در نیمه اول قرن بیستم میلادی، سیستم مورد استفاده در اکثر تیمهای فوتبال دنیا (MW) بود. روشی با دو مدافع، سه هافبک و پنج مهاجم. خوزه آندراده بال چپ و هافبک دفاعی فوتبال اروگوئه از جمله اولین ستارگانی بود که بدون بازی در خط حمله به اوج شهرت رسید؛ تا آن زمان هر بازیکنی در فوتبال شناخته می شد، مهاجم بود و به لطف گل های خود مشهور می شد.
ورزش دات آنلاین- خوزه لئاندرو آندراده که متولد 20 نوامبر 1901 بود.، از اولین سیاهپوستانی بود که در عالم فوتبال چهره شدند. دوران کودکی او متفاوت از همسن و سالانش سپری شد. مادر او آرژانتینی بود و خوزه ایگناسیو آندراده کسی که همه به عنوان پدرش می شناختند، در هنگام تولد او 98 سال داشت! او یک جادوگر آفریقایی بود که بعدها به عنوان برده به برزیل فرستاده شده بود و بعد از سالها بردگی از این کشور به اروگوئه گریخت.
اولین باشگاه
خوزه کوچک دوران کودکی را در کنار خاله خود و در مونته ویدئو سپری کرد و در دوران نوجوانی فوتبال را در تیم میسیونس آغاز کرد. 20 ساله بود که اولین قراراداد خود را با یک تیم بزرگسال امضا کرد و پیراهن تیم بلاویستا را پوشید. باشگاهی که 71 بار برای آن به میدان رفت و 7 گل نیز به ثمر رساند. در آن ایام فوتبال اروگوئه هنوز حرفه ای نشده بود و باشگاهها به بازیکنان خود حقوق پرداخت نمی کردند. به همین خاطر بازیکنان ناچار بودند برای تأمین هزینه های زندگی خود، به شغلهای دیگر نیز بپردازند.
فوتبالیست، واکسی و موسیقیدان
او برای گذراندن زندگی خود شغلهای مختلفی را تجربه کرد. مدتی فروشنده روزنامه در خیابان ها بود و زمانی واکسی شده بود و کفش های مردم را برق می انداخت. با تخصصی که خوزه در نواختن سازهای ویولُن، درامز( طبل) و دایره داشت، خیلی وقتها هم ناچار بود که در گروههای موسیقی فعالیت کند.
دعوت به تیم ملی فوتبال
با وجود تمام این کارها، آندراده در میدان فوتبال روز به روز پیشرفت می کرد. او در سال 1924 به باشگاه ناسیونال پیوست. آندراده با تیم باشگاهی خود در همان سال قهرمان لیگ اروگوئه شد. به لطف درخشش در این تیم، خوزه به تیمملی اروگوئه دعوت شد. چیزی به المپیک پاریس باقی نمانده بود.
اولین فوتبالیست سیاه در المپیک
در بازیهای پاریس، تماشاگران شاهد بازیهایی حیرت انگیز از تیم اروگوئه بودند و در میان میدان این تیم، ستاره سیاهپوستی بازی می کرد که برخلاف هافبک های میان میدان دیگر تیمها، نیازی نمی دید که به خشونت و خطا روی آورد؛ یک هافبک باتکنیک و بسیار پر انرژی. تا آن زمان هیچ سیاهپوستی در فوتبال المپیک بازی نکرده بود.
مروارید سیاه
آندراده به عنوان اولین سیاهپوست چنان درخشید که به القابی چون شگفتی سیاه و مروارید سیاه معروف شد. اروگوئه با ستارگان خود ابتدا (7-0) یوگسلاوی را برد و آن گاه نوبت به برتری(3-0) در برابر آمریکا و برد(2-1) مقابل هلند رسید. این تیم در آخرین مسابقه با 3 گل سوییس را شکست داد تا اولین طلای خود را در المپیک کسب کند.
مبارزه با بیماری
در همین سفر مشخص شد که آندراده دچار بیماری سیفلیس( کوفت) شده است. او دو ماه در اروپا ماند و به کشور خود بازنگشت. بعد از آن هم وزن او کاهش یافت. به مرور حالش بهتر شد و هرچند در این مدت بخشی از سرعت خود را از دست داده بود اما مهارتش هرگز کم نشد. آندراده با بیماری مبارزه کرد و سرانجام آن را شکست داد تا او و اروگوئه در سال 1928 راهی آمستردام شدند تا از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند.
چشمی در خطر نابینایی
در آمستردام هم تیمی حریف اروگوئه نبود؛ تیمی که حالا با عنوان سلسته( آبی آسمانی)فاتح شناخته می شد. هلند میزبان و آلمان در برابر این تیم مغلوب شدند و در نیمه نهایی نوبت به گلزنی آندراده رسید و برد مقابل ایتالیا. اما در همین مسابقه سر او به تیر دروازه اصابت کرد و این اتفاق، موجب صدمه دیدن یکی از چشمان او شد. در پایان این مسابقات اروگوئه با برتری مقابل ارژانتین باز هم قهرمان المپیک شد و افتخاری دیگر بر افتخارات خوزه افزوده شد. اما از آن پس، مصدومیت، زندگی حرفهای ستاره سیاهپوست اروگوئه را به شدت تهدید کرد. چشم او چند سال بعد کور شد.
قهرمان جام جهانی فوتبال
آندراده در جامجهانی 1930نیز عضوی از تیم اروگوئه بود و با این تیم اولین جامجهانی فوتبال را نیز فتح کرد تا اولین سیاهپوست فاتح جام های جهانی لقب گیرد، افتخاری که تا 20 سال بعد به هیچ سیاهپوستی نرسید. یک سال بعد از جام جهانی راهی باشگاه پنارول شد و تا سال 1935 در این تیم باقی ماند و 88 بازی کرد و 3 گل به ثمر رساند. هرچند بارها به صورت قرضی به تیمهای دیگر رفت و مدتی را در باشگاههایی چون آتلانتا، لانوس تالرس، واندررز و آرژانتینیوس جونیورز سپری کرد.
سرانجام هنگامی که از فوتبال کنارهگیری کرد، 33 بازی ملی انجام داده بود و یک گل نیز به ثمر رسانده بود.
در جستجوی خوزه
چند سال بعد و در 1956 یک خبرنگار آلمانی به نام فریتس هاک راهی اروگوئه شد تا با آندراده مصاحبه کند. او فکر می کرد بعد از سفر طولانی از اقیانوس اطلاس به راحتی می تواند ستاره سابق فوتبال اروگوئه را یافته و با او صحبت مفصلی انجام دهد. اما خبری از خوزه نبود! فریتس شش روز در مونته ویدئو پایتخت اروگوئه جستجو کرد و آدرس خوزه را از عده زیادی پرسید. سرانجام خوزه را پیدا کرد. در حالی که شرایط او کاملا با روزهای قهرمانی اش متفاوت بود.
مردی فراموش شده در یک زیرزمین
خوزه هنوز 60 ساله نشده بود اما بیماری او را از پای درآورده بود. در زیرزمین یک ساختمان، مردی زندگی می کرد که مدتها الگوی بسیاری از جوانان فوتبالیست بود و بسیاری از جمله سیاهان آرزو داشتند مثل او باشند. اما حالا الکل زندگی اش را تباه کرده بود. معلوم نشد که او به خاطر فراموش کردن درد کوری و بیماری به الکل روی آورده بود یا مساله ای دیگر؟ اما الکل زندگی و مال او را نابود ساخته بود؛ تا جایی که حتی نمی توانست با هوشیاری به پرسش های خبرنگار آلمانی توجه کرده و به آنها جواب دهد. اعتیاد به الکل کارش را به پایان نزدیک کرده بود و هیچ گونه رحمی هم به سابقه درخشان او نکرده بود.
خاموشی شگفتی سیاه
خوزه لئاندرو آندراده در پنجم اکتبر 1957 درگذشت. آن هم نه در برابر هواداران و خبرنگارانی که بارها با قهرمانی اش شاد شده بودند بلکه در یک نوانخانه. او با اروگوئه درسالهای 1923، 1924 و 1926 فاتح کوپاآمهریکا، در 1927 نایب قهرمان این جام و در 1929 عنوان سوم این مسابقات را به دست آورد، روحی تازه به سیاهان فوتبال اروگوئه دمید و سرانجام خود خاموش شد.
انتهای پیام/