مارادونا را میتوان یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای معاصر شهر ناپل دانست
ورزش دات آنلاین- ناپولی پس از 33 سال در آستانهی فتح اسکودتو قرار گرفته. آنها اختلاف امتیاز خوبی با تیمهای پایینتر ایجاد کردند و با هدایت لوچیانو اسپالتی، فاصلهی زیادی با کسب سومین قهرمانیشان در سری آ ندارند. ناپلیها در یک دههی اخیر بارها به کسب این عنوان نزدیک شدند، ولی هر بار ناکام ماندند و چیزی جز 4 نایب قهرمانی به دست نیاوردند.
اما 2 اسکودتوی قبلی را چه کسی برای ناپل به ارمغان آورد؟ چه کسی امید و خودباوری را دوباره در وجود جنوبیها زنده کرد؟ دیگو آرماندو مارادونا، شخصیتی چپگرا با استعدادی خارقالعاده که هیچگاه تحت تاثیر حواشی اطراف مارادونا قرار نگرفت.
دیگو آرماندو مارادونا با مبلغی باورنکردنی در زمان خود به ناپولی پیوست و قول داد که شهر جنوبی ایتالیا را به شکوه سابق خود بازگرداند. در اینجا نگاهی میاندازیم به این که چگونه این هفت سال پر فراز و نشیب، افسانهای خلق کردند و به تغییر ناپل برای همیشه کمک کردند.
فیامتا لوینو در مورد شهری که در چند سال گذشته دهها بار از آن بازدید کرده است، توضیح میدهد: «شما باید ناپل را درک کنید تا بفهمید که ورود مارادونا چگونه شهر را تغییر داد.» لوینو به عنوان تهیهکنندة آرشیو و دستیار تهیهکننده در دیگو مارادونا، آخرین فیلم مستند آصف کاپادیا خالق امی (2015) و سنا (2010) خدمت کرد.
قرارداد «غیرممکن»
لوینو میگوید: «اینجا (در ناپل) ذهنیتی وجود دارد، من باب انتظار برای یک نجاتدهنده. مردم احساس میکنند قرنها توسط شمال دزدیده شدهاند، اما بالاخره یک نفر برای کمک به آنها میآید.» او وظیفه داشت ساعتها از فیلمهای موجود و همچنین کلیپهای دیدهنشدة قبلی در ایتالیا را برای این فیلم پیدا کند. همکار او، لینا کایسدو، همین کار را در زادگاه مارادونا یعنی آرژانتین انجام داد.
مارادونا در یک محلة فقیرنشین در بوئنوس آیرس به دنیا آمد. استعدادیابها قریحة حیرتانگیز و استعداد ذاتی او در کار با توپ را فورا شناسایی کردند و او به سرعت وارد یک تیم محلی جوانان شد. مارادونا که کوچکتر از بسیاری از بازیکنان اطرافش بود، همچنان به لطف توانایی هیجانانگیزش در دریبل زدن، از بقیة بازیکنان بهتر بود و یک تنه نتایج بازی را بر هم میزد.
پس از حضور کوتاهی در بارسلونا، شایعاتی مبنی بر انتقال این بازیکن به ایتالیا به گوش رسید. گمانهزنیها اینطور بود که مارادونا با یکی از تیمهای بزرگ شمالی یعنی یوونتوس، میلان یا اینتر که از ثروتمندترین تیمهای جهان بودند، قرارداد ببندد.
در عوض، وقتی مرد آرژانتینی در تابستان 1984 مقابل 75000 تماشاگر خوشحال ناپلی شروع به دویدن کرد، دنیای فوتبال مات و مبهوت شد. یکی از فقیرترین مناطق کشور به تازگی با گرانترین بازیکن جهان قرارداد بسته بود.
همانطور که یکی از روزنامههای محلی در آن زمان بیان کرد: «شهر ناپل فاقد شهردار، خانه، مدرسه، اتوبوس، کار و سرویس بهداشتی است، اما هیچ کدام از اینها مهم نیست، چرا که ما مارادونا را داریم.»
ظهور مارادونا برای ناپل چه معنایی داشت
هواداران به قدری از این قرارداد هیجانزده بودند که هیچکس فکر نمیکرد یا حتی نمیخواست بپرسد که پول این قرارداد چگونه به دست آمده. بعد از آن، صمیمیت مارادونا با کامورا، سازمان جنایی ترسناکی که بر ناپل حکومت میکرد، به شایعات متعددی منجر شد، اما در آن زمان، امید بیشتر از نگرانی بود. هواداران این را میدانستند که موسسات مالی محلی به انجام این معامله کمک کردهاند و هر بار که روی مارادونا خطا میشد، شعار میدادند که بانک دی ناپولی نیز به زمین افتاده است.
زمینلرزة ایرپینیا در سال 1980 که هزاران کشته و آواره بر جای گذاشته بود، بخشهایی از شهر را ویران کرده بود. باندهای خلافکار در خیابانها میجنگیدند و منطقه در منجلاب افسردگی گیر کرده بود. فرانچسکو مارولدا، روزنامهنگار ورزشی، به یاد میآورد: «غیرممکن به نظر میرسید که معامله (با بارسلونا) صورت بگیرد.»
چیزی که باید به خاطر داشت این است که در اوایل دهة 80، هیچ حق پخش تلویزیونیای در آن زمان وجود نداشت. اگر میخواستی تیمت را ببینی، باید به استادیوم میرفتی و اینجا بود که ناپولی توانست با دیگر تیمهای ایتالیا رقابت کند. آنها بیش از هر باشگاه دیگری از حضور تماشاگران درآمد کسب کردند.
لوینو توضیح میدهد: «این اشتیاق میتواند به عشقی خفهکننده تبدیل شود. مارادونا قرار بود چند سال بعد این را به طور مستقیم تجربه کند.»
سالهای اولیه
انتقال به ناپولی یک موفقیت آنی نبود، اما مارادونا میدانست که مشکل از کجاست. او خواستار جذب بازیکنان بهتر شد و متعاقبا تیم به مرحلة مناسب و استاندارد رسید که یک بازیکن بزرگ در راس آن بود.
مارولدا در تمام مدت حضورش در ناپل، مارادونا را دنبال کرد و به این بازیکن نزدیک شد. آنها فقط در یک مورد با هم بحث و جدل داشتند. آن هم زمانی بود که این روزنامهنگار در مورد فعالیتهای شبانة مارادونا نوشت که به سوءمصرف مواد اشاره میکرد. همین موضوع فوتبالیست را در طول دوران حرفهایاش آزار می داد. مارادونا در این فیلم آشکارا در مورد مصرف مواد مخدر گرانقیمت خود صحبت میکند، اما در آن زمان گزارشهای اولیه را تکذیب میکرد.
مارولدا وقتی در مورد میراث شماره 10 کوتاهقامت صحبت میکند، میگوید: «با این حال مارادونا لحظات باورنکردنی و شادی وصفناپذیری را در شهر به ما هدیه داد. او نام ناپل را به جهان آورد، اما تاریخ، روح و شخصیت شهر همیشه وجود داشته.»
فرمانروایی بر جهان
دوران حضور مارادونا در ناپل در سال 1986، زمانی پیچیدهتر شد که یک زن محلی به نام کریستیانا سیناگرا پس از رابطه با این بازیکن ادعا کرد که باردار است. تستهای دیانای بعدا تایید کرد که مارادونا پدر فرزند سیناگرا است، اما در آن زمان دیگو از تایید این مسئله خودداری میکرد. این قضیه شهرت او را نزد طرفداران و رسانهها در سراسر ایتالیا لکهدار کرد؛ جایی که مسئولیتهای خانوادگی به عنوان سنگ بنای جامعه در نظر گرفته میشود. اما در ناپل تنها یک برنده در نبرد بین سیناگرا و مارادونا وجود داشت. مارادونا بازیکن محبوب ناپل بود، اما همچنان احساس میکرد اگر بخواهد، نمیتواند این شهر را ترک کند.
ناپلیها تا مدتها احساس میکردند که وحدت ایتالیا نسبت به ناپل ناعادلانه عمل کرده است. تصور میشد که قدرت و ثروت در شمال متمرکز شده و سایر بخشهای ایتالیا را محو میکند. تا زمانی که مارادونا به شکست دادن تیمهای شمال ادامه دهد، ناکامیهای او بخشیده میشود.
صحنه برای فصل فراموشنشدنی 87-1986 تنظیم شده بود که هنوز هم در ناپل جشن گرفته میشود.
فتح اسکودتو
جنارو مونتووری، سوپر هوادار ناپولی با مارادونا صمیمی بود و اغلب با او در ایتالیا سفر میکرد. او الان یک کانال تلویزیونی تحت رهبری حامیان را از دفتر اولتراها در بخش مسکونی ناپل اداره میکند. دیوارها با تصاویری از دوران حضور مارادونا در شهر و به ویژه فصل 1986-1987 که شاهد ورود اسکودتو به ناپل بود، پوشانده شده است.
با توجه به اینکه مارادونا به کسب عنوان قهرمانی در بهار 1987 کمک کرد، این حالت تدافعی قابل درک است. پس از یک فصل طولانی، ناپولی از صدر جدول جدا شد و هواداران به این باور رسیدند که غیرممکنی در شرف تحقق است.
مونتووری اضافه میکند: «ما هیچ شکی نداشتیم. میدانستیم که مارادونا، که میتواند برای سرگرمی یک پرتقال کوچک را در سه طبقه از پلهها دریبل کند، میتواند عنوان قهرمانی را کسب کند. من قبلا کمی فوتبال بازی میکردم و وقتی برای اولین بار او را دیدم میدانستم که اسکودتو خواهیم گرفت.»
تا به حال هیچ تیمی از جنوب این عنوان را به دست نیاورده بود، اما ناپولی در آن فصل دوگانه را به دست آورد. خیابانها مملو از رنگهای آبی آسمانی تیم بود و هواداران هفتهها جشن گرفتند. فیلمهای موجود در این فیلم نشان میدهند که پیروزی چقدر برای مردم ناپل معنی داشت و چگونه هواداران مارادونا را به یک نماد تبدیل کردند.
چگونه رویا به کابوس تبدیل شد
با اولین پیروزی مهم، توجه عمومی را به خود جلب کرد. سیمون دی مئو، یکی از هواداران ناپولی که در دهة 80 بزرگ شده است، می گوید: «مارادونا فقط یک سرمایهگذاری برای باشگاه نبود، بلکه سرمایهگذاری برای شهر نیز بود. اسمش اقتصاد مارادونا بود و هرجا پول باشد، کامورا هم هست.»
زمانی که مارادونا در نهایت در سال 1991 از ناپولی جدا شد، رابطة بین این بازیکن و هواداران به هم خورد. مارادونا میخواست از تیم برود و احساس میکرد که توسط ناپل گروگان گرفته شده است. هواداران همچنین، شایعاتی را ایجاد کردندکه تیم اسکودتو را زمانی از دست داد که به تازگی آن را کسب کرده بود؛ آن هم برای اولین بار. ادعای اصلی این شایعات این بود که این حرکت به دستور کامورا صورت گرفته که در صورت عدم انجام آن، احتمال باخت میلیونها دلار از طریق شرطبندیهای غیرقانونی برای آنها وجود داشت.
دی مئو میگوید: «ناپل شهریست که قهرمانان خود را میبلعد. مارادونا ناپل را فتح کرد، اما سپس توسط شهر گروگان گرفته شد. داستان ماسانیلو (که قیام مردمی علیه اسپانیا را در سال 1647 رهبری کرد و در همان میدانی که انقلاب خود را در آن آغاز کرد به قتل رسید) نمونهای از این موضوع است. مارادونا به عنوان یک نوع شخصیت ماسانیلو، و یا حتی یک نوع شجاعدل دیده میشود.»
این به معنای تبرئهی مارادونا از نقصهایش نیست. مارادونا در چنگال اعتیاد ویرانگر به کوکائین، کمتر تمرین کرد و به دلیل ارتباطش با شخصیتهای قدرتمند سندیکای ناپل (کامورا) تحت تحقیق قرار گرفت. در سالهای اولیه، باشگاه اهمیت چندانی به اتفاقات خارج از زمین نمیداد، اما زمانی که اتهامات بیشتری مطرح شد، اهمیت این موضوع تغییر کرد.
همانطور که جام جهانی مکزیک در سال 1986 جایگاه افسانهای مارادونا را در چشمان جهانیان تثبیت کرد، تورنمنت 1990 که در ایتالیا برگزار شد، قرار بود پایگاه هواداران ایتالیایی او را نابود کند. مارادونا با استفاده از حمایت هواداران خود، از ناپلیها در شهرش درخواست کرد تا از آرژانتین مقابل ایتالیا در بازی نیمهنهایی که در ورزشگاه ناپولی برگزار شد، حمایت کنند. آرژانتین برنده شد، اما مارادونا میدانست که غلو کرده است و رابطة این بازیکن و رسانههای ایتالیایی تا مرز شکست پیش رفت.
او همچنین برای خود یک دشمن سرسخت در قالب آژانس فوتبال ایتالیا ساخته بود که یک سری آزمایشات ضد دوپینگ سختگیرانه را آغاز کرده بود که مارادونا در آن تست شکست خورد. مارادونا مجبور شد به دورة بازپروری برود و 15 ماه از بازی محروم شد. او در سال 1991 رسما ناپولی را با شرمندگی ترک کرد و در نهایت با پایان یافتن دوران حرفهایاش، با باشگاه اسپانیایی سویا قرارداد امضا کرد.
میراث مارادونا در ناپل
گردشگری در ناپل در سالهای اخیر به سرعت افزایش یافته است. دهة گذشته شاهد سطوح عظیمی از سرمایهگذاری در شهر و سرکوب باندهای جنایتکار بوده است که باعث ایجاد ترس در ساکنان و بازدیدکنندگان شده است.
غرفههای سوغات، مواردی مثل روسری، تیشرت و پوسترهای مارادونا در کنار گردنبندهایی از فلفل قرمز را عرضه میکنند. آخرین مورد به عنوان نمادی از شانس در سراسر منطقه دیده میشود، به طوری که هر تاکسی یکی از آنها از آینة عقب آویزان شده است.
در جاهای دیگر، کافهها و رستورانها تصاویری از مارادونا و صفحات روزنامههای قاببندی شده از فصل برنده شدن اسکودتو دارند. بار نیلو زیارتگاهی دارد که به مارادونا اختصاص داده شده که چندین تار مو و «اشکهای ناپل» از روزی که مارادونا شهر را ترک کرد در آن دیده میشود.
انتهای پیام/