یکی از پیشکسوتان استقلال با زنندهترین حرفهای ممکن، به یکی از مربیان فوتبال اتهاماتی زشت نسبت داده است.
در یک عصر جمعه پاییزی هیچچیز نمیتوانست عجیبتر از یک مصاحبه شنیع و زشت از سرمربی مس شهر بابک، آن هم درباره مربی اسبق استقلال (طبق ادعای خود وی) نبود؛ مصاحبهای که میتوان ساعتها آن را بابت محتوای مبتذل نقد و بخاطر ذهنیت محمود فکری تحلیل کرد.
محمود فکری، یکی از پرستارهترین استقلالهای یک دهه اخیر را با حضور بازیکنان گرانقیمتی چون میلیچ، قایدی و دیاباته و ملیپوشانی چون مظاهری را در اختیار داشت و یکی از بدترین نتایج آبیپوشان را کسب کرد اما نکته اینجاست هنوز دلیل کنار رفتن خود از استقلال را مسائل فنی نمیداند و این مساله باعث شده تا هر از چندگاهی یا دست به استوری شود یا با مشاهده میکروفونها زبانش به انتقاد باز شود.
ماحصل این رویکرد هم شده حرفهایی که بیانش نه به خود فکری کمک میکند، نه با تحقیر دیگران باعث افزایش سطح فنی فکری میشود و نه اصلا در فضای فوتبال به آن نیاز است. خود این ماجرا که چرا باید سرمربی مس شهر بابک درباره یک تیم دیگر صحبت کند به نوعی مصداق عدم تعهد به تیم است؛ آیا محمود فکری با عدم تمرکز روی تیم خودش و حرف زدن درباره استقلال، به تیم فعلی خود خیانت نمیکند؟
از طرف دیگر باید محتوای حرفهای او را نقد کرد که اصلا چه نیازی به بیان چنین صحبتهایی است. حتی اگر نام آن شخص فکری نبود و کینهاش منطقی به نظر میرسید هم باورکردنی نیست که یک فرد برای طعنه و کنایه نسبت به یک فرد دیگر چنین صحبتهای زشتی به زبان بیاورد.
آقایان! حداقل نیمی از مشکلات هر باشگاه به دلیل رفتارهای عجیب، مصاحبههای بیمنطق و کینههای شخصی و قدیمی پیشکسوتان آن باشگاه است. این مساله هم ربطی به استقلال و پرسپولیس و سپاهان و غیره ندارد. اگر باشگاهتان را دوست دارید یا در راستای ارائه راهکار فنی برای حل مشکلات صحبت کنید یا زبان به دهن بگیرید. در غیر این صورت نظراتتان به هیچ درد فوتبال نمیخورد چون کاری میکنید که هواداران فریاد بزنند: از مصاحبههای بیمورد خسته شدیم؛ لطفا پیشکسوت نباشید!