
دو ماه قبل، آرات حسینی به باشگاه سپاهان پیوست اما از لحظه اول هم عاقبت این ماجرا مشخص بود.
ورزش دات آنلاین- روز قبل مدیر آکادمی سپاهان، محمدعلی بصیریان، در پاسخ به اظهارات پدر آرات حسینی مسایلی را مطرح کرد که در این گزارش، به تحلیل این صحبتها میپردازیم:
از لحظهای که پدر آرات حسینی با هدف سودبردن بیشتر از فضای مجازی با آکادمی باشگاه سپاهان قرارداد امضا کرد که حالا هم مشخص شده قراردادی در کار نبوده، پایان این قصه قابل حدس بود. عاقبتی چون جدایی زودهنگام، بدون هیچ سودی برای طرفین که تیتراژ انتهای آن مصاحبههای متوالی و گلایههای پوچ است.
آرات حسینی که حالا ۹ ساله است و بیشتر از زلاتان ابراهیموویچ در دوران حرفهای خود آکادمی عوض کرده و هربار مدت طولانی جایی دوام نمیآورد، این بار هم با انتشار یک استوری ضمن تشکر از باشگاه سپاهان و مدیر آکادمی، جداییاش را از این باشگاه اعلام کرد. البته که این تشکرات زیاد دوام نیاورد و به مصاحبههای جنجالی و گلایههای دو طرفه ختم شد.
این نابغه ۹ ساله، صرف نظر از این که انگار استعدادی هم در فوتبال ندارد و بیشتر روپایی زدن بلد است، قربانی خواستههای پدرش شده است. تجارت فالوور توسط پدرآرات پایان نمییابد و روزهای خوش کودکی این پسرک درگیر پاسخ دادن به خواستههای غیر معقول آقای حسینی شده است.
پسر بچه ۹ ساله معروف ما در ۶ سالگی به انگلیس مهاجرت کرد و در ابتدا اینستاگرام آرات بیشتر با ویدیوهایی از هنرنمایی او در منزل و بعضا دریبلکردن همبازیانش در زمینهای کوچک همراه بود تا اینکه خبر علاقه لیورپول به او منتشر شد.
یکی از بزرگترین بحثهایی که در مورد فعالیت آرات به گوش میخورد حضور او در آکادمی باشگاه لیورپول بود. آقای حسینی در آخرین گفتوگویش که با یکی از شبکههای خارجی انجام شد، نتوانست دقیقا تبیین کند که آرات چگونه به این باشگاه رسیده و صرفا به گفتن این نکته که یک نفر بازی آرات را در پارک دیده و او را به لیورپول برده، اکتفا کرد. این در حالی است که عضویت در آکادمی یک باشگاه مسیری نسبتا سخت دارد و کودکان باید مراحل زیادی را پشت سر بگذارند تا پذیرش شوند. بعد از این ادعا یکی از خبرنگاران از باشگاه لیورپول در مورد حضور آرات در آکادمی این باشگاه سوال میپرسد و باشگاه لیورپول اینچنین پاسخ میدهد: «هرگونه ادعا یا گزارشی مبنی بر اینکه باشگاه لیورپول با بازیکنی که نام بردهاید قرارداد بسته یا تلاشی برای حصول توافق انجام داده، غلط و غیرصادقانه است. این کاملا نادرست و اشتباه است که گفته شود لیورپول هرگونه قراردادی را به امضا رسانده یا توافقنامهای را پذیرفته باشد یا حتی فرآیندی را برای قرارداد با بازیکنی که اشاره کردهاید، آغاز کرده باشد. طبق مقررات، باشگاه مجاز به قرارداد یا تلاش برای توافق با هیچ بازیکنی در این رده سنی نیست. » پدر آرات در واکنش به این سوال و جواب گفت: «ما که خودمون گفتیم قراردادی در کار نیست! » البته آقای حسینی در رابطه با اینکه بالاخره حضور آرات در آکادمی لیورپول براساس چه پروسهای بوده است پاسخی نداد.
بدیهی بود که با توجه به قوانین سفت و سخت این کشور در عقد قرارداد با بازیکنان پایه، لیورپول اجازه امضای قرارداد با آرات را نداشت و این نابغه ایرانی فقط در آکادمی این باشگاه تمرین میکرد. آرات پس از پر کردن کارت حافظههای چند گیگابایتی از عکس و فیلم تمریناتش در آکادمی لیورپول، در حالی که صحبت از رفتن به آکادمی بارسلونا هم مطرح بود، به دلیلی که «وضعیت بد آب و هوایی این شهر» عنوان شده بود، به ایران بازگشت و به آکادمی سپاهان که یکی از بزرگترین و حرفهایترین آکادمیهای کشور است پیوست. آرات میخواست در این آکادمی حرفهای شروع فوتبالش را جشن بگیرد اما اوضاع به خوبی پیش نرفت و مثل همه جاهای دیگر، در اصفهان هم دوام نیاورد. پدرش آن قدر این کودک ۹ ساله را غرق زرق و برق نمایشی کرده که او هیچ درکی از فوتبال ندارد. آورده او از تمام این تغییر تیمها هم مارکوپولوبازی در دنیای فالوورهاست.
به لطف داشتن ۶ میلیون فالوور اینستاگرامی، آرات حالا تیک آبی هم از این شبکه مجازی گرفته است. روزی نیست که ویدیوهای او با تیترهای زرد در صفحات مختلف پخش نشود و هرکسی با استفاده از برند این پسر، کاسه گدایی دستش نگیرد. نقش او در دنیای مجازی چیزی غیر از ورزشکار است و این مساله، روز به روز کودکی پسرک را تحت الشعاع قرار میدهد. این پسر که روزی مایه افتخار همه بابت تکنیک نابش بود، هر روز بیش از پیش از جاده اصلی دور میشود.
آخرین شاهکار حرفهای آرات حضورش در اصفهان بود. جایی که از طرف پدرش قرارداد چند صد میلیونی درخواست شده بود و تقریبا همه میدانند سیاستهای تمام باشگاههای حرفهای، اجازه عقد قرارداد با این مبلغ را به شخص زیر سن قانونی نمیدهد. هرچند که طبق گفته مربیان و مدیر آکادمی باشگاه سپاهان هم، این پسر بچه ۹ ساله با پای چپ بسیار ضعیف و ارتباط فوقالعاده ضعیفتر با همسن و سالها، هیچ درکی از فوتبال به عنوان بازی گروهی نشان نداده اما اگر به او بگویید خودی نشان بده تا صبح برایتان روپایی میزند!
آیا پدر این پسر فکر میکند کسی با روپایی زدن ملی پوش میشود یا باعث برد یک تیم؟ آیا اولین اصل فوتبال به عنوان یک ورزش گروهی ارتباط با دیگران نیست؟
آرات اصول فوتبال را نمیداند اما جلوی دروبین ایستادن را چرا. بلد نیست با همتیمیهایش ارتباط برقرار کند اما میتواند موهایش را درست ببندد تا در ریلز اینستاگرام «خوشگل» بایستد. این پسر یک ریال از فوتبال حرفهای درآمد نخواهد داشت اما از «لینک را بالا بکشید» و «این صفحه را دنبال کنید» چرا.
پس از خداحافظی با آکادمی سپاهان، پدر آرات با یکی از خبرگزاریها گفت وگو کرد و مدعی شد باشگاه سپاهان به تعهداتش عمل نکرده و از ابتدا هم قراردادی با آرات امضا نکرده بوده؛ فقط پس از اینکه باشگاه سپاهان در یک استوری اینستاگرامی از حضورآرات در این باشگاه خبر داده، خانواده حسینی هم مجاب شده و این خبر را اعلام کردهاند.
او در گلایه از باشگاه سپاهان گفت: سپاهان قرار بود خانهای در اختیار ما قرار بدهد اما مکانی که در اختیار ما قرار دادند طوری بود که مادر آرات حتی نمیتوانست غذا بپزد و ما حتی لباسشویی هم نداشتیم. پس از مدتی یک مربی دیگر هم به آنجا آمد و ما هم اذیت میشدیم و از طرفی ما روی تغذیه آرات هم حساس هستیم و اصلا غذای بیرون به او نمیدهیم و امکانات لازم را هم نداشتیم.
حسینی طوری که مشخص است از «برند» بودن پسرش به شدت راضی است، با نگرانی از سواستفاده باشگاه از این برند میگوید: من حس کردم هدف سپاهان تبلیغات در پیج آرات است و میخواهند برای مثال اگر ۱۰۰ میلیون هزینه کردهاند، چند برابر آن را به دست بیاورند. آرات یک برند است و فکر میکنم سپاهان هم قصد استفاده از این برند را داشت. پیج آرات ۶ میلیون دنبال کننده دارد و اگر بخواهیم در آن تبلیغ کنیم، در بدترین حالت و با کمترین تبلیغ روزی دو میلیون درآمد دارد اما من مدتهاست که سالی یک تبلیغ هم نمیکنم. اگر من فیلمی از آرات با لباس سپاهان منتشر کنم، ممکن است پیج ۴۳۳ و… هم بازنشر کنند و چند میلیون نفر آن ویدیو را میبینند و سپاهان میتوانست بیشتر هزینههای خودش را از پیج آرات بردارد اما در این بین چه چیزی عاید ما میشد؟ من اگر بخواهم روزی سه تبلیغ کنم، میتوانم بهترین خانه را در اصفهان بگیرم و بهترین زندگی را داشته باشم اما در آن شرایطی که برای ما مهیا شده بود، آرات حتی غذای مناسب هم نمیتوانست بخورد. به من گفتند ما بزرگترین آکادمی آسیا هستیم و امکاناتی داریم که هیچ باشگاهی ندارد. در صورتی که آرات هم یک برند است و قطعا آنها هم به خاطر آن برند جلو آمده بودند. به فرض که فوتبال آرات هم ضعیف باشد اما چطور باید با یک برند برخورد کرد؟
ساعاتی بعد از کنایه تند پدر آرات حسینی، چهره معروف اینستاگرامی، در خصوص جدایی او از سپاهان، مدیر آکادمی زردپوشان اصفهانی به این اظهارات پاسخ داد و تمرینات انفرادی او را «خطر برای سلامتی» آرات دانست. او همچنین از نگاه غیرحرفهای پدر آرات انتقاد کرد و گفت فشاری که او بر فرزندش ایجاد کرده باعث شده آرات در موقعیتی قرار بگیرد که از انگلیس به ایران برگردد.
مدیر آکادمی سپاهان همچنین ادعا کرده که پدر او درخواست یک خانه مبله بزرگ و ۴۰ میلیون تومان دستمزد ماهیانه و تغذیه موردنظر خودش را کرده بود و همچنین خارج از زمان تمرین تیمی، تمرینات شخصی عجیب برای آرات میگذاشت!
بصیریان از خواستههای غیر طبیعی پدر آرات هم گفت و اضافه کرد: ایشان کاخ میخواستند که من نمیتوانستم کاخ در اختیارشان بگذارم. ایشان آمدند و درخواست عجیب و غریبی داشتند، به ما گفتند یک خانه مبله کامل و بزرگ که بتوانم میهمانانمان را پذیرایی کنم بدهید، پول غذا و ماهیانه ۴۰ میلیون تومان به من بدهید، همه امکانات را برای آموزش بچه در اختیارم قرار دهید.
وی همچنین عنوان کرد آرات بازیکن حرفهای نیست و چطور میشود با یک فرد غیر حرفهای قرارداد حرفهای بست؟
آرات در خطر است. به گفته بصیریان صفحات رشدش بسته شده و این تمرینات خارج از برنامه و خارج از توان بدنی کودک، اجازه رشد را به استخوانهایش نمیدهند. پدر آرات، همه چیز را فدای سیکس پک و برند «آرات جیم» میکند. یک کسب درآمد زودگذر. آیا با قد کشیدن و بزرگ شدن آرات، او بازهم از محبوبیت قبل بهره مند است یا گام به گام به سوی فراموشی خواهد رفت؟
شاید بشود آرات را با برخی از بازیگران مشهور در سن کودکی مقایسه کرد، بچههایی مثل عدنان عفراویان، بازیگر شخصیت «باشو» در فیلم «باشو، غریبه کوچک» که به ناگاه در سینمای ایران مطرح شد و پس از یک نقش، به فراموشی سپرده شد و پس از قد کشیدن و تغییر چهره کسی دیگر سراغش را نگرفت.
در این مقایسه همچنین میشود رابطه آرات با پدرش را شبیه به ارتباط یک کارگردان با یک بازیگر کودک در نظر گرفت. کسی که مشغول صحنه گردانی است و کودکی که صحنه را با استعدادهای عجیب و غریب، جست و خیزها و صورت معصومش پر میکند. کودکی که هیچ بهرهای از دوران نونهالی اش نمیبرد و تمام این دوران شیرین را با تن دادن به خواستههای والدینش سپری می کند و این بسیار تاسف آور و تلخ است.
انتهای پیام/