نبرد سانتیاگو، با چاشنی خون و انتقام

تاریخ: ۲۱ آبان ۱۴۰۱، ۲۳:۵۰:۰۰

کدخبر: 7367

نبرد سانتیاگو، با چاشنی خون و انتقام
مقاله‌های جنجالی دو خبرنگار ایتالیایی، به دیدار تیم‌های ایتالیا و شیلی در دور دوم رقابت‌های جام جهانی 1962، رنگ و بوی خشونت بخشید.

ورزش دات آنلاین- کم‌تر از ۸ روز تا شروع بزرگ‌ترین جشنواره ورزشی جهان باقی مانده و در این روزها همه چیز رنگ و بوی جام جهانی دارد. تقریبا تمام مردم، چه فوتبالی و چه غیرفوتبالی از این تورنومنت بزرگ حرف می‌زنند. حالا که چیزی به برگزاری نخستین جام جهانی در خاورمیانه نمانده؛ بهتر است یادی کنیم از سال‌هایی که میزبانی جام‌های جهانی خیلی سخت به کشوری غیر اروپایی می‌رسید؛ به سال‌های میانی قرن بیستم.

بعد از این‌که دو دوره متوالی در سال‌های 1954 و 1958، اروپایی‌ها به بهانه نبود زیرساخت‌های لازم در آمریکای جنوبی، میزبانی مهم‌ترین تورنومنت فوتبالی جهان را به عهده گرفتند؛ آمریکایی‌ها تصمیم گرفتند تا اتحادیه فیفا را تهدید به تحریم رقابت‌ها کنند. این تهدید به حدی جدی به نظر می‌آمد که سران فیفا از آلمانی‌ها خواستند که از رقابت برای کسب میزبانی کناره گیری کند و بدین ترتیب، تنها آرژانتین و شیلی در بین کاندیداهای موجود برای میزبانی جام جهانی 1962 باقی ماندند. آن‌ها قهرمانی برزیل در جام جهانی 1958 سوئد را به رخ اروپایی‌ها می‌کشیدند و آن را دلیل محکمی برای میزبانی‌شان می‌دانستند.

در رقابت بین دو کشور آمریکای جنوبی، هر کدام برتری‌هایی نسبت به رقیب خود داشتند؛ امیدهای شیلی بیشتر بود اما پیشینه و زیرساخت فوتبالی آرژانتین باعث شد تا این رقابت تنگاتنگ‌تر ادامه یابد.

بزرگ‌ترین برگ برنده شیلیایی‌ها، رییس فدراسیون فوتبال‌شان بود. شخصی به اسم کارلوس دیتبورن که شخصیت کاریزماتیک و خاصی داشت و از نفوذ خاصی در فیفا و دیگر نهادهای فوتبالی برخوردار بود. دیتبورن توانست با استفاده از نفوذ و توانایی‌های خود، میزبانی جام جهانی را برای کشورش به ارمغان بیاورد. شیلی 32 رای آورد و در برابر 11 رای آرژانتین، برنده این ماراتن تمام آمریکایی شد. آن‌ها زیرساخت‌های لازم برای برگزاری چنین تورنومنتی را نداشتند؛ اما دیتبورن توانست تا حد امکان ورزشگاه‌ها و امکانات ورزشی شیلی را به‌روزرسانی کند.

همه چیز طبق برنامه پیش می‌رفت و مردم شیلی برای شروع جام جهانی لحظه شماری می‌کردند. اما 22 می 1960، زلزله‌ای در شیلی رخ داد که آن را به معنای واقعی کلمه ویران کرد. قدرتمندترین زمین لرزه رخ داده در تاریخ بشریت، در کشوری که آماده میزبانی جام جهانی می‌شد. زمین لرزه والدیویا بیشتر از 9 ریشتر قدرت داشت و به مدت 10 دقیقه شیلیایی‌ها را لرزاند.

به نظر می‌رسید که تمام آمال وآرزوهای مردم شیلی به کل خاکستر شده بود. 4 استادیومی که فدراسیون فوتبال برای جام جهانی آماده کرده بود کاملا با خاک یکسان شدند. برای کشوری که با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد، دوباره سرپا شدن غیرممکن به نظر می‌رسید. میزان خسارات وارده زلزله والدیویا به پول امروز، شش میلیون دلار بود. اما اراده جمعی و اتحاد مردم شیلی برای بازسازی کشورشان، شکل بی‌نظیری به خود گرفت. تیم ملی شیلی به سرتاسر کشور سفر کرد تا آگاهی اجتماعی را بالا ببرد و غرور و حس میهن پرستی را بین مردم این کشور احیا کند.

کارلوس دیتبورن که زحمات زیادی برای اعطای میزبانی به شیلی کشیده بود؛ پا پس نکشید و قوی‌تر از قبل به بهسازی امکانات ادامه داد. او نماینده احساسات مردم شیلی بود. او طی مصاحبه‌ای احساسی که پر از احساسات میهن پرستی بود گفت: «ما چون چیزی نداریم؛ می‌خواهیم قدرت‌مان را در احیای سرزمین‌مان ببینند.»

هرچند دیتبورنیک ماه قبل از اغاز جام جهانی فوت کرد و عمرش به دیدن جام جهانی‌ای که سال‌ها برایش زحمت کشیده بود قد نداد؛ اما مردم شیلی راه او را ادامه دادند و هرچه در توان داشتند به کار بستند تا جام جهانی در شیلی به بهترین شکل ممکن برگزار شود.

دو شهر توانستند به موقع خود را برای میزبانی اماده کنند. تعداد ورزشگاه‌های میزبان به عدد 6 رسید. شیلی از ویرانه‌های عظیم‌ترین زمین لرزه تاریخ برخاست و جام جهانی 1962 را برگزار کرد.

تمام جهان زبان به تحسین شیلیایی‌ها گشودند، به جز دو خبرنگار ایتالیایی به نام‌های آنتونیو گیرلی و کواردو پیتزینلی. آن‌های مقاله‌هایی نشریه‌های لانازیونه و کوریره دلاسرا منتشر کردند که در آن اعطای میزبانی به شیلی را دیوانگی محض اعلام کردند.

آن‌های شهر سانتیاگو، پایتخت شیلی را این‌چنین توصیف کردند: شهری که در آن گوشی‌ها کار نمی‌کنند، هزینه یک تماس با اروپا به اندازه قیمت فروش یک دست و یک پا است، همانقدر که در جهان شوهر وفادار وجود دارد، در آن‌جا هم تاکسی یافت می‌شود و یک نامه پنج روز طول می‌کشد تا به اروپا برسد. سانتیاگو وحشتناک است، تمام محلات این شهر برای فحشا مناسب‌اند؛ جاهل، بی‌سواد، فاقد آگاهی اجتماعی و پر از افراد فقیر الکلی‌ست.

این حرف‌ها بیشتر رنگ و بوی دشمنی می‌داد تا انتقاد. مردم شیلی با خواندن این مقالات به اوج خشم و جنون رسیدند. آن‌ها سکوت کردند و تسویه حساب‌شان با ایتالیایی‌ها را تا هفته دوم رقابت‌های جام جهانی به تعویق انداختند. 

دور دوم رقابت‌ها از راه رسید. شیلی در بازی نخست سوییس را شکست داده بود و ایتالیا هم مقابل آلمان غربی با نتیجه تساوی متوقف شد. 66 هزار هوادار به استادیو ناسیونال آمده بودند تا شاهد انتقام ملت‌شان از ایتالیایی‌ها باشند. بسیاری از آن‌ها از پیروزی تیم‌شان اطمینان داشتند؛ چرا که این‌بار بحث غرور ملی‌ در میان بود. غروری که توسط دو خبرنگار ایتالیایی به سخره گرفته شده بود و وقت آن رسیده بود تا شیلیایی‌ها پاسخی دندان شکن به آنتونیو گیرلی و کواردو پیتزینلی بدهند.

تنها 12 ثانیه از آغاز بازی گذشته بود که نخستین خطا رخ داد. 12 دقیقه بعد، جورجیو فرینی بعد از خطا بر روی هونورینو لاندا توسط کن آستون، داور مسابقه از زمین اخراج شد؛ اما حاضر به ترک زمین نشد تا پای نیروهای پلیس برای خارج کردن او ازمیدان، به زمین کشیده شود.

دقیقه 41، ماریو دیوید چند ضربه لگد پیاپی را به لیونل سانچز بازیکن شیلی وارد کرد که موجب شد سانچز با ضربه مشت ضربات دیوید را تلافی کند؛ اما داور با شیلیایی‌ها مهربان‌تر بود و فقط ماریو دیوید را از میدان اخراج کرد.

در ادامه، سانچز بینی هومبرتو ماسکیو را با مشت شکاند اما باز هم کن آستون با او مدارا کرد. این درگیری‌ها تا پایان بازی ادامه داشت و منجر به این شد که 4 مرتبه پلیس به داخل زمین بیاید، چرا که کاری از دست داور انگلیسی بر نمی‌آمد و کنترل بازی را کامل از دست داد.

در نهایت، شیلی توانست با گل‌های خامی رامیرز و خورخه تورو در دقایق 73 و 87، از سد حریف اروپایی خود بگذرد. آن‌ها نه تنها صعودشان به دور یک چهارم نهایی را قطعی ساخته بودند؛ بلکه حکم حذف ایتالیا از جام را هم امضا کردند. شاید این دیدار لکه ننگی در تاریخ ادوار جام جهانی به شمار بیاید؛ اما برای مردم شیلی مایه افتخار است. آن‌ها نه تنها قدرت‌شان را به رخ ایتالیایی‌ها کشیده بودند؛ بلکه بدون این‌که جریمه‌ شوند از خجالت بازیکنان آتزوری در آمدند.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

...