باقری و هاشمی‌نسب یک تمثیل ناروا

تاریخ: ۲۳ مرداد ۱۴۰۲، ۲۲:۰۰:۰۳

کدخبر: 55005

باقری و هاشمی‌نسب یک تمثیل ناروا
آرزوی استقلالی‌ها برای حضور چهره‌ای چون کریم باقری در تیم‌شان را اکنون می‌توان در تمثیل ناروایی دید که بین هاشمی‌نسب و باقری برقرار می‌کنند.

ورزش دات آنلاین - جایگاه کریم باقری در کادر فنی پرسپولیس از او یک چهره خاص ساخت و یک نقش جدید را در فوتبال تعریف کرد که خیلی هم نمی‌توان آن را به راحتی تشریح کرد. به عنوان مثال او کسی بود که چه در تمرین و چه در بازی‌ها گاهیی با تندترین برخورد و گفتار ممکن، سعی در فرونشاندن برخوردهای تند داشت.

می‌گویند آتش را با آتش خاموش نمی‌کنند ولی باقری دقیقا کسی بود که آتش را برای خاموش کردن آتش به کار می‌گرفت. این در حالی بود که او در کادر فنی پرسپولیس چندان هم از سوی سرمربیان به کار گرفته نمی‌شد. بخشی از این واقعیات را هواداران نمی‌دانند. سرمربیان پرسپولیس در این سال‌ها گاهی به شکلی عمل کرده‌اند که گویی باقری وجود ندارد. کالدرون شاید در این بخش یک استثناء بود و به طور جدی او را در برنامه‌های خود وارد می‌کرد. با این وجود کریم باقری در این سال‌ها به فرمولی انحصاری برای ایفاگری نقش در پرسپولیس رسیده بود. هواداران نمی‌دانند در تمام این سال‌ها بارها این موج به وجود آمد که باقری چنین دستمزدی را برای چه کاری دریافت می‌کند. در این میان البته همیشه افراط و تفریط در بیان نقش او وجود داشت. به طور کلی او به عنصری بدل شد که بتواند خیلی از تنش‌ها را با رویکردی هجومی در نطفه خفه کند. این روزها وقتی می‌بینیم در تیم پرسپولیس بعضی بازیکنان از با تجربه و اسم ورسم دار مثل علیرضا بیرانوند تا جوان‌های بی اسم و رسم هر کاری که دلشان می‌خواهند انجام می‌دهند به این نتیجه می‌رسیم که باقری خیلی از کارها را بی سرو صدا انجام می داد و کسی بود که حتی در مسابقه‌ای مانند دربی حتی بر سر بازیکن رقیب هم فریاد بکشد و او را به آرامش فرابخواند. 

مجموعه این موارد باعث شد در تمام سال‌های اخیر، حضور یک نفر در نقش کریم باقری  جزو خواسته‌های هواداران استقلال باشد که یا بیان می‌شد یا در رفتارشان قابل مشاهده بود. البته شکی نیست که استقلال در میان بازیکنان سابق خود، نفراتی دارد که بتوانند چنینئ باشند ولی به هر حال شرایط حضور آن ها فراهم نبوده است. مساله اصلی شاید این ویژگی متمایز باقری بود که هیچ گاه دنبال جایگاه دیگران از جمله سرمربی یا دستیار اول وی نبود. این قناعت و قایل بودن به محدوده اختیارات هر قدر هم کوچک تعریف شود را در کمتر بازیکن قدیمی یافت. در چنین فضای فکری مهدی هاشمی نسب به استقلال آمد. می‌توان احساس کرد او در جمع و جور کردن تیم و حاشیه‌هایش می‌تواند عصای دست نکونام باشد. ولی این که بخواهد نقش کسی مثل باقری را بازی کند، تمثیلی ناروا یا همان قیاس مع‌الفارق است. هاشمی‌نسب کسی است که در شرایط پر التهاب مسابقات می‌تواند به تنش‌ها اضافه کند ولی باقری آن ها را فرو می‌نشاند. از نظر کاریزماتیک و جایگاه در تیم و نزد اهالی فوتبال، هاشمی‌نسب ابزار و امکانات کریم باقری را ندارد. در واقع شاید درست‌ترین حرف همان باشد که حسن روشن می‌گوید. آن‌ها دو انسان با خلقیات، ویژگی‌ها و نگاه منحصر به خود هستند. هاشمی نسب اگر بخواهد راه رفتن باقری را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش می‌کند. یک تفاوت را در همین روزهای اخیر دیدیم. هاشمی‌نسب در قالب تکذیب‌ها فشار هواداری زیادی را به باشگاه وارد کرد تا او را بیاورند، نکته‌ای که کمتر کسی به آن توجه کرد، ولی کریم باقری پس از سال‌ها کنار گذاشته می‌شود و نمی‌بینیم این گونه عمل کند. نه هاشمی‌نسب بلکه شاید هیچ کس دیگری نتواند مانند کریم باقری، خیلی از مسایل را تاب بیاورد. هم باشد و هم نباشد. احتمالا هاشمی نسب به نسبت باقری نقش پررنگ‌تری را در بخش فنی تیم خود ایفا کند ولی با آن چه ما از باقری می‌دانیم قطعا نمی‌تواند برای استقلال جای کسی مثل او را بگیرد.

انتهای پیام/

اخبار مرتبط

...