیران یکی از فدراسیون های غیر المپیکی قرار دارد که مبادا زندگی اش بدون پول کارنکرده بگذرد! اما همه به یاد دارند که رضازاده در دوران ریاست فدراسیونی اش، برای خودش به عنوان حسن انجام کار، پاداش داد! ورزشکار وزنه برداری اش روی سکوی قهرمانی ایستاد که پرچم اسرائیل در آن به اهتزاز و وزنه بردار ایرانی به هنگام سرود اسرائیل به احترام ایستاد! و البته سعید علی حسینی در زمان ریاست رضازاده با سنگین ترین جریمه تاریخ ورزش ایران مواجه شد تا مبادا فرصت کند و به رکوردهای رضازاده حمله کند. این ها آتشی بود که خودمان به جان ورزش مان انداختیم و آتش همه چیز وزنه برداری مان را سوزاند.
حالا همین داستان دارد در مورد حسن یزدانی تکرار می شود...
تبلیغات دروغین برای تنها برد یزدانی
دو سال قبل یزدانی برای اولین و آخرین بار موفق شد دیوید تِیلور را شکست دهد. همان زمان ویدئویی از علیرضا دبیر پخش شد که از یزدانی به عنوان یک بچه شیعه یاد کرده بود. دبیر بهتر از هر کسی می دانست که این عبارت اتفاقی نبوده بلکه یزدانی در واقع نمادی است از ایران کنونی و البته ورزشی که از شدت کمبود و فقدان ستاره، نیاز است دست به دامان تک چهره ها شود. یزدانی آن سال تیلور را برد. اما چه زمانی؟ اندکی بعد از شکست در المپیک. همان جا هم مشخص بود که بهترین های دنیا در المپیک به نقطه پیک تمرینی خود می رسند و بعد از المپیک افت می کنند. یزدانی در المپیک نای رقابت با تیلور را نداشت( مشکلی که قطعا بر دوش مربیان بدنساز فدراسیون کشتی بود) و چند هفت بعد به راحتی این رقیب را شکست داد. این برد به جای آن که از جنبه علمی بررسی شود، بهانه ای شد برای تبلیغات بیشتر روی یزدانی.
عکسهای سانسور نشده
یزدانی بعد از شکست در المپیک، دست به حرکاتی زد که اگر توسط هر ورزشکار ایرانی انجام می گرفت، در بوق و کرنا می شد و رفتار بچگانه او بعد از شکست با انتقاد بسیار شدید رسانه ها روبرو می گردید. اما تنها یک عکاس چند تصویر از رفتار یزدانی منتشر کرد که قطعا آن هم اگر بلافاصله بعد از شکست یزدانی منتشر نمی شد، احتمالا با توصیه مسوولان! هرگز فرصت انتشار پیدا نمی کرد.
ناداوری یا واقعیت؟
یزدانی با حضور در رقابتهای لیگ درآمدهای میلیاردی دارد. در تبلیغات تلویزیونی حضور پیدا می کند( کاری که قطعا غلامرضا تختی و همنسلان او هرگز انجام نمی دادند)، اگر غلامرضا تختی عکس وایکینگ پالم( که تختی را ضربه فنی کرده بود) به اتاقش می چسباند، در چهره یزدانی بعد از باخت، هرگز نمی توان ذره ای احترام نسبت به تیلور احساس کرد. هادی عامل گزارشگر کشتی هم همیشه به بهترین شکل ممکن وظیفه تبلیغ برای یزدانی را انجام می دهد. تمام فنون مسابقه توسط یزدانی انجام می شود( حتی اگر 4 امتیاز به تیلور داده شود، قطعا ناداوری صورت گرفته است!!) و کلیه باختهای یزدانی یا به صورت میلیمتری است! یا در اثر ناداوری! حتی اگر مسابقه با ضربه فنی به سود تیلور تمام شود، حتما مقصر داوران بوده اند که روحیه یزدانی را به هم ریخته اند. اما با این توجیهات فقط باید منتظر باشیم که یزدانی سال آینده هم به راحتی هرچه تمام از تیلور ببازد.
هدیه ای که مردم باید بدهند نه تبلیغات
از همین حال می توانیم یزدانی را به عنوان رئیس فدراسیون کشتی( مثل دبیر و رسول خادم)، عضو شورای شهر( مثل عباس جدیدی، رضازاده و هادی ساعی) یا نماینده مجلس( مثل امیررضا خادم) ببینیم. ایم گونه مقامها اگر برای مردم آب نداشته باشد، قطعا برای ورزشکاران سیاسی نان خواهد داشت! اما با تبلیغات نمی توان جهان پهلوان ساخت. به قول رسول خادم در مراسم سالگرد غلامرضا تختی:
تختی جهان پهلوانی اش را از مردم گرفت و به همین خاطر، این عنوان برایش باقی ماند.
هیچ حکومت و هیچ دولتی نمی تواند با تبلیغات و پروپاگاندا، از ورزشکارانی که جز مدال گرفتن هنر دیگری ندارند، اسطوره و پهلوان بسازد! اگر این شکست یزدانی سبب شود که او خودش را بیشتر و بهتر بشناسد، قطعا باید شکرگزار باشد که مسابقه اش را باخت.
انتهای پیام/