مهاجم سابق اوکرانی در مورد بازدید از بیمارستانهای کشورش و تلاش برای جمعآوری بودجه صحبت میکند. مصاحبهی مجلهی گاردین با آندری شوچنکو.
ورزش دات آنلاین- آندری شوچنکو در حالی که ملاقات با دختر کوچک اوکراینی به نام مارینا را در ماه گذشته توصیف میکند، میگوید: «لحظهای باورنکردنی و احساسی بود که با او وقت بگذرانم. »
معروفترین فوتبالیست تاریخ اوکراین که توپ طلا را در سال ۲۰۰۴ برد و همینطور با میلان قهرمان جام قهرمانان شد، در یورو ۲۰۲۰ هدایت تیم ملی کشورش را بر عهده گرفت و با همهٔ این افتخارات، لحظهای که او با مارینا در بیمارستان فوتبال بازی میکند، به فکر فرومیرود.
وقتی در این مورد صحبت میشود که مارینا اولین کودک در اوکراین است که پس از انفجار موشک روسی در سال گذشته، یک پای مصنوعی دریافت کرده، تصاویر خشونت وحشتناک این حملات، رنگ ماتی به خود میگیرد. برای چندین هفته، او به سختی حرکت میکرد. در نهایت، زمانی که او به اندازهٔ کافی خوب شد که بنشیند، پزشکان روند کند توانبخشی او را با استفاده از توپ فوتبال آغاز کردند. مارینا یاد گرفت که روی پای مصنوعی خود تعادل برقرار کند، در حالی که از پای سالمش برای ضربه زدن به توپ استفاده میکرد.
برای شوچنکو، مارینا نمایانگر روح شجاعت اوکراین است، اما او اذعان دارد: «بسیار غمانگیز است که اینطور بگویم، چون او بسیار جوان است که آن شرایط را متحمل شده باشد. اما او به همه نشان میدهد که پس از یک مصدومیت وحشتناک، همچنان بسیار قویست. مدتی طول کشید تا بهبود یابد، به خصوص از نظر عاطفی. اما او خیلی شجاع است. »
این بازیکن ۴۶ ساله که ۱۱۱ بازی ملی برای اوکراین انجام داده، وقتی که میخواهد فوتبال بازی کردن با مارینا را توصیف کند، به جلو خم میشود و چشمانش پر از اشک میشوند: «دیدم که لبخند زد. دکتر پیش من آمد و گفت: «آندری، او چهار ماه است که اینجاست و ما هرگز ندیدیم که او حتی یک لبخند ساده بزند. » او هیجانزده میشود، با توپ بازی میکند و آن را با هر دو پا به سمت من برمیگرداند. او بسیار مشتاق بود. »
«من بچههای زیادی را در بیمارستان اطفال دیدم و بسیاری از آنها در شرایط بسیار سختی قرار داشتند. روز بعد به بیمارستان دیگری رفتم و در آنجا سربازانی را دیدم که فقط ۱۸ یا ۱۹ ساله هستند و نه پا دارند و نه دست. »
چهار پسر شوچنکو بین ۹ تا ۱۸ سال سن دارند و در یک بعد از ظهر چهارشنبهٔ معمولی در خانهاش در لندن، وقتی از او میپرسم که آیا آخرین سفر او به اوکراین باعث شد به پسران خودش فکر کند، به آرامی سر تکان میدهد. «البته. اما من فکر میکنم خوب است که داریم صحبت میکنیم، چون میخواهم جهان آسیب را درک کند. تصاویر تخریب و انفجار بمبها را میتوان در تلویزیون دید، اما احساس شخصی پس از رفتن به داخل بیمارستانها، کاملا متفاوت است. شما درد مردم را احساس میکنید. بنابراین من میخواهم آنچه را که مردم اوکراین احساس میکنند با جهان به اشتراک بگذارم.
«این سربازان جوان از خط مقدم دفاع میکنند، جان خود را به خطر میاندازند، و غیرنظامیان نیز تلفات دارند. وقتی به اوکراین میروید، همیشه میدانید که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. شما این را قبول دارید. همهٔ کسانی که در داخل منطقهٔ جنگی حرکت میکنند، میدانند. اما نزدیک بودن به خط مقدم خطرناکتر است و خانوادهها و کودکان خردسالی را میبینید که آنجا ماندهاند. ما باید از این افراد در زمانی که مجبور به بهبودی در بیمارستان هستند حمایت کنیم. اما ما همچنین به برخی روابط انسانی با آنها نیاز داریم تا مردم را پس از چنین آسیب سختی تشویق کنیم که میل به زندگی و ادامهٔ زندگی داشته باشند. من مطمئن هستم که اکثر آنها میتوانند به زندگی عادی بازگردند - مانند مارینا. »
تو چطور سعی کردی به سربازان جوانی که دست و پاهای خود را در جنگ از دست داده بودند دلداری بدهی؟ «من فقط میخواهم به آنها توجه کنم. من وارد میشوم، از او به خاطر خدماتش و برای دفاع از اوکراین تشکر میکنم. رفتن به این بیمارستانها یکی از سختترین لحظات است، اما تشکر از همهٔ از آنها احساس خوبی میدهد. »
به ساعات اولیهٔ ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲ برمیگردیم، روزی که جنگ آغاز شد. شوچنکو میگوید: «به یاد دارم که شب قبل خواب بودم. من خیلی عصبی بودم، اما هنوز هم معتقد بودم که مشکلی نیست، زیرا غیرممکن است که جنگی را بدون دلیل شروع کنند. تا آن زمان ما معتقد بودیم که روسیه به اوکراین حمله نخواهد کرد. اما من احساس آرامش نمیکردم. تلفنم را نزدیک خودم گذاشتم چون در لندن بودم و مادرم در کیف بود. »
شوچنکو برای مدت کوتاهی سکوت میکند و خاطرات او را احساساتی میکنند. او ادامه میدهد: «برای من ساعت سه صبح بود و در اوکراین ساعت ۵ صبح. مامانم بهم زنگ زد و از خواب بیدار شدم. میدونستم این تماس برای چیست. شما نمیدانید که ما تا چه مدت در این جنگ خواهیم بود، اما میدانید که اتفاق وحشتناکی رخ داده است. با شروع اولین حمله، برخی از پایگاههای نظامی مهم در اطراف فرودگاه، مورد اصابت موشک قرار گرفتند. مادرم تقریبا نزدیک یکی از آنها زندگی میکند و او آن انفجار را احساس کرد و بلافاصله با من تماس گرفت. او ترسیده و سرگردان بود. او گریه میکرد و من فهمیدم. جنگ شروع شده بود. »
مادر و خواهرش شش هفته بعد اوکراین را ترک کردند. او توضیح میدهد: «مادر من احساس خوبی نداشت، و بنابراین خواهرم او و دو سگش را به نزدیکی مرز برد. وقتی توانستند از مرز عبور کردند به ایتالیا رفتند. بنابراین آنها فعلا در امان هستند؛ اما آنها سه بار به اوکراین بازگشتهاند. آنها به این سو و آن سو میروند. همهٔ ما این کار را میکنیم. من سعی میکنم هر ماه به اوکراین بروم. »
شوچنکو مربی زیرک و باهوشیست که در هدایت اوکراین به مرحلهٔ یک چهارم نهایی یورو ۲۰۲۰ که به در اثر ویروس کرونا تعویق افتاد، بسیار خوبی عمل کرد؛ جایی که آنها در تابستان ۲۰۲۱ در رم به انگلیس باختند. زمانی که او به عنوان مربی تیم ملی انتخاب شد، آنها در این بازی حضور داشتند. به تازگی از یک تورنمنت بد در یورو ۲۰۱۶ با شکست در هر سه بازی گروهی و ناکامی در گلزنی خارج شده بودند. شوچنکو از همهٔ چیزهایی که از مربی خود، والری لوبانوفسکی یاد گرفته بود استفاده کرد، کسی که به دیناموکیف کمک کرد تا در دههٔ ۷۰ و ۸۰، به یک قدرت اروپایی تبدیل شود.
زمانی که شوچنکو زیر نظر لوبانوفسکی در دینامو بازی کرد، به شدت در مورد فوتبال جدی شد. شوچنکو گفت: «او به من این درک را داد که هیچ چیز کوچکی در فوتبال وجود ندارد. هیچ جزئیاتی از کار را نمیتوان نادیده گرفت. من با ذهنی باز به او گوش دادم و هر کلمه را یاد میگرفتم. »
شوچنکو میگوید: «به محض شروع جنگ، مادرم و خواهرم با چمدانهای کوچکشان آماده بودند تا هر زمانی که بخواهند بروند. خالهام هم ۱۰ روز در پناهگاه بود و در ماههای اول جنگ، از ترس موشکها پنهان شده بود. خانوادههایی را میشناسم که حتی وقت نداشتند گذرنامهشان را ببندند یا ببرند. آنها مجبور شدند فرار کنند زیرا خطر در راه بود. زمانی که من خیلی جوان بودم، ما این کار را به عنوان خانواده انجام دادیم (شوچنکو نه ساله بود که خانوادهاش مجبور شدند روستای خود را در نزدیکی چرنوبیل ترک کنند و در سال ۱۹۸۶ به کیف مهاجرت کنند). اما این یک فاجعهٔ هستهای بود. این یک جنگ است و اگر چند سال پیش از من میپرسیدید که آیا این اتفاق میافتد، میگفتم: «نه».
آیا او دوستان خود را در جنگ از دست داده است؟ شوچنکو میگوید: «بله. چند دوست صمیمی. اما من افرادی را میشناسم که خیلی بیشتر از اینها را از دست دادهاند. »
رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی کمپین United24را راهاندازی کرد تا به مردم سراسر جهان راهی آسان و مستقیم برای حمایت از تلاشهای نظامی اوکراین، افزایش کمکهای پزشکی و کمک به تامین مالی بازسازی کشور بدهد. شوچنکو به عنوان سفیر یونایتد۲۴ میگوید: «ما برای بازسازی استادیوم فوتبال در ایرپین بودجه جمع آوری کردیم و فکر میکنم تأثیر ورزش بسیار مهم است. این میتواند چیز متفاوتی را برای مردم به ارمغان بیاورد و به آنها کمک کند تا برای مدتی از جنگ فرار کنند. الکساندر باورنکردنی بوده است. من به او بسیار افتخار میکنم چون او جوان است و خانوادهٔ بسیار جوانی دارد و یک نوزاد دارد، اما او از اوکراین حمایت زیادی کرده است. او نه تنها تلاش کرده است که منابع مالی را پیدا کند، بلکه با صدای بلند دربارهٔ اوکراین صحبت میکند. او بسیار قوی مانده است. »
آیا شوچنکو بهعنوان سرمربی سابق تیم ملی به زینچنکو کمک کرده تا خود را با آسیبهای ناشی از پرداختن به جنگ بارها و بارها سازگار کند؟ «وقتی صحبت میکنیم، سعی میکنم به او بگویم: «احساساتت را نگه ندار. بذار برود بیرون. چیزی برای نگه داشتن وجود ندارد ما باید حقیقت را نشان دهیم. ما اینجا هستیم تا به دنیا نشان دهیم که مردم اوکراین دقیقا چه احساسی دارند. » برای همه سخت بوده است، اما هر بار که صحبت میکنیم، همیشه به او یادآوری میکنم: «ما باید خیلی قویتر باشیم. ما باید به مردم خود در اوکراین کمک کنیم چون آنها به ما نیاز دارند. ما باید به جنگ توجه کنیم. »
آیا این تداوم تجاوزات بیپایان روسیه بدون توجه به اینکه ارتش اوکراین قهرمانانه آنها را به عقب میراند، شوچنکو را دچار احساس افسردگی میکند؟ «من الان خیلی قویترم. میدونم که باید ادامه بدیم. اوایل جنگ و چهار ماه اول خیلی چیزهای سختی برای من بود. اما نمیتوانم شکایت کنم، چون میدانم که در خط مقدم، سربازان باید با مشکلات زیادی روبهرو شوند و خانوادهها در اوکراین باید مناطق خطرناکی را که مورد اصابت موشک قرار گرفته است، تخلیه کنند. سالی باورنکردنی را پشت سر گذاشتیم، زمستان بسیار سخت بود، و با اولین خاموشی بزرگ در اوکراین، من آنجا بودم، در کیف. »
«اما ما از کشورمان دفاع میکنیم و این چنین قدرتی به ما میدهد. ما میدانیم که کل جهان دموکراتیک پشت سر ماست. اما این لحظهٔ خوبی برای من است تا به همه یادآوری کنم که جنگ ادامه دارد. »
«لطفا در به اشتراک گذاشتن داستان مارینا کمک کنید. اینها مردم ما، فرزندان ما و سربازان ما هستند که جان خود را از دست میدهند و یا به شدت مجروح میشوند. مهم است که کل جهان به ما کمک کند. ما هنوز روحیهٔ قویای داریم و این روحیه به ما کمک میکند تا از اوکراین دفاع کنیم و در پایان پیروز شویم. »
انتهای پیام/